شنبه ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 27 - ۱۷ شوال ۱۴۴۵
۰۴ اسفند ۱۳۹۷ - ۰۹:۳۷

روابط متقابل ایران و اروپا

اروپا در جبهه غرب در کنار ایالات متحده آمریکا به عنوان متحد این کشور در اتحادیه‌ا‌‌ی منطقه‌ای و بین‌المللی و همچنین همگرایی غالب اندیشه‌ای قرار دارد.
کد خبر: ۲۸۴۶۹۱
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم مهدی مطهرنیا آینده پژوه سیاسی، آورده است: بسیاری از کشورهای اروپایی با جمعیت غالب مسیحی با ایالات متحده آمریکا همگن و خود آمریکا به عنوان کشوری برتافته و برخاسته از نهضت گسترش سرزمینی اروپاییان ایجاد شده است. فلذا اتحاد آمریکا و اتحادیه اروپا از زمینه‌های مختلف برخوردار است. در عین حالی که آنها در همکاری توأمان و همگرایی فزاینده قرار دارند، به‌واسطه جهتگیری‌های هویتی نظام لیبرال بورژوازی در رقابت با یکدیگر نیز هستند و مناطق نفوذ متفاوتی را هدف‌گذاری می‌کنند که گاه و بیگاه رقابت‌های میان کشورهای اروپایی و آمریکا را افزایش می‌دهد. لذا در عین حال همکاری توأمان رقابت بایکدیگر نیز تجربه کرده‌اند.

اتحادیه اروپا خواهان بسط نفوذ خود در منطقه هارتلند بزرگ، هارتلندنو و نوهارتلند است، چون برای اروپا اهمیت کلیدی دارد. اما این آمریکایی‌ها هستند که در چارچوب قدرت روبه تزاید خود در قرن اخیر توانسته‌اند همواره اراده خود را در چارچوب این اتحاد بر اروپا تحمیل کنند. اروپایی‌ها نیز از طرفی فهمیده‌اند که با توجه به نوع عملکرد آمریکا در عین نقد و تلاش برای استقلال‌یابی، نفوذ و چیر‌‌گی ایالات متحده آمریکا نباید همکاری خود با این کشور را به رویارویی و تقابل تبدیل کنند. منطقه نوهارتلند یعنی فلات ایران تا تنگه هرمز و وصل آن به خلیج عدن منطقه‌ای بسیار مهم با ژنوم ژئواستراتژیک و کد ژئوپلتیک بالاست. اروپایی‌ها خواهان آنند که این منطقه را کاملا تحت نفوذ و چیرگی ایالات متحده آمریکا نبینند و ایران به عنوان عنصری مقاوم در برابر سیاست‌های آمریکا برای بسط و گسترش قدرت خود در منطقه هارتلندنو و نوهارتلند برای اروپا اهمیت دارد. اما پرسش این است که آیا این اهمیت به اندازه‌ای هست که تلاش مجموعه اتحادیه اروپا برای نزدیک شدن به ایران موجب رودرویی و تقابل با آمریکا شود.

به نظر می‌رسد که اروپایی‌ها واقع‌گرا هستند و جهت‌گیری واقع‌گرایی انتقادی نسبت به آمریکا را برگزیده‌اند. از یک طرف حاضر نیستند به‌خاطر برگ تهران تقابل با ایالات متحده آمریکا را تجربه کنند و از طرف دیگر برآنند که میراث دیپلماتیک خود را در ارتباط با تهران در 1+5 و کوشش‌هایی که مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در دوره‌های گوناگون تا رسیدن به توافقنامه ژنو و برنامه جامع اقدام مشترک به‌دست آورده‌اند نادیده بگیرند و این واقعیت نیز در کنار واقعیت اتحاد با ایالات متحده آمریکا برای اروپا اهمیت دارد. اما وجه انتقادی این مساله آن است که آمریکا با وجود همه همگرایی‌هایش با اروپا در باب مساله ایران به خروج از برجام روی آورده و این خروج مورد انتقاد شدید اتحادیه اروپا و کنشگران موجود در این اتحادیه است.

فلذا جهت‌گیری واقع‌گرایی انتقادی وجود دارد. این معنا را در مواضع جدید اروپایی‌ها نیز می‌توان دید اروپایی‌ها از یک طرف خواهان باقی ماندن در برجام و عمل به مر برجام براساس تعهدنامه ژنو هستند. از سوی دیگر اروپایی‌ها در همین حال در پرونده‌های مربوط به مسائل دفاعی ایران، حقوق بشر و سایر امور نه تنها با آمریکایی‌ها همراه بلکه گام‌هایی از آنها در عمل به جلوتر برمی‌دارند. لذا اتحادیه اروپا با این واقعیت روبه‌رو است که تهران در چارچوب آنچه که بیان می‌کند قرابتی با تفکر غرب ندارد و از سوی دیگر رابطه با ایران و ارتباط با منطقه هارتلندنو می‌تواند برای اتحادیه اروپا زمینه امتیاز‌گیری از متحد غربی خود را نیز فراهم سازد. لذا آنها خواهان باقی‌ماندن در برجام و عمل به تعهدات خود در قبال ایران در چارچوب برجام هستند و از طرف دیگر با ایالات متحده آمریکا نزدیک و باهمکاری با آنها در وجوه دیگر وارد عمل می‌شوند.

در Instex اروپایی‌ها در عین بازکردن کانال مالی و اقتصادی بین ایران و اتحادیه اروپا پذیرش این اقدام مشروط را منوط به قبول FATF و لوایح چهارگانه آن نموده‌ و بدین ترتیب تلاش کرده‌اند با ایجاد فضای مشروط و منوط نمودن به پذیرش این لوایح ایران را در مسیر ایجاد حرکت‌ها و تغییرات مطلوب مورد نظر نظام بین‌الملل قرار بدهند. در همین حال اروپایی‌ها با توجه به تحریم‌های فلج کننده آمریکا نسبت به شرکت‌های اقتصادی بلندپایه در اتحادیه اروپا این کانال مالی را بر اساس روابط حداقلی در محدوده برجام محبوس کرده‌اند. فلذا این کانال ارتباطی تنها کانال بهره‌برداری مالی و اقتصادی از طریق سازوکارهای بانکی، انتقال ارز و پول ملی به گونه‌ای ترتیب داده شده که بتواند شرکت‌های کوچکی که ریسک‌پذیری معامله با ایران را در بازار منطقه‌ای و بین‌المللی دارا نیستند پوشش دهند. بدین معنی باید گفت؛ Instex سازوکاری حداقلی برای تعاملات بازرگانی، تجاری و اقتصادی میان ایران و شرکت‌های کوچک اروپایی است و همین نیز برای ایران در وضعیت کنونی اهمیت پیدا می‌کند.

*منبع: روزنامه آرمان
نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار