به گزارش ایران اکونومیست، نمایش «شازده کوچولو» اثر آنتوان دوسنت اگزوپری و به کارگردانی مصطفی قربانپور مدتی است که در تماشاخانه ایرانشهر به صحنه میرود. این نمایشنامه دارای ویژگیهای فانتزی و دراماتیک زیادی است و تاکنون بارها از سوی کارگردانهای مختلف به صحنه تئاتر رفته است.
شازده کوچولو (Le Petit Prince) نام یک کتاب داستان اثر آنتوان دوسنت اگزوپری و با ترجمه احمد شاملو است که اولین بار در سال ۱۹۴۳ منتشر شد. شازده کوچولو از معروفترین داستانها و سومین داستان پرفروش قرن بیستم در جهان و پرفروشترین کتاب تک مجلد جهان در تمام طول تاریخ است. این اثر به ۱۵۰ زبان مختلف ترجمه شده است. مجموع فروش این کتاب به زبانهای مختلف از ۸۰ میلیون نسخه گذشته است. این کتاب در سال ۲۰۰۷ به عنوان کتاب سال فرانسه برگزیده شد.
این داستان روایتی فلسفی از عشق، دوستی و هستی به شیوهای سوررئالیستی است و از زاویه دید کودکی پرسشگر که از سیارک خیالی آمده، روایت میشود. شازده کوچولو ساکن سیاره کوچکی به اندازه یک خانه معمولی است و در آن جا گل بیهمتایی دارد که مایه همه عواطف و دلخوشیهایش است اما در دورهای تصمیم میگیرد که گلش را تنها بگذارد و سفر کند و در این سفر ماجراجوییهایش شروع میشود.
خوشبختانه ویژگیهای دراماتیک و فانتزی این کار با کارگردانی خوب توانسته تخیل مخاطب را با خود همراه کند و البته دکوراسیون و طراحی هواپیما و نوع طراحی لباس کار به همراه بازی بازیگران نیز در این زمینه بی تأثیر نبوده است.
متن به ظاهر یک نمایش کودک و نوجوان به چشم میآید اما در واقع مخاطب اصلی کار بزرگسالانی هستند که با اندیشههای فلسفی گونه نیز آشنایی دارند و به هستیشناسی نزدیک میشوند. به همین دلیل در عین سادگی کار میتوانیم پیچیدگیهای داستان آگزوپری را شاهد باشیم. شاید اینطور به نظر بیاید که اگر با داستان کار آشنا نباشیم چندان جذابیتی برایمان دیالوگها و متن ندارد در واقع یک سطح اطلاعات و مطالعه برای درک مفاهیم مورد نیاز است و این را هم میتوان جزو نواقص و هم مزایای کار مطرح کرد.
مخاطب این کار به خوبی میتواند با کودک درون کاراکترها ارتباط برقرار کرده و البته در صورتی که خود مخاطب نیز کودک درونش را بیابد و با داستان همراه شود، هرچند متن نمایش پیچیدگی خود را تا پایان حفظ میکند.
داستان شازده کوچولو را شاید خیلیها بدانند کسانی که فیلمی از آن دیدهاند یا پای نمایشهایش نشستهاند و یا اینکه کتاب آن را خوانده باشند. داستانی از سفر کودکانه شازده کوچولو به سیارههای بزرگ و کوچک و آشنایی با غریبههای مختلف با کاراکترهای گوناگون است. وی که به ظاهر یک نوجوان میزند و افکار کودکانهای شاید داشته باشد اما در واقع او با زبان هستی آشنایی دارد و میتواند تأثیری هر چند کوچک روی انسانها یا موجودات دیگر داشته باشد.
پرده اهلی کردن روباه از سوی شازده کوچولو به خوبی فضای فانتزی کار را نمایش میدهد.
نکته جالب این نمایش تغییر بازیگران در پردههای مختلف است به این معنا که سه بازیگر نمایش مسعود کرامتی، کیکاووس یاکیده و بهناز جعفری به طور مداوم در پردههای مختلف تغییر کاراکتر داده و گاه هر یک از آنها شازده کوچولو میشود و دیگران کاراکترهای مختلف از جمله گل، پادشاه سیاره دیگر، روباه و سایر انسانها را بر عهده میگیرند در واقع این ذهن مخاطب است که مدام درگیر تفاوت کاراکترها میشود.
اما نکته ضعفی که میتوان درباره این کار بیان کرد، شاید تغییر مداوم و زود هنگام پردههای نمایشی یا به تعبیر سینماییها سکانسها باشد. شاید به نظر کارگردان کار گریز از این تاریک شدن و دوباره روشن شدنها و توجه به پردههای مختلف قابل اجتناب نباشد اما به نظر، کارگردان میتوانست با نزدیک کردن پردهها به هم فاصله بین آنها را گرفته و مخاطب را بیشتر با خود همراه کند؛ چه اینکه زمان کمتری نیز از نمایش گرفته میشد و در دنیای تکنولوژیک امروز زمان یک ساعت و اندی برای نمایش تقلیل پیدا میکرد و به کیفیت اثرگذاری نیز افزوده میشد.
اما در نهایت شکل دادن به موقعیتهای نمایشی و نحوه روایت داستانها در این کار به خوبی صورت گرفته و قابل اعتنا است، این کار همچون یک روایت متن اصلی پیش میرود و حرکتها و بازیها همان گونه است که باید باشد و به خوبی موقعیتهای نمایشی خلق میشود اما شاید همان نکته ترتیب رفت و آمدها و حسی که به مخاطب القا میشود در تغییر پردهها میتوانست بهتر باشد.
اجرای این نمایش در سالن ایرانشهر شاید قدری تحت تأثیر جشنواره تئاتر عروسکی و اجرا در میانه تابستان آنطور که باید مورد استقبال قرار نگرفته و شاید درباره این نمایش بتوان گفت که حضور سلبریتیهایی چون بهناز جعفری هم نتوانسته کمکی به گیشه این کار برای پُر شدن سالن داشته باشد.
در نهایت عوامل مؤثر در شکل گیری نمایش شازده کوچولو در این کار رعایت شده از طراحی لباس و گریم تا دکور و میزانسن به خوبی همه جای گرفته است و شاید این کار را بتوان اجرایی موفق از شازده کوچولو به شمار آورد هرچند کاستیهایی هم دارد.