پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - 2024 May 02 - ۲۲ شوال ۱۴۴۵
برچسب ها
# اقتصاد
۱۳ خرداد ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۴

در استانبول چه خبر است / تقسیم، تحریر می شود؟

وقایع جاری در استانبول و دیگر شهر های ترکیه که به بهانه تغییر کاربری منطقه ای در نزدیکی میدان توریستی "تقسیم" از فضای سبز به تجاری آغاز شد و حالا دامنه های آن به مقولات سیاسی نیز گسترش یافته است.
کد خبر: ۱۹۹۱۲
عصر ایران ؛ مهرداد خدیر- وقایع جاری در استانبول و دیگر شهر های ترکیه  که به بهانه تغییر کاربری منطقه ای در نزدیکی میدان توریستی "تقسیم" از فضای سبز به تجاری آغاز شد و حالا دامنه های آن به مقولات سیاسی نیز گسترش یافته است از چند منظر قابل تامل است و به همین خاطر کارشناسان حوزه های مختلف اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی و بین الملل این تحولات و اتفاقات را زیر نظر گرفته اند.

از منظر اقتصادی معتقدان به نظریه " بی ثباتی سیاسی در پی رشد اقتصادی " از دیدگاه خود دفاع می کنند. این نظریه در وهله نخست تناقض آمیز و پارادوکسیکال می نماید چرا که فرض و گمان اولیه بر این است که با افزایش و بهبود شاخص های مربوط به رشد اقتصادی شاهد ثبات سیاسی نیز خواهیم بود حال آن که شواهد متعددی از عکس این گزاره حکایت می کند زیرا بهبود پاره ای شاخص های اقتصادی توقعات تازه ای را در جامعه مطرح می کند و تمرکز بر توسعه اقتصادی و غفلت از الزامات توسعه سیاسی بحران زاست.

در دهه پیش بارزترین مثال در این باره کره جنوبی بود. کشوری که از یک سو به سوی جامعه سرمایه داری حرکت می کرد و از جانب دیگر نتوانسته بود خواست های سیاسی دانشجویان را تحقق بخشد.
البته  از 10 سال پیش که حزب عدالت و توسعه با نماد رجب طیب اردوغان در ترکیه به قدرت رسید همین نگرانی را مدنظر داشتند و به همین خاطر نخست وزیر این کشور جز اقتصاد به سیاست نیز توجه جدی نشان داده هر چند که آرزوها و رویاهای سیاسی خود را در قالب "نو عثمانی" پی گرفته است.

این باور که رشد اقتصادی می تواند ثبات سیاسی را مورد تهدید قرار دهد از نگرانی های دولت مردان چینی نیز هست و به همین سبب پاره ای از مقامات امنیتی در این کشور هر چند ادامه رشد اقتصادی در سرزمین سرخ ها را برای رقابت با ایالات متحده قابل قبول می دانند اما از واقعیت پیش گفته غافل نیستند و بعید نیست تدابیری برای تلطیف و تعدیل نرخ رشد اقتصادی بیندیشند که گرفتار تبعات سیاسی نشوند.

از منظر سیاسی شواهد متعددی در دست است که نشان می دهد رجب طیب اردوغان برای تغییر قانون اساسی به قصد تصدی ریاست جمهوری می کوشد و مخالفت های دوست دیرین و رییس جمهوری فعلی - عبدالله گل - نیز  او را از تصمیم خود منصرف نساخته است . البته این رویا یک روی سکه است . روی دیگر رویکردهای منطقه ای اردوغان است و این احتمال که با تغییر معادلات مربوط به سوریه و افزایش نقش روسیه در صدد گوش مالی و انتقام از دولت ترکیه برآمده باشند.

اتفاقات اخیر بهانه ای به دست مخالفان و رقبای اردوغان در ترکیه داده تا او را شماتت کنند که چندان به اوضاع و احوال منطقه خاصه ترکیه سرگرم شده که نمی داند در خانه چه خبر است و همان حکایت گلستان سعدی را تداعی می کند  که منجمی  شباهنگام به بام می رفت و اوضاع ستارگان را رصد می کرد  اما نمی دانست که در خانه چه خبر است.

اکنون نیز این انتقاد متوجه آقای اردوغان است که چنان ترکیه را درگیر بحران سوریه کرده و برای ساقط کردن بشار اسد کمر همت بسته که از واقعیت های جاری در ترکیه باخبر نیست. صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز از همین زاویه با اعتراضات ترکیه به صورت غیر مستقیم هم داستانی می کند چرا که تهران نیز از مواضع اردوغان در قبال سوریه ناخرسند است و می توان حدس زد که اگر این اتفاقات چند سال پیش رخ می داد شاهد تفسیر های متفاوتی در رسانه های رسمی خودمان بودیم و چه به بسا  اعتراضات  بخش هایی از مردم به توطئه های احزاب سکولار برای بر انداختن حزب اسلام گرای عدالت و توسعه نسبت داده می شد.

وجه طعنه آمیز قضیه این است که کانون بحران در شهر استانبول است . شهری که از آن با عنوان " حیاط خلوت حزب عدالت و توسعه " یاد می شود  و یادمان باشد که رجب طیب اردوغان  ابتدا با شهرداری این شهر به شهرت رسید و پلکان ترقی  در عرصه سیاست را یک به یک پیمود .

از منظری کلی تر اما باید گفت تعابیری که از تشبیه  میدان تقسیم استانبول در ترکیه به میدان تحریر قاهره در مصر یا بهار ترکی در ادامه بهار عربی حکایت می کند واقع بینانه نیست چرا که نسیم دموکراسی به ترکیه وزیده و وضعیت اقتصادی آن  نیز با کشورهای عربی دست خوش شورش و اعتراض قابل قیاس نیست . می توان دستان رقبای اخوان المسلمین در منطقه را در حوادث جاری در ترکیه دید اما واقعیت این است که آقای اردوغان بهای بلند پروازی های خود را می پردازد.

او که به جای دریوزگی  اتحادیه اروپا به نظریه های دکتر داوود اوغلو برای احیای عثمانی گرایی مدرن روی آورد اکنون برای نیل به ریاست جمهوری از موانع اجتماعی نیز باید عبور کند وبعید نیست که رقیبان داخلی او بخواهند از فرصت پدید آمده خاصه چالش بر سر سوریه استفاده کنند و به 10 سال حکومت بلامنازع اردوغان پایان دهند .

چالش بزرگ تر حزب عدالت و توسعه این است که هر گونه توسل به خشونت به اعتبار آن به جد لطمه می زند . کلمه اختصاری عنوان ترکی حزب عدالت و توسعه ( آک) به معنی روشن و پاک است و به همین خاطر از تصویر یک لامپ روشنایی به عنوان نماد خود استفاده می کنند.

هر اتفاقی که به این نمادآسیب رساند و از جمله کشته شدن احتمالی فردی از معترضان در آینده می تواند اوضاع را بغرنج کند . اتفاقی که تا کنون رخ نداده است . فراتر از این نگاه ها این نکته را باید در نظر داشت که در هر جامعه ای که فاصله حاشیه با متن از اندازه های متعارف فراتر رود اتفاقاتی از این دست محتمل است.

مهم ترین تفاوت تصاویر منتشر شده درباره میدان تقسیم استانبول با میدان تحریر قاهره جوانان سرخوش رقص کنانی است که به نظر می رسد چندان هم دغدغه سیاسی ندارند ! 
نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار