به گزارش روز شنبه ایران اکونومیست، تایوان، جزیرهای کوچک در شرق آسیا است که سالهاست که در جستوجوی هویتی مستقل، سایهای سنگین از مناقشه را با خود حمل میکند؛ جزیرهای که بهرغم تعلق تاریخی و قانونیاش به خاک چین در سودای جداییطلبی میسوزد و خود را قربانی انزوای جهانی میداند.
اما آنچه این روزها نگاهها را بهسوی تایپه جلب کرده، نه تنها پافشاری آن بر استقلال است، بلکه چرخشی آشکار بهسوی همکاری با یکی از جنجالیترین رژیمهای معاصر است؛ رژیمی که بهدلیل اشغال سرزمین فلسطین و جنایاتش در غزه، بارها از سوی افکار عمومی جهانی محکوم شده است. تایوان اکنون گامهایی برداشته که دیگر صرفا از جنس مقاومت در برابر پکن نیست؛ بلکه نشانهای است از قرار گرفتن در کنار پروژههایی که خود، نماد نقض حقوق ملتها محسوب میشوند.
در روزهایی که جنایات رژیم صهیونیستی در غزه، خشم گسترده جهانی را برانگیخته، تایوان بیهیچ تردیدی تصمیم گرفته در کنار اشغالگر بایستد. از حضور نماینده این جزیره در سرزمینهای اشغالی تا اعلام کمک مالی مستقیم برای ساخت مرکز درمانی در یکی از شهرکهای صهیونیستی، همه و همه نشانههاییست از ورود تایوان به میدانی که تا پیش از این، تنها بازیگران بیپروا در آن قدم میگذاشتند. طرحهای که پیشتر در پوشش روابط اقتصادی یا نمادین پنهان میشدند، اکنون در سایه جنگ و خونریزی، شکل علنی و سیاسی گرفتهاند.
البته، توجیه این همکاری با عناوینی چون «انساندوستی» یا «سلامت برای همه»، در حالی صورت میگیرد که مردم فلسطین در همان سرزمین، حتی از ابتداییترین خدمات درمانی محرومهستند و تایوان اینبار تنها در برابر چین نایستاده است؛ بلکه تصمیم گرفته در برابر وجدان عمومی جهان نیز موضعی چالشبرانگیز اتخاذ کند.
تایوان و گذشتهای که هنوز زنده است
برای بسیاری، نام «تایوان» تا همین چندی پیش در تحلیلهای خاورمیانهای جایی نداشت. اما انفجار خونین در بیروت، این جزیره دورافتاده را ناگهان به مرکز یک بحران آشنا کشاند.آن روزها که پیجرهای ساخت تایوان در دستان نیروهای حزبالله منفجر شدند، سایهای از پرسش بر سر منشا این تجهیزات افتاد. شرکت تایوانی سازنده بهسرعت هرگونه ارتباط با حادثه را انکار کرد. رسانهها نوشتند، دیپلماتها سکوت کردند و افکار عمومی مشغول تفسیر شد.
اما امروز، دیگر جای تفسیر نیست. وقتی نماینده رسمی تایپه با مسئولان شهرکسازی رژیم صهیونیستی دیدار میکند، وقتی بودجهای از طرف تایوان برای ساخت مرکز درمانی در قلب اشغال تخصیص مییابد، دیگر انکارِ دیروز، رنگ میبازد. تایوانی که دیروز دست داشتن در یک انفجار را انکار میکرد، امروز آشکارا در طرحی سرمایهگذاری میکند که بر ویرانههای همان مقاومت ساخته شده است.
این چرخش، صرفا تغییر در سیاست خارجی نیست؛ گذاری است از انکار مسئولیت به ورود داوطلبانه در صحنه اشغالگری. بنابراین یک چرخش اخلاقی، یک تصمیم سیاسی و شاید—از دید بسیاری—یک خیانت تاریخی محسوب میشود. تایوان، بهجای انتخاب بیطرفی یا همدلی با قربانیان، راهی را برگزیده که آنسویش، صدای آژیرها در غزه و دودِ خانههای ویران است.
واکنشهای بینالمللی؛ صدای اعتراض از شرق تا غرب
وقتی خبر دیدار نماینده تایوان با مقامهای صهیونیست در شهرک «شعار بنیامین» منتشر شد، بیدرنگ موجی از واکنشها در سطح منطقهای و جهانی بهراه افتاد. نخستین و صریحترین واکنش از سوی چین بود؛ کشوری که تایوان را بخشی جداییناپذیر از سرزمین خود میداند و هرگونه تلاش برای جدایی این جزیره را «نقض اصل چین واحد» و «تحریکآمیز» میخواند.
براساس بیانیهای که روز جمعه گذشته سفارت چین در تلآویو منتشر کرد، آمده است که «واکنشها و اقدامات مرتبط با تایوان از سوی عضو کنست (مجلس رژیم اسرائیل)، به صراحت اصل «چین واحد» را نقض کرده، پایههای سیاسی روابط پکن و تلآویو را تضعیف کرده و فضای دوستانه و همکاری پکن-تلآویو را مسموم کرده است.»
در اروپا نیز، برخی تحلیلگران و نهادهای دانشگاهی واکنش نشان دادند. گلایدر هرناندز، استاد حقوق بینالملل دانشگاه «لوون» بلژیک هشدار داد که این کمک مالی تایپه به شهرکهای اسرائیلی «میتواند در اسناد بینالمللی، بهعنوان تایید ضمنی اشغالگری تلقی شود» و نتیجهاش «بیاعتمادی فزاینده کشورهای جنوب جهانی و اروپا به تایوان» خواهد بود.
بنابراین، کمک به ساخت زیرساخت در سرزمین اشغالی، حتی اگر تحت عنوان درمان و بشردوستی انجام شود، در نهایت نوعی مشارکت در تثبیت اشغال است.
در انتها، تایوان، جزیرهای که سالها خود را قربانی بیعدالتی و انزوا معرفی میکرد، اکنون با حمایت مالی از طرحهای شهرکسازی صهیونیستی، گامی آشکار به سوی جبهه اشغالگران برداشته است. این اقدام نهتنها با اصول اولیه حقوق بینالملل و ارزشهای انسانی در تناقض است، بلکه پرسشهای جدی درباره صداقت ادعاهای تایوان در زمینه استقلال و دموکراسی برمیانگیزد.
در حالیکه کارگران چینی از ورود به شهرکهای غیرقانونی منع شدهاند، تایپه با وعده تامین بودجه برای ساخت مرکز درمانی در یکی از همین شهرکها، در عمل به یکی از معدود حامیان علنی رژیم اسرائیل در اوج بحران باریکه غزه تبدیل شده است. چنین چرخشی، تایوان را از صف عدالتخواهان خارج میکند و در جبهه قدرتهایی قرار میدهد که اشغال، سرکوب و تبعیض را نهادینه کردهاند.
اکنون این پرسشها مطرحاند: آیا تایوان، با ایستادن در کنار رژیمی که متهم به نسلکشی است، حق دارد همچنان خود را قربانی بنامد؟ و آیا مشروعیتی که بر پایه چشمپوشی از رنج دیگر ملتها بنا شود، میتواند پایدار بماند؟
پاسخ این پرسشها را آینده خواهد داد، اما امروز یک حقیقت روشن است؛ تایوان با این انتخاب، نهتنها از چشم پکن، بلکه از منظر افکار عمومی جهانی نیز وارد چالشی جدی شده است. این تصمیم، شاید امتیازاتی دیپلماتیک به همراه داشته باشد، اما در آینه تاریخ، بهسختی قابل دفاع خواهد بود.