
به گزارش ایران اکونومیسست؛ تورم دیگر فقط یک شاخص اقتصادی نیست؛ به واقعیتی زیسته تبدیل شده که زندگی ایرانیان را در عمق خانهها و محلهای کار دگرگون کرده است.
هرچند اعداد رسمی شاید تنها بخشی از واقعیت را نشان دهند، اثرات تورم بر سفرهها، روانها و آیندهنگری خانوارها به مراتب عمیقتر از آن چیزی است که در نمودارها دیده میشود.شتاب تورم در سالهای اخیر به تدریج اعتماد عمومی را فرسوده است.
خانوادهها هر روز میبینند که با درآمدی تقریباً ثابت، کالاهایی را که روزگاری در سبد مصرفیشان جای ثابتی داشت، دیگر نمیتوانند تهیه کنند. در کارخانهها و شرکتها، تهدید تعدیل نیرو و رکود فروش چون سایهای سنگین در گردش است و در بازار کار، ترس از آینده جای امید را گرفته است.
پول ملی، که زمانی مظهر ثبات و هویت اقتصادی بود، با هر نوسان دلاری بخشی دیگر از ارزش خود را از دست میدهد؛ و ایرانیان با تلخی نظارهگر کاهش قدرت پولیاند که حاصل دسترنجشان است.
این روند نهتنها معیشت را تضعیف کرده، بلکه سرمایه اجتماعی را نیز فرسوده است. در چنین شرایطی، بازسازی اعتماد اقتصادی شاید دشوارتر از کنترل تورم باشد.