دیروز، دبیر شورای اطلاعرسانی دولت، در حساب توئیتری خود نوشت: «در عمده سفرهای روحانی که دستاوردهایش مورد استقبال مردم قرار میگیرد، دستگاه دروغ پردازی مخالفان داخلی و خارجی او هروله کنان وهمنوا با هم دست به کارمیشوند؛ از اجیر کردن دو نفر که یکی خودش را جلوی ماشین او بیندازد و دیگری فیلم بگیرد، تا ساخت دروغی گوبلزی برای شورای اداری استان گیلان».
به تازگی هم مدعی پرتاب کفش به سمت رئیس جمهور در گیلان میشوند. تمام حرکات این جریان تکراری و لوث شده است، چرا که بارها برای تضعیف نهادهای کشور از جمله مجلس و دولت چنین سناریوهایی اجرا شده است. آنچه که از سوی مخالفان دولت در جامعه منتشر میشود، شایعه است اما در واقع خبرهایی برای بسترسازی هدفی است که در رویاهای بسیاری از این مخالفان وجود دارد و هدف آنها سست کردن جایگاه ریاست جمهوری است.
یکی میگوید «بشار اسد به تهران آمد و روحانی هم خبر نداشت چون اطراف روحانی جاسوس حضور دارد» دیگری شایعه استعفا را با آب و تاب فراوان منتشر میکند و دیگری مدعی پرتاب لنگه کفش به سمت او میشود. مجموع شایعات درباره رئیس جمهور در واقع روش هدفمندی است که از طریق آن، میخواهند به تدریج برخورد با رئیس جمهور را در افکار عمومی طبیعی جلوه دهند، اما غافل از آن هستند که جایگاه رئیس جمهور در زمان احمدی نژاد دچار لغزش و تنزل شد و آنها بسیار دیر متوجه حمایت اشتباه خود از او شدند؛ چرا که او در جایگاه جلوس بر کرسی ریاست جمهوری نبود که بعد 8 سال خودشان متوجه شدند. در شرایطی که مخالفان دولت برای انتشار شایعات و اتهامزنیهای بزرگ به رئیسجمهور از تلاشی فروگذار نیستند وظایف دستگاههای امنیتی مانند وزارت اطلاعات به ویژه وزیر این وزارتخانه نیاز به پررنگ شدن دارد تا ضمن مراقبت از دولت به اطلاع رسانی درباره هویت هتاکان و شایعهپراکنان درباره روحانی و مردان کابینه و همچنین منبع حمایتی آنها بپردازد.
** رمز سکوت رئیس جمهور
شاید برخی این نقد را به رئیس جمهور وارد کنند که چرا در مقابل این رفتارها و شایعه پراکنی ها سکوت کرده است که برای یافتن پاسخ آن باید به اظهارات اخیر معاون اول رئیس جمهور یعنی اسحاق جهانگیری رجوع کرد که گفته بود: «همه حرفهایی که علیه دولت زده میشود را میتوان ظرف ٥ دقیقه جواب داد. وقتی زمان آن برسد حتما جواب خواهیم داد، اما الان شرایط کشور به گونهای است که هیچ موضوعی و هیچ دغدغهای مهمتر از اداره کشور و رفع مشکلات زندگی مردم نیست. به همین دلیل مابه خاطر مردم و کشورمان باید برخی از ادعاها را تحمل کنیم.»
بنابراین مشخص میشود که برای رئیس جمهور حفظ آرامش و انسجام کشور در اولویت نخست قرار دارد و او نمیخواهد مخالفان دولت با شکستن سکوتش شایعات جدیدی را منتشر و آرامش کشور را برهم بزنند.
** ضربه تریبون های عمومی به دولت
اکنون توجه مخالفان دولت معطوف به FATF است و از تریبونهای عمومی که بیت المال است و به مردم تعلق دارد تنها به بیان مضرات آن میپردازند. مانند دیروز که خطیب پیش از نماز جمعه تهران اظهار داشت: «ما برای دور زدن تحریمها ناچاریم معاملات پوششی داشته باشیم. اگر ما به این دو کنوانسیون بپیوندیم باید دست از این داد و ستدها برداریم.» اگر در مخالفت با پیوستن به FATF و لوایح آن سخنی در پشت تریبون عمومی بیان میشود محلی از اشکال ندارد، اما به شرط آنکه از موافقان این لایحه هم برای بیان دیدگاه ها و مواضع خود برای سخنرانی دعوت شود. یا گفته میشود: «اینستکس» کانال مالی نیست، کانال خرید است. اروپاییها میگویند پول فروش نفت خود را در این صندوق بریزید تا در عوض ما به شما غذا، دارو و تجهیزات پزشکی بدهیم. از طرفی در ازای ساخت کانال مالی میگویند افایتیاف را تصویب کنید. ما فریب این خدعه اروپاییها را نخواهیم خورد.»
آیا قرار است همگان در تریبونهای رسمی به نفی پیوستن به FATF سخن بگویند تا این موضوع در داخل کمکی به مذاکرهکنندگان باشد؟ اگر چنین هماهنگی در عالم واقعیت وجود دارد قابل تحسین است، اما همگان شاهد آن هستند که چنین نیست و FATF به ابرازی برای تخریب و تضعیف دولت تبدیل شده است.
اگر اعتقادی به این وجود دارد که دکتر حسن روحانی نماینده مردم است و 24 رأی به نام او به صندوق ریخته شده است پس باید به رأی مردم احترام گذاشت و اجازه داد نمایندگان این رأی واقعیات را با مردم در میان بگذارند چرا که بر خلاف انتظار صداوسیما کمک لازم به دولت در راستای اطلاع رسانی نمیکند و تریبون های عمومی که متعلق به بیت المال و مردم است هم تنها در جایگاه مخالف روشن میشوند.
پراکندگی در عرصه داخلی آسیبهای جدی به منافع و مصالح ملی وارد میکند که ظریف در جایگاه وزیر امور خارجه در جریان استعفایش از همین مساله انتقاد کرده بود چرا که به منزله پاس گل به دشمن است. نگاههای موازی و فشارهای غیرکارشناسی به تصمیمات دولت، اتهامزنیهای شرمآور مانند ارتباط با MI6 موضوعاتی نیست که بتوان به سادگی از کنار آنها گذشت و اکنون که رئیس جدید دستگاه قضا به این مسائل اشراف و تجربه دارد دستور برخورد با آمران و عاملان انتشار شایعات و اتهام زنیها به دولت و رئیسجمهور را صادر کند.
باید توجه داشت اتهام زنان به دولت شناخته شده هستند، اما باید مشخص شود از چه ناحیهای مورد حمایت قرار میگیرند که بهرغم رفتار خلاف منویات بزرگان کشور عمل کنند که همه را به وحدت و همدلی برای رفع مشکلات کشور فرا میخوانند. آنانی که هر روز یک شایعه جدید درباره دولت و رئیس جمهور منتشر میکنند هدفی جز زمینگیر کردن دولت ندارند؛ آنها نه حسن روحانی را میشناسند و نه شرایط عمومی جامعه را میدانند بلکه در هسته و گروه خودشان سیر میکنند و تصورشان هم این است باید مطالبه آنچه را از مردم داشته باشند که خودشان به آن میاندیشند.
آنها با آرامش، ثبات، روشنگری و شفافیت در طیف خود همسو نیستند بلکه به دنبال محدود کردن دولت هستند که در این شرایط سخت از پا در بیاید. البته نمیتوان دولت را از هر اشتباهی مبرا دانست مانند واردات با ارز که همه و حتی رئیسجمهور منتقد آن است، اما شرایط به گونهای شده که به هر سو نگاه میکنی سلطان مشاهده میشود. مانند سلطان سکه یا سلطان پتروشیمی و سلطان کاغذ که مقصر آن تنها دولت نیست. اشکالات به ساختار ناسالم باز میگردد و نباید مسائل را محدود به دولت و شخص روحانی کرد. عالمان دینی هم باید به صاحبان تریبونها توصیه اخلاقی کنند. باید به این اندیشید که اگر رئیس جمهور به سکوتش پایان دهد و افشاگری کند، چگونه میتوان آرامش در جامعه برقرار کرد.
چرا برخی سعی در عصبی کردن رئیس جمهور دارند و به این موضوع فکر کردهاند که رفتار آنها چه نفعی برای مردم دارد؟ اکنون مهمترین کار همراهی با دولت برای عبور از چالشهاست، چرا که ضرر کوچکترین حرکت اشتباه دامن همه را میگیرد.
منبع: روزنامه آرمان