متن یادداشت محسن رضایی در این باره به شرح زیر است:
محرم سال هشتاد و هشت، هنگامه عجیبی بود! هفت ماه از درگیریهای خیابانی گذشته بود. وضعیت کشور در داخل و خارج کشور در پردهای از ابهام قرار داشت. حق و باطل به همآمیخته شده و فضای جامعه مهآلود بود. مردم با ابهاماتی مواجه بودند. به معنای واقعی یک فتنه شکلگرفته بود. نیروهای امنیتی با معترضان مدارا میکردند و حق تیراندازی نداشتند.
در همین ایام آقای شمخانی مرا برای سخنرانی در مسجد خوزستانیها دعوت کرده بود. در آنجا گفتم حضرت اباعبدالله کشتی نجات است و این حوادث خیابانی هم جمع خواهد شد. چند سال پیش آقای چیت چیان درباره حضور مردم در محرم سال 1365 قمری و در زمان رحلت مرجع عالیقدر زمان، حضرت آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی در خیابانهای تبریز برایم صحبت کرده بود که به برچیده شدن فتنه پیشهوری منجر شده بود. فکر میکردم که تنها راه پایان یافتن این فتنه، یک حضور میلیونی درصحنه است در اندیشه بودم چه باید کرد ولی قلبم روشن بود که در همین محرم، فتنه برچیده خواهد شد.
چند روز بعد یک حادثه تلخ در تهران رخ داد. عدهای از معترضین به نمادها و پرچمهای حضرت اباعبدالله در خیابانها حمله کردند. خبر به سرعت در جامعه پخش شد. خون مردم به جوش آمد. مه گرفتگی ابهامات برطرف شد و حماسهای بزرگ رقم خورد.
روز نهم دیماه که خبر راهپیمایی اعلام شد با خود گفتم این همان است که منتظرش بودم بنابراین همه دوستان و همکاران و هواداران را از طرق مختلف به راهپیمایی دعوت کردم و خود و جمعی از دوستانم نیز در نخستین دقایق راهپیمایی از میدان فردوسی در جمع راهپیمایان حضور یافتیم. همانجا در گفتگو با خبرنگار شبکه سه عظمت و اهمیت این حماسه را مطرح کردم و سپس چون احساس کردم ابعاد این حماسه باید ماندگار شود بلافاصله به آقای ضرغامی پیام دادم و از ایشان خواستم همه امکانات صداوسیما برای پوشش مناسب این راهپیمایی را بسیج کند. حدود دو ساعت با مردم همراه بودم. در میان انبوه جمعیت بهسوی دانشگاه تهران حرکت کردیم و با مردم شعار میدادم، کاملاً پیدا بود که معجزهای اتفاق افتاده است.
در یکی از خیابانهای منتهی به خیابان انقلاب جوانانی را دیدم که هنوز دست بندهای سبز روی دستشان بود ولی به راهپیمایی آمده بودند و علیه فتنه گران شعار میدادند. شعار وحدت و حمایت از رهبری انقلاب را سرمی دادند. سراسر شوق بودم. درهمان حال که به این حماسه حضور فکر میکردم یکمرتبه با صدای کسی که مرا صدا میزد به خودم آمدم. کسی که روی وانت در جلوی جمعیت شعار میداد رو به من کرده و میگفت: «برادر محسن یادت است که خدای متعال در عملیات کربلا پنج چه نصرتی داد این همان نصرت الهی است». واقعاً همینطور بود! در آنجا هم پس از حادثه عملیات کربلای چهار که غم و غصه عجیبی رزمندگان را فراگرفته بود خدای متعال چند روز بعد نصرت عظیمی را در عملیات کربلای پنج به رزمندگان عطا کردند.
یادم افتاد که چند روز قبل در مسجد خوزستانیها گفته بودم حضرت اباعبدالله کشتی نجات است. آنجا با همه وجود احساس کردم این حادثه بزرگ از برکت خون سیدالشهدا است.
پس از این راهپیمایی و شکوه حضور مردم نامهای به رهبر معظم انقلاب نوشتم و گفتم با دیدن این امواج گسترده مردمی وحدتی به وجود آمده که آرزو دارم به نخبگان منتقل شود.
آری معجزه مردم معجزه امام حسین است. قدر امنیت و آرامش را بدانیم. از شعاع وجودی ولایت است که ایران اسلامی بهعنوان لنگرگاه منطقه خاورمیانه عمل میکند. رهبری و ولایتفقیه کانون ثبات و امنیت ایران اسلامی است. جدا شدن از رهبری ناامنی و بیثباتی را به بار میآورد و همراهی با ولایت آرامش و امنیت را شکل میدهد.
محسن رضایی
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام
8 دی ماه 1394