به گزارش ایران اکونومیست؛ شبکه اطلاعرسانی طلا و ارز اعلام کرد؛ قیمت دلار بار دیگر مسیر صعودی خود را از سر گرفت و معادلات بسیاری از معاملهگران را بههم ریخت؛ بهویژه آن دسته از فعالانی که تصور میکردند اصلاح اخیر میتواند عمیقتر و فرسایشیتر باشد. ثبت رکورد ۱۲۶٬۷۰۰ تومان در هفته گذشته، نقطهای بود که بازار برای لحظاتی دچار کاهش هیجان خرید شد و همین افت هیجان، زمینه یک عقبنشینی کوتاهمدت را فراهم کرد. با این حال، این عقبنشینی بیش از آنکه نشانه ضعف باشد، آزمونی برای سنجش عمق تقاضای پنهان بازار بود؛ آزمونی که بازار با موفقیت از آن عبور کرد.
دلار توانست تا محدوده ۱۲۳٬۸۰۰ تومان اصلاح شود، اما نکته کلیدی اینجاست که این اصلاح حتی به نخستین سطح فیبوناچی ۲۳ درصد نیز نرسید. برخورد قیمت با میانگین هفتگی، همانجا نقش یک سکوی پرتاب را ایفا کرد و بازار بار دیگر به سمت بالا چرخش یافت. این رفتار نشان میدهد که ساختار تقاضا همچنان فعال است و خریداران حاضر نیستند اجازه دهند قیمت بهراحتی وارد فاز اصلاحی عمیق شود. در نهایت، در روز پنجشنبه هر برگ اسکناس دلار در بازار آزاد با قیمت ۱۲۵٬۷۰۰ تومان معامله شد؛ قیمتی که نشان میدهد بازار بخش عمده اصلاح را پس گرفته و دوباره به محدودههای بالای قیمتی بازگشته است.
تتر جلوتر از دلار؛ وقتی انتظارات در تعطیلات هم متوقف نمیشود
در حالی که بازار آزاد دلار در ساعات تعطیلی با محدودیت مواجه بود، بازار تتر مسیر خود را مستقلتر و با شتاب بیشتری ادامه داد. رشد تتر در روزها و ساعات تعطیل، قیمت را تا نزدیکی ۱۲۸ هزار تومان بالا برد و عملاً یک سقف جدید را در فضای انتظارات ثبت کرد. این واگرایی موقت میان دلار نقدی و تتر، پیام مهمی برای بازار دارد: انتظارات تورمی و ذهنیت صعودی معاملهگران هنوز خاموش نشده و حتی در غیاب معاملات رسمی نیز به مسیر خود ادامه میدهد.
اگر دلار نقدی بخواهد همگام و موازی با تتر حرکت کند، عبور از سقف داخلی و ثبت رکورد جدید بالای ۱۲۷ هزار تومان سناریویی کاملاً محتمل خواهد بود. با این حال، چنین حرکتی الزاماً به معنای سالمبودن روند در کوتاهمدت نیست. بازار میتواند سقف جدید بسازد، اما پرسش اصلی این است که این سقف با چه کیفیتی شکل میگیرد: با ورود نقدینگی تازه و متراکم، یا با کشیدهشدن قیمت روی انتظاراتی که پیشتر توسط تتر پیشخور شدهاند؟
فاصله خطرناک از تعادل؛ وقتی قیمت جلوتر از میانگینها میدود
نکتهای که در این مرحله نباید نادیده گرفته شود، شدت و شتاب رشد قیمت پس از توقف طولانی در محدوده ۱۰۷ هزار تومان است. بازار از آن سطح، یک حرکت شارپ و تقریباً بدون مکث را تجربه کرده و اکنون قیمتها در سطوحی قرار دارند که فاصله معناداری با تعادل آماری بازار دارند. میانگین ماهانه همچنان زیر سطح ۱۱۸ هزار تومان قرار دارد و حتی از سقف تاریخی قبلی نیز عبور نکرده است؛ در حالی که قیمت نقدی دلار چندین هزار تومان بالاتر از این میانگین معامله میشود.
از منظر تکنیکال، این وضعیت بهمعنای جلو افتادن قیمت از ساختار طبیعی بازار است. نبود هرگونه پولبک معتبر پس از شکست سقف تاریخی، یک بدهی مهم در نمودار ایجاد کرده؛ بدهیای که معمولاً بازار در ادامه مسیر ناچار به تسویه آن میشود. این تسویه میتواند بهصورت اصلاح قیمتی، اصلاح زمانی یا ترکیبی از هر دو رخ دهد، اما نادیدهگرفتن آن معمولاً هزینهبر خواهد بود.
هیجان خرید هنوز زنده است؛ اصلاحی که بهسختی عمیق میشود
در تحلیلهای پیشین نیز به این نکته اشاره شده بود که هیجان خرید در بازار دلار هنوز بالاست. رشدهای شارپی اخیر باعث شده ذهنیت غالب معاملهگران بهگونهای شکل بگیرد که هر افتی، نه بهعنوان هشدار، بلکه بهعنوان فرصت تلقی شود. همین نگاه باعث میشود روند اصلاح، کند و فرسایشی شود و بازار نتواند بهراحتی انرژی لازم برای حرکت بعدی را یکجا ذخیره کند.
ورود پلهای خریداران در اصلاحها، اگرچه در ظاهر از ریزش جلوگیری میکند، اما در باطن انرژی انباشته بازار را خرد میکند. بهجای آنکه نقدینگی در یک نقطه متمرکز شود و یک موج صعودی قدرتمند بسازد، بهصورت تدریجی وارد میشود و جلوی جهش شارپ و یکباره را میگیرد. نتیجه این رفتار، بازاری است که در قیمتهای بالا باقی میماند، اما برای صعودهای سریع و پرقدرت دچار کمبود سوخت میشود.
اندیکاتورها در آستانه هشدار؛ سقف جدید با واگرایی یا ادامه سالم روند؟
در شرایط فعلی، رفتار اندیکاتورها به یکی از مهمترین متغیرهای تعیینکننده مسیر بازار تبدیل شده است. اگر دلار موفق شود همزمان با فضای انتظاری ایجادشده توسط تتر، سقف جدیدی بالاتر از ۱۲۷ هزار تومان ثبت کند، احتمال شکلگیری واگرایی منفی در هر دو اندیکاتور RSI و MACD بهشدت افزایش خواهد یافت. این واگرایی نه بهعنوان سیگنال برگشت قطعی، بلکه بهمثابه هشداری جدی درباره کاهش شتاب حرکت صعودی عمل میکند. تجربه بازار ارز نشان داده که سقفهایی که با واگرایی ساخته میشوند، اغلب دوام بالایی ندارند و بیشتر نقش «سقفهای هیجانی» را ایفا میکنند تا نقاط آغاز یک فاز صعودی پایدار.
در چنین سناریویی، حتی اگر قیمت در ظاهر همچنان صعودی باشد، قدرت درونی روند تضعیف میشود و بازار بهتدریج مستعد نوسانهای فرسایشی و اصلاحهای ناگهانی خواهد شد. این همان مرحلهای است که بسیاری از معاملهگران تصور میکنند بازار در اوج قدرت است، در حالی که در زیر نمودار، انرژی در حال تخلیه تدریجی است.
کف داخلی ۱۲۳٬۸۰۰ تومان؛ نخستین هدف نقدینگی در اصلاح بعدی
یکی از سطوحی که در اصلاحهای پیشرو اهمیت ویژهای پیدا میکند، کف داخلی ۱۲۳٬۸۰۰ تومان است. این سطح، آخرین نقطهای بود که بازار پیش از بازگشت سریع به مسیر صعودی لمس کرد و از این منظر، یک ناحیه انباشته از نقدینگی بالقوه محسوب میشود. اگر پس از ثبت سقف جدید، بازار تصمیم به اصلاح بگیرد، هدفگرفتن نقدینگی زیر این کف، کاملاً منطقی و حتی محتمل خواهد بود.
حرکت به زیر این سطح، الزاماً به معنای تغییر روند نیست، بلکه میتواند بخشی از فرآیند تخلیه هیجان و بازچینی موقعیتها باشد. بسیاری از خریداران کوتاهمدت، حد ضرر خود را در حوالی این ناحیه قرار دادهاند و فعالشدن این سفارشها میتواند اصلاح را تا سطوح پایینتر نیز امتداد دهد؛ بهویژه اگر همزمان واگراییهای اندیکاتوری نیز فعال شده باشند.
فیبوناچی و محدوده ۱۲۰ هزار؛ هسته تعادل بازار
در صورت عمیقتر شدن اصلاح، سطوح فیبوناچی و بهویژه محدوده روانی و تکنیکال ۱۲۰ هزار تومان بهعنوان مقصد بعدی بازار مطرح میشوند. این محدوده که با درصدهای ۳۸ تا ۵۰ فیبوناچی همپوشانی دارد، از منظر تاریخی و رفتاری اهمیت بالایی دارد و میتواند نقش «هسته تعادل» بازار را ایفا کند. بازگشت قیمت به این سطح، به معنای نزدیکشدن دوباره دلار به میانگینهای مهم و کاهش فاصله غیرعادی ایجادشده در رالی اخیر است.
چنین اصلاحی، اگر با کاهش تدریجی هیجان و افت نوسان همراه باشد، نهتنها تهدیدی برای روند صعودی نیست، بلکه میتواند سکوی پرتاب موج بعدی باشد. بازار برای ادامه مسیر به سمت اهداف بالاتر، نیازمند نقطهای است که در آن انرژی بهصورت متمرکز و سالم انباشته شود؛ نقشی که محدوده ۱۲۰ هزار تومان میتواند بهخوبی ایفا کند.
دو سناریوی پیشرو؛ اصلاح سازنده یا صعود فرسایشی
بازار دلار اکنون در نقطهای ایستاده که دو مسیر کاملاً متفاوت پیش روی آن قرار دارد. در سناریوی نخست، قیمت با ثبت سقفهای جدید اما همراه با واگرایی و ورود پلهای نقدینگی، وارد یک فاز صعودی فرسایشی میشود؛ فازی که در آن قیمت بالا میرود، اما با مکثهای متعدد، نوسانهای خستهکننده و اصلاحهای کوتاه اما پیدرپی. این سناریو معمولاً بازدهی روانی و معاملاتی پایینی دارد و معاملهگران را دچار خطای تصمیمگیری میکند.
در سناریوی دوم، بازار پس از یک سقفسازی هیجانی یا حتی بدون آن، اجازه میدهد اصلاحی هدفمند تا سطوح ۱۲۳٬۸۰۰ یا ۱۲۰ هزار تومان شکل بگیرد. در این حالت، بخش مهمی از بدهی تکنیکال تسویه میشود، اندیکاتورها به تعادل بازمیگردند و زمینه برای یک موج صعودی قدرتمندتر و کمریسکتر فراهم میشود؛ موجی که میتواند اهدافی فراتر از ۱۲۷ هزار تومان را با کیفیتی بهمراتب بالاتر دنبال کند.
جمعبندی نهایی؛ دلار در نقطه تصمیم
در مجموع، دلار همچنان در یک روند صعودی بزرگتر قرار دارد، اما در کوتاهمدت از تعادل فاصله گرفته و نیازمند بازتنظیم است. سقفهای جدید میتوانند ثبت شوند، اما کیفیت این سقفها و واکنش بازار به آنها اهمیت بسیار بیشتری از خود عدد دارد. تا زمانی که قیمت بالای محدوده ۱۱۸ تا ۱۲۰ هزار تومان باقی بماند، ساختار کلان بازار مخدوش نخواهد شد، اما ادامه مسیر بدون اصلاح، ریسک فرسایش و ناپایداری را افزایش میدهد.

