شنبه ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 April 27 - ۱۷ شوال ۱۴۴۵
برچسب ها
# اقتصاد
۱۱ تير ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۷

"گزي پارک" از اعتراضي مدني تا چالشي سياسي براي اردوغان

اعتراضات مردمي در ترکيه که در هفته هاي اخير ابعاد گسترده اي به خود گرفته، در اعتراض به برنامه دولت براي ايجاد تغييرات در اطراف ميدان مشهور "تقسيم" صورت گرفته است.
کد خبر: ۲۴۸۱۸
دولت در نظر داشت تا اطراف ميدان تقسيم، منطقه "پارک گزي" را تبديل به مرکز تجاري کند که در نتيجه آن، اقدام به قطع درخت هاي اين پارک شد و اين امر موجب ايجاد تجمع اعتراضي مردم منطقه، نسبت به قطع درخت ها و ساخت مرکز تجاري شد.
درهمين راستا با صادق ملکي کارشناس و تحليلگر ارشد مسايل استراتژيک گفت و گويي انجام داده‌ايم که به شرح زير است: 
اعتراضات در ترکيه ادامه دارد و مقامات اين کشور عامل خارجي را در ادامه آن موثر مي دانند. اين موضوع تا چه حد صحت دارد؟
اگر منظور شما از عامل خارجي نارضايتي مردم ترکيه از سياست هاي اين کشور در مورد سوريه باشد، اين موضوع تا حدودي صحت دارد ولي اگر به دخالت غرب اشاره مي نمايد، موضع گيريهاي غرب نسبت به وقايع اخير ترکيه تا امروز بيشتر توصيه به رعايت استانداردهاي دموکراسي بوده است. 

آيا اعتراضات گسترده اخير در ترکيه ناشي از نارضايتي عمومي مردم ترکيه از سياست هاي "رجب طيب اردوغان" نخست وزير اين کشور است؟
در اينکه اعتراضات ناشي از نارضايتي بخشي ازمردم ترکيه از سياست هاي اردوغان مي باشد، شکي وجود ندارد، ولي بايد توجه داشت اردوغان در ميان طرفدارانش محبوب بوده و داراي شخصيت کاريزمايي و تاثيرگذار است. مخالفاني که به علت رفتار و ادبيات خاص نخست وزير او را ديکتاتور خطاب مي نمايند ، دقت نمايند بخشي از کاريزماي اردوغان در نزد طرفدارنش حاصل قاطعيت خاص او و اين نوع ادبيات بوده و اردوغان مي داند عقب نشيني از موضع، مي تواند از اين نظر به جايگاهش صدمه وارد نمايد. اردوغان رهبري است که ازميان مردم کوچه بازار برخواسته و بعضا اين جايگاه اجتماعي درعملکرد و ادبيات او در عرصه هاي سياست خارجي و داخلي ترکيه ظهور يافته و چهره اي ديکتاتور و خود محور از وي را به نمايش گذاشته و شائبه استبداد را در او قوت مي بخشد .
در اتفاقات اخير دولت حزب عدالت و توسعه به جاي کنترل و مديريت بحران با برخورد غلط موجب گسترش بحران شد . به تعبيري خواسته مدني مردم را به خواسته سياسي تبديل کرد. در حال حاضر در حالي که بخش مهمي ازمردم ترکيه ازعملکرد دولت اردوغان در 10 سال گذشته راضي هستند، اما در عين حال عملکرد او در سال هاي اخير از سوي برخي ديگربا انتقادهاي زيادي مواجه مي باشد. بطور مشخص براي بخشي از احزاب و مردم ترکيه عملکرد دولت اين کشور در قبال بحران سوريه سوال ها و نارضايتي هاي جدي را ايجاد کرده است. آنها اين سوال را از اردوغان دارند که در حاليکه وي مدعي دلسوزي براي جهان اسلام و مسلمانان است ،چرا در کنار غربي ها و صهيونيست ها و با تقويت گروه هاي افراطي سلفي، جبهه مقاومت را تضعيف مي نمايد؟ چه هدف مشترکي اردوغان را در کنار دشمنان اسلام قرار داده است. در حال حاضردولت حزب عدالت و توسعه از اين نظر شديدا زير سوال است و نتوانسته جواب قانع کننده اي هم به مردم و هم به احزاب اين کشور بدهد. بعضي از منتقدان دولت معتقدند که سياست هاي اردوغان در سوريه موجب خواهد شد تا اين کشور در باتلاق سوريه گرفتار شده و اين امر موجب تجزيه ترکيه شود.
دقت نماييد اعتراضات محيط زيستي در بسياري از کشورهاي ديگر هم مرسوم است، اما برخورد غلط پليس ترکيه با معترضين و ناميدن آنان به عنوان چپاولگراز سوي اردوغان سبب گسترش سطح اعتراضات شده و بهانه اي ايجاد کرده تا مخالفان تغيير مسير داده و ماهيت اعتراض مدني محيط زيستي تبديل به ماهيتي سياسي گردد. در حال حاضر بيش از يک ماه از اعتراضات گذشته و فضاي ايجاد شده بستري به وجود آورده که سبب شده اعتراض ها گسترش يافته و شخص اردوغان هدف تظاهرات گردد. نحوه عملکرد دولت در عرصه سياست داخلي و خارجي عامل تقويت اين روند شده است.
گفته مي شوديکي ديگر از بسترهاي نارضايتي از عملکرد دولت اردوغان در نام گزاري پلي بنام "سلطان سليم" عثماني مي باشد که موجب نارضايتي جمعيت 15 ميليوني علوي هاي ترکيه شده است.اين سلطان ترک بيش از 50 هزار علوي را قتل عام کرده است و در نزد علويان چهره منفوري است. علوي ها معتقدندنامگزاري پل سوم استانبول بنام سليم توسط اردوغان، براي علويان اين پيام را دارد که نخست وزير ترکيه، خودش را ادامه دهنده راه سلطان سليم مي داند. علوي ها همچنين نسبت به سياست هاي اردوغان در سوريه هم معترضند و موقعيت فعلي فرصت بروزاين اعتراض را ايجاد نموده است. 

برخي ها از تحولات اخير ترکيه با عنوان "بهار ترکي " ياد مي کنند تا چه حد شما با اين مسئله موافق هستيد؟
نبايد در در تحليل هايمان دچار اشتباه ناشي از شتاب زدگي شويم. آنچه که بايد توجه داشته باشيم اين است که اعتراضات حاضر در ترکيه يک اعتراض مدني با ماهيت محيط زيستي بوده که با برخورد خشن پليس، ماهيتي سياسي يافته است. در برخي تحليل ها مي بينم که اين اعتراضات را بطور اشتباه بهار ترکي ناميده اند در صورتيکه جنس و ماهيت اين اعتراضات، متفاوت از حوادث ديگر کشورهاي منطقه است. تظاهرات در ترکيه يک اقدام ضد دولت است و ماهيت ضد سيستمي ندارد. به تعبير ديگر ضد حکومت حزب عدالت و توسعه است ولي ضد نظام نيست. دامنه نارضايتي ها در ترکيه مي تواند گسترده تر شده وحتي ممکن است مدتها هم طول بکشد ولي اين اعتراضات مي تواند به استعفاي اردوغان و در نهايت منجر به برگزاري يک انتخابات زود هنگام در اين کشور شود. در صورت برگزاري انتخابات زودهنگام ، باز حزب عدالت و توسعه با کسب اکثريت آرا پيروز خواهد شد ليکن انتخابات مي تواند آراي حزب را با کاهش مواجه نمايد.
نکته اساسي در تحليل چيدمان قدرت در ترکيه در کنار توجه به سازوکارهاي داخلي، توجه به عامل و فاکتور خارجي است. اگرهدف غرب و به ويژه امريکا سقوط اردوغان و تغيير وي باشد، با ايجاد يک بحران اقتصادي آنرا عملي خواهد کرد. اين تحولي است که ترکيه آنرا در گذشته تجربه کرده است. با توجه به انتقادات مطرح شده از سوي غرب نسبت به ترکيه، احتمال ديگري که مطرح است آن مي باشد که هدف بحران فعلي تنظيم رفتار مقامات آنکارا است. اصلاح رفتار با دريافت پيام تظاهرکنندگان و غرب مي تواند پايان بخش بحران باشد. اين اصلاح رفتار در سياست داخلي وخارجي و خصوصا در ارتباط با گشودن فضا براي گروه هاي مختلف در داخل و در ارتباط با عراق و رابطه ترکيه بااقليم و مسايل نفتي از اهميت ويژه برخوردار است. در بدترين شرايط براي اردوغان، برگزاري انتخابات مي تواند عامل روي کار آمدن احزاب و گروه هاي ديگردر ترکيه شود ( البته اين تحولي دور از انتظار است) باز مد نظر داشته باشيد اين تحول نيز نمي تواند تحولات بنيادين در ترکيه ايجاد نمايد. توجه داشته باشيد ترکيه از زمان اوزال و به خصوص در دوران دولت حزب عدالت و توسعه در ده سال گذشته با هماهنگي که با قدرت هاي جهاني داشته است توانسته با باز تعريف خود و انجام اصلاحات ساختاري و سيستمي تغييراتي که در ديگر کشورها به آن نام بهار داده اند، خود از پيش مديريت نموده و اين روند را امروز نيز همچنان مديريت مي نمايد. مذاکره صلح آنکارا با کردها، تجلي بارز مديريت بهار ترکي توسط ترک هاست. ارائه چهره دمکراتيک از ترکيه و جاي انداختن استاندارد هاي دموکراسي و نهادينه نمودن ساختار حزبي حاصل اين تلاش ساختاري و بلند مدت است.

آيا اظهارات شما به اين معني است که دموکراسي در ترکيه نهادينه شده است؟
دقت کنيد نظام سياسي ترکيه پس از فرپاشي عثماني، جمهوري بوده است و اين تجربه طولاني اگرچه به علت جايگاه نظاميان در هرم قدرت اين کشوراستوار بر يک دمکراسي نيم بند بوده است ولي در قياس با ديگر کشورهاي منطقه تجربه اي ارزشمند بوده که در دوران ده ساله حزب عدالت و توسعه در مسير نهادينه شدن دمکراسي حرکت مي نمايد. جمهوريت تاريخي نود ساله در ترکيه دارد. اين دوره زماني خود فرهنگ ساز بوده و مي باشد. به تعبير ديگر منش بستر اجتماعي ترکيه در قياس با کشورهاي خاورميانه بيشتر دمکرات شده است. از اين منظر ترکيه قابل قياس با مصر نيست. 
البته مخالفان "اردوغان" ادعا دارند نخست وزير ترکيه سعي دارد جامعه ترکيه را تک صدائي و يک قطبي نمايد.کمال قليچداراوغلو رهبر حزب جمهوري خلق، اردوغان را متهم به ديکتاتوري پست مدرن نموده و در واکنش به بحران جاري اعلام داشته شرايط فعلي ترکيه مشابه شرايط 1940 آلمان مي باشد که اين اظهارات بطور ضمني قياس اردوغان با هيتلر مي باشد. ولي دقت نمايد اردوغان پنجاه درصد آراي مردم را دارد. البته حفظ حقوق اقليت ها ، اصل اساسي در دمکراسي است که بنظر مي رسد انتقادات در اين بخش است که بطور جدي مطرح است.
آيا اين امر موجب تضعيف دولت اردوغان و نهايتا منجر به فروپاشي دولت او خواهد شد؟
اين تحولات حتما به دولت ترکيه و حزب حاکم عدالت و توسعه آسيب زده است.اگر اردوغان و دولت وي مديريت درستي براي کنترل و حل بحران اعمال نمايد، اين حوادث مي تواند از تهديد به فرصت تبديل گردد.از نگاهي اردوغان و حزب عدالت و توسعه با بازبيني نسبت به عملکرد خود مي تواند با اصلاح رفتار و تنظيم مجدد سياست ها آنرا به فرصت تبديل نمايد. اما اگر آقاي اردوغان بر ادبيات وعملکرد فعلي خود اصرار ورزد مي تواند شرايط فعلي را بحراني تر کند که اين امر نهايتا به سقوط دولت اردوغان منجر خواهد شد.

ماهيت و قدرت معترضين را چگونه ارزيابي مي نمايد؟
بدنه اصلي معترضين از نظر سياسي را گروه هاي لائيک ، پان ترکسيم ، چپ ، علويان و از نظر اجتماعي طبقه متوسط تشکيل مي دهند. شبکه هاي اجتماعي ازقبيل تويتر و فيس بوک ، در تجمع معترضين نقش مهمي را ايفا نمود ه اند. با توجه به تنوع و جايگاه فکري معترضين، آنان از قدرت بسيج عمومي ، گسترده و مستمر برخودار نيستند . با اين وجود مديريت اشتباه موضوع ، سبب شد به چهره ترکيه آسيب وارد شده و اقتصاد اين کشور نيزهشدار دريافت نمايد . نکته آنکه تجمع برخي از گروه ها در تقسيم که جامعه محافظه کار ترکيه نسبت به آنان ديدگاه منفي دارند، خود مي تواند به خواسته مشروع معترضين صدمه وارد نمايد.

آيا اين تحولات مي تواند به تقويت احزاب چپ گرا در ترکيه منجر شود؟
اگر دولت اردوغان نتواند اين تحولات را به خوبي مديريت کند اين روند مي تواند به تقويت موقعيت چپ ها از جمله حزب جمهوري خواه خلق که در حال حاضر135 کرسي در پارلمان دارند منجر شده و در انتخابات بعدي تاثيرات خود را نشان دهد. در اينجا تاکيد مي کنم اين مسئله نسبي است زيرا اين حزب فقط 25 درصد از جامعه ترکيه را نمايندگي مي کند و تا زماني که اين بحران تبديل به بحران اقتصادي و تغيير شرايط اقتصادي مردم ترکيه نشود ، نمي تواند صدمه جدي به موقعيت حزب عدالت و توسعه وارد کند. سقوط بورس ، کاهش گردشگران با توجه به اهميت آن در چرخه اقتصاد ترکيه ، کاهش ارزش لير و ... که روند آن آغاز شده هشداري جدي به دولت اردوغان است که بي توجهي نسبت به آن مي تواند عواقب سنگين براي حزب عدالت و توسعه داشته باشد. همانطور که مي دانيد حزب حاکم در ده سال گذشته عملکردبسيار مثبتي در اقتصاد داشته و توانسته تورم 100 درصدي را به زير 10 درصد کاهش داده ميانگين رشد اقتصادي 7 درصدي را تحقق بخشيده و بيکاري را کاهش داده است. صدمه جدي به بخش اقتصادي، مهمترين برگ برنده و عامل قدرت را ازحزب عدالت و توسعه خواهد گرفت.

دولت ترکيه مدعي الگو بودن براي کشورهاي منطقه و جهان اسلام را داشته است آيا اين اعتراضات و ناآرامي ها به وجهه ترکيه از اين نظر آسيب خواهد رساند؟
حتما آسيب رسانده است. نوع برخورد با معترضين با شعارهاي دموکراسي و ادعاهاي دولتمردان ترکيه هم خواني نداشته و نحوه کنترل و مديريت بحران، ضربه جدي به ظرفيت مورد ادعاي دمکراسي ترکيه وارد کرده و به چهره اين کشور را در نزد افکار عمومي جهان، خدشه وارد نموده است. نحوه عبور از اين بحران در انتخابات آينده ترکيه تاثيرگذار خواهد بود. اين اعتراضات مي تواند به بازبيني سياست ها در نزد دولت و تغيير و اصلاح رفتار منجر گردد.

کردها در کجاي اين اعتراضات هستند؟
اين سئوال پاسخي مبسوط دارد که در فرصت مناسب مي شود به آن پرداخت.

آيا مذاکرات دولت ترکيه با کردها مي تواند از اين اعتراضات تاثير بگيرد؟
تاثيرات مقطعي تحولات بر يکديگر امري طبيعي است اما نکته مهم در مورد تحولات کردي در ترکيه آن است که درک کنيم اين تحولات در ترکيه که در دو سر آن اردوغان و اوجالان قرار دارند يک اقدام راهبردي بوده و راهي غير قابل يرگشت مي باشد. هيچ تحول سياسي سبب سکته دائمي در اين روند نخواهد شد و اين مسير با فراز و نشيب ادامه خواهد يافت. ترک ها، کردها، و نظام بين الملل به عنوان بازيگران اصلي به اين منطق و تفاهم دست يافته اند که موضوع کردي بايد در پرسه اي سياسي حل گردد و نتيجه اين روند تاثيراتي عميق برترکيه و منطقه خواهد داشت.
نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار