کشورهای پیشرو در جهان چطور توانستند از آمارهای حوادث کار بکاهند
هر سال هزاران کارگر در سراسر جهان سر کار جانشان را از دست میدهند. در ایران هرچند آمارها مناقشه برانگیز است، اما حتی دست پایین ان نیز تفاوت قابل توجهی با کشورهای پیشرو در جهان دارد. بررسیهای پژوهشی نشان میدهد که اغلب این مرگها که قابل پیشگیری هستند: سقوط از یک داربست، انفجار در دل یک معدن، یا حتی تماس با یک ماده شیمیایی بیصدا. پس چطور حوادق نسبتا یکسان هنوز در جاهایی از جهان قربانی میگیرند و در جاهایی خیر؟ مروری بر تجربیات موفق شاید در این زمینه راهگشا باشد. تجربه کشورهای پیشرفته نشان میدهد که اگر قانون، فناوری و فرهنگ کاری در کنار هم قرار گیرند، میتوان مرگ و جراحت شغلی را به حداقل رساند. این گزارش مروری است بر آنچه در چند کشور صنعتی رخ داده؛ از آمریکا تا ژاپن، از آلمان تا سوئد.
قبل از وارد شدن به موضوع خوب است با هم یک بار تعاریف ایمنی را مرور کنیم؛ ایمنی محیط کار چیزی بیش از استفاده از کلاه ایمنی یا کفش مخصوص است. مجموعهای است از قوانین، استانداردها، فناوریها و آموزشها که هدفش حفاظت از سلامت جسمی و روانی کارکنان است. یک سیستم ایمنی کارآمد نهتنها از بروز حادثه جلوگیری میکند، بلکه به رضایت شغلی، افزایش بهرهوری و کاهش هزینههای درمانی و غرامت هم منجر میشود. محیطهای پرخطر مثل معادن، صنایع نفت و گاز، کارخانهها و ساختمانسازی، بیش از هر جای دیگر به این سیستم نیاز دارند. به همین دلیل است که کشورهای پیشرفته قوانین سختگیرانه، آموزشهای اجباری و فناوریهای نوین را برای کار ایمن به خدمت گرفتهاند.
ایالات متحده؛ قدرت قانون و نظارت
در آمریکا سازمان OSHA (سازمان ایمنی و بهداشت شغلی) مرجع اصلی نظارت بر محیط کار است. اوشا شبکهای گسترده از قوانین دارد که تقریباً تمام صنایع را پوشش میدهد. یکی از شناختهشدهترین مقررات این سازمان، قانون «Lockout/Tagout» یا همان LOTO است؛ قانونی برای کنترل انرژیهای خطرناک در ماشینآلات. اجرای این قانون به تنهایی باعث کاهش حدود ۱۰ هزار حادثه در سال شده است. افزون بر آن، برنامههای آموزشی OSHA سالانه بیش از ۵ میلیون کارگر را در بر میگیرد. مثالی از صنعت ساختوساز نشان میدهد این قوانین چقدر تأثیرگذارند. ساختوساز در آمریکا یکی از پرحادثهترین صنایع است. سال ۲۰۱۹ نزدیک به ۱۰۰۰ مرگ ناشی از حوادث کاری در این بخش گزارش شد. اما به لطف قوانین سختگیرانه و اجرای مداوم، طی پنج سال اخیر شمار حوادث حدود ۲۰ درصد کاهش یافته است. این در حالی است که آمریکا در زمینه رعایت حقوق کارگران مثال مناسبی در جهان نیست و در بین کشورهای توسعه یافته آمارهای حوادث و مرگ و میر کار در آن بالا است.
ژاپن؛ فرهنگ کار و آموزش مداوم
ژاپن کشوری است که ایمنی را به بخشی از فرهنگ کاری تبدیل کرده. قوانین سختگیرانه با آموزشهای مداوم همراه است. هر کارگر، حتی در مشاغل ساده، موظف است دورههای ایمنی را بارها و بارها بگذراند. در صنعت ساختوساز، کارگران سالانه بیش از ۲۰۰ ساعت آموزش ایمنی دریافت میکنند. نتیجه این نظم چشمگیر است. بر اساس آمار وزارت سلامت ژاپن، نرخ مرگ ناشی از حوادث محیط کار در سال ۲۰۲۳ به کمتر از ۱.۵ مرگ در هر ۱۰۰ هزار کارگر رسید. این رقم در مقایسه با آمریکا (۴.۵) و آلمان (۳.۲) بسیار پایینتر است. در صنعت خودروسازی ژاپن هم این استانداردها اثر گذاشتهاند. در طول یک دهه گذشته، با اجرای برنامههای ایمنی و آموزشهای مکرر، میزان حوادث در این صنعت بیش از ۵۰ درصد کاهش یافته است. ژاپن در حالی با آموزش مستمر و مداوم نقش مهمی در کاهش حوادث کار داشته است که شاید تصور شود این اقدامات هزینه بر هستند. اما مطالعات و بررسیهای بینالمللی نشان میدهد که به ازای هر دلار سرمایهگذاری در آموزش ایمنی حداقل میزان برگشت آن از چیزی بین ۱.۲ تا ۲ دلار متغیر خواهد بود و در واقع این اقدام حتی از لحاظ اقتصادی نیز فواید بسیاری دارد.
آلمان؛ اتحاد کارگران و دولت
در آلمان، ایمنی محل کار فقط وظیفه دولت نیست. اتحادیههای کارگری و نظام بیمهای قدرتمند، هر دو نقشی اساسی دارند. قانون کار ایمن این کشور شامل الزامات مربوط به تجهیزات حفاظتی، مدیریت ریسک و آموزشهای دورهای است. سیستم بیمهای قوی آلمان به کارکنانی که دچار آسیب میشوند کمک میکند، اما فراتر از آن، انگیزهای برای پیشگیری ایجاد میکند. شرکتهای بزرگ مثل زیمنس با استفاده از نرمافزارهای تحلیل دادههای ایمنی، خطرات محیطی را پیشبینی و مدیریت میکنند. نتیجه این نوآوری کاهش ۳۰ درصدی حوادث در سالهای اخیر بوده است.در سال ۲۰۲۲ نرخ حوادث کشنده در آلمان ۲.۸ در هر ۱۰۰ هزار کارگر گزارش شد؛ آماری که نشان میدهد قوانین سختگیرانه و مشارکت کارگران چطور میتواند جان انسانها را نجات دهد. این در حالی است که آلمان صنعتیترین کشور اروپا است و تولید ناخالص داخلی این کشور که وابسته به تولیدات صنعتی است از هر کشور اروپایی دیگری بیشتر است.
سوئد؛ کار ایمن یعنی زندگی سالم
در سوئد، نگاه به ایمنی فراتر از محافظت جسمی است. این کشور بر سلامت روان و تعادل میان زندگی و کار هم تأکید زیادی دارد. فرهنگ «گزارشدهی بدون ترس» در محیطهای کاری جا افتاده است؛ یعنی کارگران میتوانند خطرات را بدون نگرانی از مجازات گزارش کنند. این شفافیت نتیجهای ملموس داشته است: بیش از ۹۰ درصد حوادث پیش از وقوع شناسایی و پیشگیری میشوند. علاوه بر این اقدامات به کار گیری فناوری هم سهم بزرگی در موفقیت سوئدیها دارد. در معادن سوئد، استفاده از رباتها در عملیات پرخطر باعث کاهش ۴۰ درصدی حوادث شده است. معدن شرکت Boliden نمونهای شناختهشده است که از رباتهای کنترل از راه دور استفاده میکند. بر همین اساس، در سال ۲۰۲۳ نرخ مرگ ناشی از حوادث کاری در سوئد به کمتر از ۱.۲ در هر ۱۰۰ هزار نفر رسید؛ یکی از پایینترین نرخها در جهان. این موضوع یکی از انگیزههای ایجاد پویشی بینالمللی در جهان با عنوان چشمانداز صفر بوده که با هدف به صفر رساندن حوادث کار در جهان ایجاد شده است. این یعنی در بخشهایی از جهان این میزان مرگ و میر هم زیاد تلقی شده و برای کاهش آن تا سطح صفر تلاش میشود.
راز ایمنی؛ فناوری و تجهیزات، قوانین سختگیرانه، آموزش و نظارت مستقل
.فنآوری مدرن در حال متحول کردن ایمنی کار است و این روزها بسیار از آن گفته میشود. در بسیاری از مجامع عمومی مرتبط با ایمنی کار در ایران نیز معمولا صحبت از هوش مصنوعی به میان میآید. جهان هم تجربیات موفقی در این زمینه داشته است؛ برای مثال در آمریکا، شرکت نفت و گاز شل با نصب سنسورهای اینترنت اشیاء توانسته میزان حوادث ناشی از نشت گاز را ۳۵ درصد کاهش دهد. در سوئد و استرالیا، رباتها به جای کارگران در عملیات پرخطر معادن مشغول به کار شدهاند و همین جایگزینی باعث کاهش ۴۰ درصدی حوادث شده است. در آمریکا نیز تجهیزات حفاظت فردی پیشرفته، مانند کلاههای هوشمند و لباسهای مقاوم در برابر حرارت که توسط شرکت 3M ساخته شده، توانسته میزان آسیبهای ناشی از ضربه و سوختگی را تا ۲۰ درصد کاهش دهد. در آلمان، نرمافزارهای مدیریت ایمنی زیمنس نمونهای از این همگرایی میان فناوری و مدیریت ریسک هستند که خطرات را بهطور دقیقتر پیشبینی و کنترل کردهاند.
اما نگاهی دقیقتر به دلایل موفقیت این کشورها نشان داد فناوری بهتنهایی کافی نیست. آموزش و فرهنگ ایمنی و قوانین سختگیرانه حلقه مفقودهای مرتبط کننده این ابزارها و امکانات است. در ژاپن، آموزشهای اجباری و مکرر بخشی جدانشدنی از کار روزمره کارگران است و همین استمرار توانسته نرخ حوادث را به پایینترین سطح تاریخی برساند. در سوئد، نظام گزارشدهی بدون ترس از تنبیه باعث شده کارگران کوچکترین خطرات را بیهراس اعلام کنند و بدین ترتیب بیش از ۹۰ درصد حوادث پیش از وقوع شناسایی شوند. در آلمان نیز جلسات ایمنی با مشارکت مستقیم کارگران در کارخانههایی مانند فولکسواگن نشان دادهاند که ایمنی زمانی بیشترین اثر را دارد که نیروی کار در آن نقش فعال داشته باشد. این یعنی کشورهای پیشرفته برای کاهش حوادث کاری تنها به قانون یا فناوریهای نوین اکتفا نکردهاند؛ آنها از فرهنگسازی و آموزشهای مداوم، تا بزارسیهای سختگیرانه یا امکان گزارشدهی بی دغذدغه را در یک بسته کامل بهکار گرفته و موفقیتهایی به دست آوردهاند.. این موضوع نشان میدهد ایجاد ایمنی کار بیشتر از آنکه مرهون اقدامات منفرد، مقطعی و یا صرف قانون باشد، فرآیندی چند لایه است که در سطوح مختلف باید به کار گرفته شوند و نیازمند دقت، هماهنگی، سختگیری و تکرار و استمرار است. بنا بر این پرسش اساسی همچنان این است که اگر ژاپن و سوئد توانستهاند مرگهای شغلی را تا این اندازه کاهش دهند، چرا هنوز هزاران کارگر در مناطق مختلف جهان از جمله ایران با حوادثی قابل پیشگیری مواجه میشوند؟ این موضوعی است که نیازمند بررسیهای دقیقتر سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی است.