سرطان، عنوان گروهی از بیماریها است که با تقسیم بیرویه سلولها و خارج شدن آنان از چرخه طبیعی اتفاق میافتد. درمان این گروه از بیماریها سخت و پرهزینه است.
از جمله دلایل دشواری درمان این گروه از بیماریها وجود گیرندههای خاصی بر سطح سلولهای سرطانی است که داروهای وارد شده به سلول را به خارج پمپ میکنند. به این ترتیب یافتن دارویی برای از میان بردن این سلولها دشوار است. اما تمام سلولهای درگیر در ایجاد تومور به یک اندازه خطرناک نیستند.
در واقع عامل اصلی سرطان، گروهی از سلولها هستند با قدرت تقسیم بالا و مقاومت زیاد به داروها که به آنان سلولهای بنیادی سرطانی میگویند. اگر در یک بیمار سرطانی بتوان این سلولها را هدف گرفته و از میان برداشت از متازتاز جلوگیری خواهد شد.
برای یافتن راه نابودی این سلولها نخست لازم است که شناخت کافی از چگونگی کارکرد آنان حاصل شود. برای شناخت، نخست لازم است که جمعیتی از این سلولها خالص شده در دسترس پژوهشگران قرار گیرد.
بدین منظور، سید محمد موذنی و همکارانش در پژوهشگاه رویان در تلاش برای یافتن جمعیت خالصی از این سلولها دست به پژوهشی زدند که طی آن پس از ایجاد سرطان در گروهی از موشها، بافت توموری جدا شد و سلولهای آن بر اساس نشانگرهای واقع بر سطح سلولها جداسازی شدند.
سلولهای بنیادی سرطانی نشانگرهای خاصی بر سطح خود دارند که آنان را از سایر سلولها متمایز میکند. سپس به منظور اطمینان از خالص بودن جمعیت سلولی، قدرت تومور زایی آنان با تزریق به موش مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج این پژوهش که در مجله آسیب شناسی زیستی به چاپ رسید، نشان داد در میان جمعیتهای مختلف سلولی حاصل از تومور، به طور متوسط یک سلول از تقریبا 1800 سلول، سلول بنیادی سرطانی است. حال که امکان شناسایی سلولهای بنیادی سرطانی فراهم شده است، این امکان وجود خواهد داشت که با تخلیص و جداسازی آنان مطالعات لازم بر روی این سلولها انجام گیرد. این آغازی برای تحقیق در درمان سرطان خواهد بود.