بازار مسکن ایران در سالهای اخیر تحتتأثیر مجموعهای از عوامل اقتصادی، سیاسی و فنی، شرایطی پرنوسان را تجربه کرده است. یکی از مهمترین مؤلفههای این بازار، هزینه مقاطع فولادی است که در میان آنها میلگرد، نقشی برجسته و غیرقابل انکار دارد. میلگرد بهعنوان بخش اصلی سازههای بتنی، نهتنها تأمینکننده مقاومت کششی بتن است، بلکه کیفیت و ایمنی کلی ساختمان را نیز رقم میزند.
افزایش قیمت میلگرد معمولاً بهسرعت در هزینههای ساخت منعکس میشود. بهعنوانمثال، در پروژههای مسکونی که دارای اسکلت بتنی هستند، سهم میلگرد از کل فلز مصرفی گاهی به ۸۰ درصد میرسد. وقتی چنین کالایی حتی چند درصد گران شود، اثر آن بر بودجه پروژه کاملاً محسوس خواهد بود. این افزایش، درشرایطیکه بهای زمین، دستمزد نیروی انسانی و دیگر مصالح نیز روبهبالا است، فشار مضاعفی بر سازندگان و سرمایهگذاران وارد میکند.
در بخش تولید نیز فشارهایی مانند افزایش هزینه انرژی، محدودیتهای صادرات و افت نسبی تولید فولاد در ماههای گرم، باعث شده کارخانهها نتوانند با عرضه مازاد، بازار را کنترل کنند. درهمینحال، تقاضای فصلی برای شروع یا تکمیل پروژههای عمرانی سبب شد رکود نسبی ماههای قبل جای خود را به تحرک قیمتها بدهد.
هدف این گزارش، بررسی جامع و ساده تأثیر افزایش قیمت میلگرد بر هزینه اجرای اسکلت بتنی در پروژههای مسکونی است. بههمینمنظور، ابتدا اهمیت میلگرد در صنعت ساختمان مرور میشود، سپس عوامل مؤثر بر افزایش قیمت، وضعیت فعلی بازار و سهم آن در اسکلت بتنی توضیح داده میشود. در ادامه، اثر مستقیم این افزایش قیمت بر هزینههای پروژه، آثار زنجیرهای آن بر کل بخش مسکن و استراتژیهای مؤثر برای کاهش ریسک ارائه خواهد شد. در پایان نیز نگاهی به چشمانداز آینده قیمت میلگرد و پیامدهای آن بر برنامهریزی مسکن خواهیم داشت.
میلگرد، یکی از مهمترین مواد اولیه در ساختوساز است که وظیفه اصلی آن تقویت بتن در برابر نیروهای کششی و خمشی است. بتن بهدلیل ماهیت شیمیایی و فیزیکی خود، مقاومت بالایی در فشار دارد اما در کشش ضعیف است. بههمیندلیل، ترکیب بتن با میلگرد فولادی، سازهای مقاوم را ایجاد میکند که میتواند بارهای زیادی را تحمل کند.
در ایران، بخش بزرگی از پروژههای مسکونی و تجاری با اسکلت بتنی ساخته میشوند. این روش بهدلیل دوام، هزینه نسبی مناسب و سازگاری با شرایط اقلیمی کشور محبوبیت دارد. درچنین سازههایی، کیفیت و استانداردهای میلگرد بهشدت بر استحکام و عمر مفید ساختمان اثرگذار است. برندهایی مانند کاوه اروند و ذوبآهن اصفهان بهدلیل رعایت استانداردهای ملی و بینالمللی، در بازار شهرت بالایی دارند و اغلب برای پروژههای مهم انتخاب میشوند.
میلگرد نه تنها در ستونها و تیرها بلکه در فونداسیون، دیوارهای برشی و حتی سازههای خاص مانند پلها و سولهها استفاده میشود. در نهایت، میتوان گفت نقش میلگرد در ساختمانسازی، مشابه نقش اسکلت در بدن انسان است؛ بدون آن، ساختاری پایدار و ایمن وجود نخواهد داشت.
نوسانات قیمت میلگرد ناشی از ترکیبی از عوامل داخلی و خارجی است. در سطح جهانی، قیمت شمش فولاد بهعنوان ماده اولیه تولید میلگرد، نقش مهمی در تعیین بهای آن دارد. هرگونه تغییر در عرضه یا تقاضای جهانی، ناشی از رویدادهایی مانند جنگها، بحرانهای اقتصادی یا تغییرات تولید در کشورهای بزرگ تولیدکننده فولاد، مستقیماً بر بازار داخلی اثر میگذارد.
در داخل کشور، نرخ ارز اصلیترین محرک قیمتی است. ناپایداری سیاستهای ارزی و افزایش نرخ ارز آزاد موجب گرانتر شدن مواد اولیه و تجهیزات وارداتی میشود. ازطرفی، محدودیتهای انرژی و افزایش بهای برق و گاز در فصلهای اوج مصرف، هزینه تولید را بالا میبرد. سیاستهای دولتی از جمله تعرفههای صادراتی یا ممنوعیت واردات شمش و قراضه نیز تعادل بازار را برهم میزند.
در بخش تقاضا، رونق یا رکود ساختوساز، شروع یا تعویق پروژههای ملی و حتی رفتارهای خرید، انبار توسط پیمانکاران، میتواند قیمتها را در کوتاهمدت تغییر دهد.
بازار میلگرد در پاییز ۱۴۰۴ از یک فاز رکودی در تابستان عبور کرده و وارد روند صعودی شده است. از میانه فروردین ۱۴۰۴ قیمت میلگرد ۱۴ در بازهی تقریباً ۳۷ تا ۳۸.۶ هزار تومان نوسان داشت. در اردیبهشت فشار نزولی تشدید شد و کف دوره روی ۳۲.۵ هزار تومان (۱۳، ۱۶ و ۱۷ اردیبهشت) ثبت شد، اما خیلی زود به محدوده ۳۴–۳۵ هزار تومان برگشت. خرداد با بهبود تقاضا، قیمت را دوباره به ۳۶–۳۷.۷ هزار تومان رساند. در تیر نوسان محدود ۳۵–۳۸.۴ هزار تومان دیده شد و مرداد عمدتاً در دامنهی ۳۴–۳۷ هزار تومان گذشت. نهایتاً در شهریور پس از یک دوره ثبات میانمدت، بازار جهش کرد و در ۳۰ شهریور قله دوره یعنی حدود ۴۰.۳ هزار تومان ثبت شد.
این رشد شدید با افزایش نرخ ارز، نگرانی از محدودیتهای برق و گاز صنایع فولادی در پاییز، فشار روانی حاصل از اخبار بینالمللی و خرید انباری فعالان صنعت همزمان شد.
باوجود تثبیت نسبی در هفته دوم مهر، بازار همچنان در سطوح بالایی قرار دارد و هرگونه تغییر در قیمت روز آهن میتواند محرکی برای حرکت بعدی باشد. مقاومت روانی بازار در محدوده ۴۰ هزار تومان قرار دارد و عبور از آن، نیازمند یا یک شوک ارزی یا محدودیت جدی در عرضه خواهد بود.
در پروژههای اسکلت بتنی، میلگرد اصلیترین جزء فلزی محسوب میشود. آمارها نشان میدهد در برخی پروژهها تا ۸۰ درصد هزینه فلز مصرفی به میلگرد اختصاص دارد. این نسبت بالا باعث میشود کوچکترین تغییر قیمت آن اثر بزرگی بر کل بودجه پروژه ایجاد کند.
برای مثال، یک ساختمان ۴ طبقه مسکونی ممکن است به ۶۰ تا ۷۰ تن میلگرد نیاز داشته باشد. افزایش حتی ۱۰۰۰ تومان به ازای هر کیلو، معادل ۶۰ تا ۷۰ میلیون تومان هزینه اضافه تنها در بخش خرید میلگرد خواهد بود. این رقم، بدون در نظر گرفتن اثرات ثانویه مانند هزینه حملونقل و انبارداری است.
ازسویدیگر، کیفیت میلگرد نیز در اسکلت بتنی اهمیت دارد. استفاده از میلگرد غیر استاندارد میتواند ایمنی سازه را به خطر بیندازد و هزینههای بلندمدت تعمیر یا بازسازی را افزایش دهد. بنابراین، سازندگان اغلب مجبورند بین قیمت ارزان و کیفیت قابل اعتماد، دومی را انتخاب کنند.
میلگرد بهعنوان یکی از اصلیترین عناصر تشکیلدهنده اسکلت بتنی، وزنهای سنگین در بودجه هر پروژه ساختمانی بهحساب میآید. تغییرات قیمتی این محصول، بهخصوص افزایش آن، میتواند توازن مالی پروژه را بهطور مستقیم و فوری بر هم بزند. برخلاف برخی از محصولات فولادی که تأثیر قیمتیشان در میانمدت یا حتی بلندمدت بروز میکند، میلگرد اثری آنی بر هزینههای جاری دارد زیرا بخش عمدهای از بودجه خرید فلزات را بهخود اختصاص میدهد.
رشد قیمت میلگرد، دامنهای بسیار فراتر از افزایش بهای خرید این کالا دارد. هزینههای جانبی پروژه مانند انبارداری، بیمه و بهره تسهیلات نیز اثرگذار است. حتی ارزش موجودی انبار پیمانکاران و سازندگان، تحت تأثیر افزایش قیمت، دچار تغییر شده و مدیریت نقدینگی را دشوارتر میکند.
افزونبراین، نوسانات شدید قیمتی ممکن است سازندگان را مجبور به بازنگری در طراحی سازه یا تغییر زمانبندی اجرا کند؛ اقدامی که خود میتواند پیامدهای فنی و اقتصادی دیگری درپی داشته باشد. بنابراین، برای درک واقعی اثر افزایش قیمت میلگرد بر یک پروژه، باید به مجموعهای از هزینهها و تصمیمات مدیریتی که از این تغییر ناشی میشود نگاه جامعتری داشت.
افزایش قیمت میلگرد در بازار ساختوساز، پدیدهای است که اثرات آن را نمیتوان تنها در نقطه آغاز زنجیره تأمین یعنی خرید مصالح مشاهده کرد؛ این تغییر قیمت همانند موجی، به تمامی لایههای پروژههای مسکونی سرایت میکند و در مسیر خود، جنبههای مالی، فنی و حتی اجتماعی این صنعت را تحتتأثیر قرار میدهد.
در گام نخست، فشار اصلی بر سازندگان وارد میشود. آنها که با بودجهای مشخص و معمولاً غیرقابل تغییر کار میکنند، یا ناچارند از سود خالص خود بکاهند یا در مواردی به استفاده از مقاطع ارزانتر و بعضاً با کیفیت پایینتر روی آورند؛ تصمیمی که مستقیماً بر دوام و ایمنی ساختمان اثر میگذارد.
پیمانکاران نیز در این شرایط در خط مقدم ریسک قرار دارند، بهویژه آنهایی که قراردادشان فاقد بند تعدیل قیمت است. افزایش ناگهانی بهای میلگرد میتواند کل حاشیه سود پیشبینیشده را از بین ببرد و حتی پروژه را وارد زیاندهی کند.
بازار مسکن در مرحله بعدی این موج قرار دارد. رشد هزینه ساخت، معمولاً با تأخیر کوتاهی، خود را در قیمت واحدهای آماده فروش نشان میدهد. حتی در شرایط رکود تقاضا، سازندگان ناچارند قیمتها را افزایش دهند تا زیان ناشی از تورم مصالح را جبران کنند؛ این روند نیز قدرت خرید متقاضیان را کاهش میدهد.
در نهایت، نیروی کار ساختمانی نیز بینصیب نمیماند. کاهش سودآوری و بالا رفتن هزینهها ممکن است به تعویق یا توقف پروژهها بینجامد؛ نتیجه آن کاهش مستقیم و غیرمستقیم اشتغال در این حوزه است که پیامدهای اجتماعی قابلتوجهی دارد.
بهاینترتیب، افزایش قیمت میلگرد نهتنها یک موضوع صرفاً اقتصادی، بلکه عاملی تعیینکننده در پایداری مالی، کیفیت ساخت، سلامت بازار مسکن و وضعیت اشتغال محسوب میشود.
به طور خلاصه اثرات افزایش قیمت میلگرد بر پروژه های مسکونی :
نوسانات قیمت میلگرد، بهویژه در بازار پرتنش فعلی، میتواند برنامهریزی پروژههای ساختمانی را دشوار کند. برای مقابله با این چالش، بهرهگیری از استراتژیهای کاهش ریسک ضروری است.
نخست، خرید در زمان مناسب اهمیت بالایی دارد. تحلیل دقیق روندهای بازار، بررسی دادههای قیمتی گذشته و رصد عوامل مؤثر مانند نرخ ارز و هزینه مواد اولیه، به سازندگان کمک میکند تا در کف قیمتی خرید کنند و منابع مالی را بهینه مصرف نمایند.
دوم، استفاده از قرارداد قیمت ثابت تا حد امکان، میتواند از شوکهای قیمتی جلوگیری کند. این قراردادها، اگر همراه با بند تعدیل برای شرایط خاص باشند، هم فروشنده و هم خریدار را در برابر جهشهای غیرقابل پیشبینی محافظت میکنند.
سوم، داشتن برنامهریزی مالی دقیق و بودجه احتیاطی به مدیران پروژه امکان میدهد تا حتی درصورت مواجهه با افزایش ناگهانی قیمت، روند کار را بدون توقف ادامه دهند.
در نهایت، مشاوره تخصصی با کارشناسان بازار فولاد و مهندسان پروژه، میتواند دید گستردهتر و تصمیمگیری آگاهانهتری ایجاد کند. ترکیب اطلاعات فنی و اقتصادی، احتمال بروز ضرر سنگین را بهشکل محسوسی کاهش خواهد داد.
خرید در زمان مناسب: تحلیل روندها و خرید در کف قیمتی.
به طور خلاصه این استراتژی ها شامل:
محدودیت انرژی، نرخ ارز ناپایدار، و هزینههای تولید روبهافزایش، چشمانداز کاهش قابلتوجه قیمت میلگرد را کمرنگ میکند. تثبیت قیمتها در سطوح بالاتر محتمل است و این موضوع باید در برآوردهای مالی پروژهها گنجانده شود. بررسی چشمانداز قیمت میلگرد در سالهای پیشرو نشان میدهد که ترکیب عواملی همچون محدودیت تأمین انرژی صنایع فولادی، نوسانات شدید نرخ ارز و روند صعودی هزینههای تولید، مسیر کاهش معنادار قیمت را بسیار بعید کرده است. تجربه سالهای اخیر نیز گواه آن است که حتی در دورههای افت تقاضا، هزینههای ثابت بالای تولید و فشار اقتصادی بر زنجیره تأمین، اجازه افت چشمگیر بهای میلگرد را نمیدهد.
در سناریوی محتمل، قیمتها در سطوح جدید تثبیت شده و با شیب ملایمی متناسب با نرخ تورم و تغییرات ارزی افزایش مییابند. این پایداری در سطح بالا، بهمعنای لزوم بازنگری جدی در برآوردهای مالی پروژههای مسکونی است تا حاشیه سود و توان تکمیل پروژه تحت تهدید قرار نگیرد.
برای سازندگان و سرمایهگذاران، آگاهی دقیق از تحولات بازار و شناسایی زودهنگام روندها، اهمیت دوچندان پیدا میکند. در این مسیر، بهرهگیری از منابع معتبر و تخصصی مانند مرجع اخبار آهن آلات میتواند مبنای تصمیمگیری بهموقع و کاهش ریسک باشد.
در مجموع، آینده قیمت میلگرد بیش از آنکه در گرو افتهای ناگهانی باشد، به ثبات نسبی در سطوح بالا گره خورده است؛ پدیدهای که مدیریت پروژههای عمرانی را به کار دقیقتر و برنامهریزی مالی هوشمندانهتری نیازمند میسازد.
رپورتاژ/