شنبه ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 27 - ۱۷ شوال ۱۴۴۵
برچسب ها
# اقتصاد
۲۹ تير ۱۳۹۲ - ۱۲:۲۱

ادب مرد به ز دولت اوست* در حاشیه و متن مناظره «هفت»

- قرار بود شاهد مناظره باشیم، در برنامه تلویزیونی«هفت»، بین همایون اسعدیان کارگردان سینمای ایران و حسین فرحبخش تهیه‌کننده و کارگردان. موضع هر دو طرف هم مشخص بود.
کد خبر: ۲۸۷۲۵

آقای اسعدیان که ساخت فیلم‌هایی چون «طلا و مس» و «بوسیدن روی ماه» را در کارنامه سینمایی اش دارد، مدافع خانه سینما بود و منتقد سیاست‌هایی که این بحران را ساخته بودند. آقای فرح‌بخش هم که کارگردان فیلم‌های «خصوصی» و «عطش» است، یکی از منتقدان هیات مدیره خانه سینما بود که همراه همفکرانش و با کمک سازمان سینمایی صنف‌های تازه‌ای را برای سینما تشکیل داده‌اند، موضوع مناظره هم ماجراهای خانه سینما و این دو هفته طوفانی بود که در نهایت به تجمع اعتراضی اهالی سینما ختم شد.

برنامه که شروع شد، منتظر بودیم تا نوبت به این مناظره برسد و حرف‌های دو طرف را بشنویم و از منظر موافق و مخالف به ماجرایی بنگریم که 3 سال تمام گریبان سینمای ایران را گرفته است.

با شروع مناظره، اما تازه فهمیدیم که فکر و خیال ما دقیقا مصداق بارز خانه‌ای است که پی آن روی آب بنا شده است. آقای فرحبخش که آمده بود تا عملکردها را نقد کند، بساط تهمت و افترا را پهن کرد، هیات مدیره خانه سینما را منافق خواند، دقیقا شبیه منافقانی که در حمله مرصاد وارد خاک ایران شدند، بعد آقا برزیده کارگردان سینمای ایران را «شعبان بی مخ» لقب داد و انواع و اقسام اتهام‌هایی را که می‌شد، برای اهالی سینما و کسانی که مقابل خانه سینما تجمع کرده بودند، یکی یکی بر شمرد. او از هر حربه‌ای برای به در کردن رقیب از میدان متوسل شد و در این بین ابایی نداشت از این که موافقان و مدافعان خانه سینما و هیات مدیره فعلی آن را دشمنان نظام جا بزند که برای گرفتن یا تمدید گرین کارت‌های شان جلو در خانه سینما نشسته بودند.

تا جایی که ما یادمان می‌آید، روز پنجشنبه 27 تیر هنرمندانی چون رخشان بنی‌اعتماد، کیومرث پور‌احمد، رضا کیانیان، پرویز پرستویی، علیرضا داودنژاد، اصغر فرهادی، همایون ارشادی، مهتاب کرامتی، داریوش فرهنگ، محمد علی نجفی، رسول صدر عاملی، حسن پورشیرازی، محمدمهدی عسگرپور، فرهاد توحیدی، مازیار میری، غلامرضا موسوی و ... کسانی بودند که به شهادت گزارش‌های تصویری موجود دقایقی مقابل خانه سینما نشستند یا ایستادند تا با توافق نیروی انتظامی خودشان نقش انتظامات مراسم را ایفا کنند. مرور این نام‌ها و پرونده کاری و شهرت و اعتبارشان نشان می‌دهد که این افرا هنرور نیستند که بخواهند برای گرفتن گرین کارت یا تمدید آن در چنین تجمعی شرکت کنند و عکس بگیرند. این افراد هنرمندانی هستند که حضورشان در سینمای ایران و نقش‌شان در اعتلای آن بر کسی پوشیده نیست. حالا چگونه می شود که کسی برای محق نشان دادن خود و تفکرش چنین اتهامی را به این هنرمندان بزند؟ این پرسشی است که در صحبت‌های آقای فرحبخش پاسخی برای آن نبود.

همایون اسعدیان که سعی داشت بحث را در چارچوب عرف یک مناظره تلویزیونی پیش ببرد، خودش هم خیلی زود به این نتیجه رسید که در مقابل چنین ادبیاتی، نمی‌شود چندان به منطق بسنده کرد، به همین خاطر خطاب به گبرلو گفت که من حاضرم سکوت کنم تا ایشان حرف بزنند و مخاطبان برنامه دریابند که منطق طرف مقابل ما چیست؟

آقای فرحبخش در این برنامه چندبار از مجری(محمود گبرلو) هم تذکر گرفت، اما این تذکرها فایده‌ای نداشت. او متاسفانه به جای دفاع منطقی از خودش و همفکرانش، سابقه سینمایی‌اش را به رخ مخاطبان کشید، مدیرعامل خانه سینما را فردی رانت خوار معرفی کرد، هیات مدیره را به باد انتقاد گرفت و همه را رانت خوار نامید، روزنامه‌ها را بی نصیب نگذاشت و از یک رسانه به عنوان رسانه «دری وری» نام برد، مدیران ارشاد را بی عرضه خواند و ...

این ادبیات و رفتار و گفتار مقابل چشم میلیون‌ها ببینده‌ای شکل گرفت که در جای جای ایران پای تلویزیون نشسته بودند و ناخواسته شاهد محاکمه بسیاری از هنرمندان سینمای ایران در غیاب‌شان بودند، هنرمندانی که گناه‌ شان هنرمندی است و طی این چهار سال بارها و بارها به جرم این که هنر دارند و اعتبارشان را از هنرشان گرفته‌اند، نه از میز ریاست و مدیریت، اتهام‌های ریز و درشت بسیاری(حتی بخوانید فحش) از دوست و دشمن شنیده‌اند. مخالفانشان ثابت کرده‌اند که هیچ واهمه‌ای از توصیف آن‌ها با بدترین الفاظ ممکن نداشته‌اند.

جالب اینجاست که آقای فرحبخش در طول صحبت‌هایش مدام اصرار داشت که حرف‌هایش تهمت نیست و عین واقعیت است. اما سند و مدرکی برای هیچ یک از این تهمت ها نشان نداد. این رفتار متاسفانه بر فضای فرهنگی  و سیاسی ما غالب شده و انگار به دنبال دفن کردن بسیاری از آموزه‌های ماست. آموزه‌هایی که در طول قرن‌ها تاکید داشته‌اند«ادب مرد به ز دولت است.»

آقای فرحبخش آنچنان گرم تهمت زدن بود که اصلا یادش رفت خودش و تعدادی از همفکرانش پس از بحران (دقت می‌کنید این کلمه  چقدر در این چهار سال برای سینمای ما به کار رفته‌) اکران نوروز سال 1391 مقابل وزارت ارشاد تجمع کردند تا پاسخ گروهی را بدهند که مخالف اکران برخی از فیلم‌ها بودند. البته ناگفته پیداست که حساب بسیاری از هنرمندان حاضر در آن تجمع از حساب کسی که در برنامه «هفت» به جای مناظره دست به ویرانگری زد، جداست و حق آن‌ها بوده تا برای دفاع از ساخته‌هایشان مقابل وزارت ارشاد تجمع کنند.

برنامه «هفت» تمام شد، حرف‎ها زده شد، اسعدیان در طول برنامه توانست خودش را در مقابل این ادبیات کنترل کند و در دام تهمت و افترا زدن نیفتد، تا همچنان این امید برای ما باقی بماند که می‌شود به آینده امیدوار بود، که پیش و بیش از هرچیز ما و جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم، به اخلاق، ادب و عقلانیت احتیاج داریم، حتی اگر چند سالی را زیر بار فشارهایی از این جنس گذرانده باشیم.

نظر شما در این رابطه چیست
نظرات بینندگان
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۹ تير ۱۳۹۲ - ۱۲:۵۴
شما هم بي طرف بي طرف نيستيد!!!!!
۰
آخرین اخبار