آیا ایران در مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم از یمن، سوریه و افغانستان عقبتر است؟ قطعا خیر. هرکس اندک آشنایی با بازار مالی ایران داشته باشد میداند که در سالهای اخیر، تلاشهای متعددی برای مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم در ایران انجام شده است. قانون مبارزه با پولشویی به تصویب مجلس رسیده است، آییننامه اجرایی آن به تصویب هیات وزیران رسیده است، شورایعالی مبارزه با پولشویی به طور مرتب تشکیل میشود و جلساتی را برگزار میکند که در آنها در خصوص سیاستهای کلان مبارزه با پولشویی در کشور تصمیمگیری میشود؛ بانکها و موسسات مالی، واحدهای سازمانی مبارزه با پولشویی را تصویب کردهاند، بورس، بیمه، شرکتها و نهادها و کلیه نهادهای مهم اقتصاد برنامههای آموزش مبارزه با پولشویی را برای کارکنان خود برگزار کرده و میکنند و حتی حسابرسان و ناظران مالی نیز چک لیستهای مبارزه با پولشویی را در هنگام ارائه خدمات خود مدنظر قرار میدهند و عملکرد شرکتها را از این منظر نیز ارزیابی میکنند.
با اینهمه، چرا باید ایران در فهرست سیاه قرار داشته باشد؟ چرا نام ایران باید در کنار میانمار و کره شمالی قرار داشته باشد که در این رابطه فرسنگها با ما فاصله دارند؟ برخی به این پرسش اینطور پاسخ میدهند که گروه اقدام مالی نیز مانند بسیاری از سازمانها و نهادهای بینالمللی دیگر، آلتدست و ابزار دولتهای غربی است و به دلیل دشمنی و عداوتی که آنها با ایران دارند، گزارشها و فهرستهای آنها نیز جهتدار است و به جای آنکه مبتنی بر واقعیات باشد، هدفی جز ضربه زدن به ایران و انقلاب اسلامی ندارند. البته در صحت این پاسخ میتوان تردید کرد و پرسید که مثلا میانمار چه دشمنی با غرب دارد که آن را در این فهرست قرار دادهاند یا اینکه چرا سوریه که دشمنی غرب با آن تا حد مداخله نظامی نیز رسیده است، در فهرست سیاه قرار ندارد یا حتی لیبی را میتوان مثال زد که در فهرست سفید قرار دارد و آن را حتی در فهرست خاکستری نیز قرار ندادهاند.
اما بیایید فرض کنیم که پاسخ بالا درست است و گروه اقدام مالی، نهادی است ساخته و پرداخته قدرتهای استکباری برای تعقیب منافع آنان. راه برخورد با این سازمان چیست؟ آیا باید وجود آن و اثربخشی آن را انکار کرد و اعلامیههای آن را کاغذ پاره انگاشت. مگر سایر سازمانها و نهادهای بینالمللی جز برای محقق ساختن منافع دولتهای موسس آنها که عمدتا دولتهای غربی بودند تشکیل شدهاند؟ از سازمان ملل متحد گرفته تا آژانس بینالمللی انرژی هستهای تا سازمان تجارت جهانی، همه و همه یک وجه مشترک دارند و آن هم این بوده که منافع دولتهای غربی را تامین کردهاند. اما این امر باعث نشده است که ما این سازمانها را کنار بگذاریم و در پی تحقق منافع ملی خود از رهگذر همین سازمانها نباشیم.
مساله این است که آیا فهرستهای گروه اقدام مالی اثرگذار است یا خیر؟
پاسخ مثبت است. وقتی که نام کشوری در فهرست دولتهای غیرهمکار و مناطق
پرخطر گروه اقدام مالی قرار داشته باشد، بانکها و موسسات مالی و اعتباری
مهم دنیا، در برخورد با بانکها و شرکتهای آن کشور، نهایت احتیاط را به
خرج میدهند و گاه به همین دلیل از برقراری روابط با آنها خودداری میکنند.
حتی در صورت برقراری روابط نیز سختگیرانهترین شرایط را برای آنها در نظر
میگیرند تا از این رهگذر بعدها برای آنها ریسک و دردسری ایجاد نشود. مساله
این است که حق ما نیست که در فضای مالی بینالمللی، همان رفتاری را با ما
داشته باشند که با میانمار و کرهشمالی دارند. حق ما نیست که رفتاری که با
افغانستان، یمن، سوریه و عراق میشود، بهتر از رفتاری باشد که با ما
میشود. ما در مبارزه با پولشویی و تامین مالی تروریسم غفلت نکردهایم و
حتی از بسیاری از دولتهایی که در فهرست سفید قرار دارند نیز جلوتریم؛ ما
در شناساندن آنچه کردهایم و در معرفی دستاوردهای خود به دنیا غفلت
کردهایم. اگر امروز دنیا میدانست که ما در مبارزه با پولشویی و تامین
مالی تروریسم چه کردهایم، محال بود که ما در فهرست سیاه قرار داشته باشیم و
گروه اقدام مالی، هر چقدر هم که یک طرفه و سیاسی قضاوت میکرد، نمیتوانست
چنین اتهام بیاساسی را به ایران وارد کند. وقت آن است که دنیا بداند
قضاوت گروه اقدام مالی، نادرست و مغرضانه است و راه انجام این کار نیز چیزی
نیست جز شناساندن فعالانه اقدامات ایران برای مبارزه با پولشویی در سطح
جهان. باید این موضوع را با صدایی رسا که نتوان آن را نشنید، به دنیا اعلام
کرد.
دکتر حمید قنبری