احمد توکلی، سیاستمدار و اقتصاددان برجسته ایرانی متولد سال ۱۳۳۰ در شهر بهشهر، ریشه در خانوادهای با پیشینه تجاری دارد. جد او یکی از بازرگانان شناخته شده اصفهان بود که در اواخر دوران حکومت تزاری ارتباطات تجاری گستردهای با مناطق قفقاز و روسیه برقرار کرده بود. قصد داشت به منظور توسعه تجارت به مازندران سفر کند اما وقوع انقلاب بلشویکی مسیر زندگیاش را تغییر داد و سرانجام در شمال ایران ماندگار شده بود و بعد از آن فرزندانش در آنجا ماندند.
خانواده و بستگان
احمد توکلی از خانوادهای نزدیک به برادران لاریجانی است؛ خودش پسر دخترخاله ناتنی آنهاست و همسرش هم دخترخالهشان است. شهره کیانوش راد در روزنامه همشهری به نقل از سیده بهیجه حسینی همسر توکلی نوشته است: «احمدآقا هنگام خواستگاری به من گفته بود که ممکن است ساواک من را دستگیر و زندانی یا حتی اعدام کند! او مبارزی انقلابی بود و وقتی از اهدافش مطلع شدم یقین داشتم انتخاب این نوع زندگی جهاد در راه خداست و میخواستم من هم در این راه شریک شوم. به او گفتم: من یک مسلمانم و مسلمان جز از خدا نمیترسد. تسلیم رضای خدا هستم.»(همشهری آنلاین)
توکلی پدر هفت فرزند است؛ ۲ دختر و پنج پسر. یکی از پسرانش به نام زهیر با دختر صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران ازدواج کرده است. زهیر در گفتوگو با روزنامه آرمان (سال ۱۳۹۱) در مورد این ازواج گفته است: «من در روزنامه همشهری با دختر ایشان آشنا شدم و این آشنایی بعداً شکل یک رابطه عاشقانه گرفت». رابطه خانوادگی توکلی و زیباکلام که در دو جناح بودند و نوه مشترک داشتند، از حواشی جذاب دنیای سیاست ایران بود.
او همچنین درباره ارتباط خانواده پدرش با خانواده لاریجانی گفته است: «مادر برادران لاریجانی خاله مادرم است یعنی برادران لاریجانی، پسرخالههای مادرم هستند و از طرفی هم این خالهجان عزیز ما که خدا بر عمر پربرکتش بیفزاید، از طرف پدری هم خاله مادربزرگم میشوند چون مادرم و مادرشوهرش (یعنی مادربزرگ پدری بنده) دخترخاله ناتنی همدیگر بودند. بنابراین، حضرات اخوان لاریجانی از دو طرف، خویشاوند ما هستند. خاندان لاریجانی با ما نبودند، ما اهل مازندران هستیم و آنها اهل قم یعنی اول نجف بودند و بعد به قم مهاجرت کردند و همانجا زندگی میکردند».
محمد پسر دیگر احمد توکلی یکی از چهرههای مطرح طراحی گرافیک در ایران بود که در سن ۳۴ سالگی بر اثر نارسایی کبدی جان خود را از دست داد.
تجربه پر فراز و نشیب مبارزه انقلابی
اوایل دهه ۱۳۵۰، ایران صحنه تقابل دو تصویر بود: در یکسو جشنهای ۲۵۰۰ ساله و حکومت شاهنشاهی و در سوی دیگر، جوانانی که در دل دانشگاهها پا به عرصه مبارزه گذاشته بودند. احمد توکلی یکی از همان دانشجویان بود که فعالیت سیاسی خود را از دانشگاه شیراز آغاز کرد؛ جایی که خیلی زود به یکی از دانشجویان معترض علیه حکومت تبدیل شد.
شرکت در اعتصابات، برهم زدن سخنرانیهای مسئولان دانشگاه و پخش اعلامیه علیه جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی از جمله اقدامات توکلی در آن سالها بود؛ فعالیتهایی که چندبار او را راهی بازداشتگاه ساواک کرد.
در همان دوران دانشجویی، توکلی با برخی اعضای سازمان مجاهدین خلق آشنا شد و از طریق سیدرضا دیباج به این سازمان پیوست. او با چهرههایی مانند مهندس رجبعلی طاهری و اکبر حدادی در ارتباط بود. گروهی به نام «مجاهدین اسلام» نیز از دل این ارتباطها شکل گرفت که با هدایت دیباج و سعید شاهسوند با بدنه سازمان مجاهدین خلق در تماس بودند. دیباج بعدها در جریان دستگیریهای شهریور ۱۳۵۰، تحت شکنجه جان باخت.(جماران)
توکلی چهار مرتبه توسط ساواک بازداشت شد. سومین و چهارمین دستگیریاش طولانیتر از دفعات قبل بود: بار سوم ۸ ماه و بار چهارم نزدیک به ۲ سال در زندان ماند. در همین دوران زندان بود که نگاهش به سازمان مجاهدین تغییر کرد. او در تجربهای عمیق و از نزدیک بهتدریج از آن فاصله گرفت. توکلی دیگر در فعالیتهای درونسازمانی شرکت نکرد و مسیرش را از آنها جدا کرد.
مسیر تحصیلی؛ از اخراج دانشجویی تا استادی دانشگاه
احمد توکلی مسیری پرفراز و نشیب را در دانشگاه پیموده بود. او در سال ۱۳۴۸ تحصیلاتش را در رشته برق در دانشگاه دانشگاه شیراز آغاز کرد اما ۲ سال بعد پیش از آنکه فرصت فارغالتحصیلی پیدا کند، بهدلیل مشارکت در اعتصابات و فعالیتهای سیاسی علیه حکومت پهلوی، از دانشگاه اخراج شد؛ اتفاقی که شاید آن روز پایانی تلخ بهنظر میرسید، اما سالها بعد آغازی تازه را رقم زد چراکه در سال ۱۳۶۸ بار دیگر به دانشگاه بازگشت و اینبار رشته اقتصاد را برای ادامه تحصیل انتخاب کرد.
توکلی در سال ۱۳۶۸ راهی انگلستان شد و در سال ۱۳۷۵ موفق به دریافت دکترای اقتصاد از دانشگاه ناتینگهام شد. پایاننامهاش با عنوان «دلایل تورم در اقتصاد ایران (۱۹۷۲–۱۹۹۰)» با حمایت مالی وزارت فرهنگ و آموزش عالی تدوین و دفاع شد.
پس از بازگشت به کشور، توکلی در قامت استادیار به تدریس در دانشکده علوم اقتصادی و سیاسی دانشگاه شهید بهشتی پرداخت. فعالیت دانشگاهی او تا سال ۱۳۹۲؛ یعنی زمانی که بهطور رسمی بازنشسته شد، ادامه داشت.
از انقلابی بهشهری تا تریبون دولت؛ روایت ورود به سیاست
پس از انقلاب اسلامی، احمد توکلی به عنوان رییس شهربانی، رییس کمیته انقلاب اسلامی و دادستان انقلاب بهشهر فعالیت کرد و در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی نماینده مردم بهشهر و عضو هیات رئیسه بود. پس از شهادت محمدجواد باهنر، میرحسین موسوی با رای اعتماد مجلس به نخست وزیری انتخاب شد. بهزاد نبوی به سبب حضور در پست وزارت صنایع سنگین، از سخنگویی دولت کناره گرفت. همین امر سبب شد مدتی کوتاه احمد توکلی این پست را در اختیار بگیرد.
توکلی همزمان مسئولیت وزارت کار و امور اجتماعی و سخنگوی دولت را بر عهده گرفت اما به دلیل اختلاف با نخستوزیر مدتی بعد استعفا کرد و خود نخستوزیر مقام سخنگویی را بر عهده گرفت.
توکلی در مصاحبه با سایت تاریخ ایرانی درباره سخنگویی و اختلاف خود با موسوی میگوید: «آقای موسوی به من پیشنهاد کرد که سخنگوی دولت شوم که من گفتم: سخنگوی دولت میشوم نه سخنگوی شما و بعد هم همه به دولت سخنگویی من رای داد. در آن زمان که اختلافات بین ما اوج گرفت، اصل اختلاف به خاطر دولتی کردن همه امور بود که ما با این خواست آقای موسوی و دوستانش مخالف بودیم».
روزنامهای که نه قدرت خواست، نه دوام آورد
توکلی که پس از استعفا از سخنگویی دولت، روزنامه رسالت را بنیانگذاری کرده بود و بعد از آن برای تحصیل به انگلستان رفته بود، با بازگشت به ایران در سال ۱۳۷۶، روزنامهای متفاوت با آنچه پیشتر دیده شده بود بنیان گذاشت: روزنامه فردا. این نشریه پیش از تولد موج روزنامههای دوم خردادی طعم یک روزنامهنگاری مستقل، نخبهگرا و منتقد را به فضای رسانهای کشور چشاند.
فردا نه به جناحی وابسته بود، نه تریبون قدرت. همین استقلال که برگ برندهاش بود، در نهایت به نقطهضعف آن بدل شد. توکلی که بر حفظ فاصله روزنامه از کانونهای قدرت اصرار داشت، حاضر نشد آن را در مسیر سیاستبازیها قرار دهد. نتیجه این شد که بحران مالی به تعطیلی زودهنگام آن ختم شود.
نامزدی که ۲ بار به سوی پاستور رفت، اما وارد نشد
احمد توکلی دو بار در انتخابات ریاستجمهوری نامزد شد. بار اول در ششمین دوره به عنوان یکی از نامزدها ثبتنام کرد و صلاحیت او نیز تأیید شد. او در سخنرانیهای انتخاباتی خود بر موضوعاتی چون بیعدالتی اقتصادی و اجتماعی، ناکارآمدی سیاستها و مدیریتها، امتیازطلبی، تجملگرایی، بیتوجهی به مشارکت سیاسی مردم و همچنین انتقاد از سیاستهای ایدئولوژیزدایی و رفاهطلبی تمرکز داشت.
توکلی که خود را رقیبی جدی برای آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی میدانست، با توجه به اجرای سیاست تعدیل اقتصادی از سوی دولت هاشمی، نقطهضعف اصلی او را مسائل اقتصادی تشخیص داد.
توکلی از تئوریسینهای اقتصادی جناح راست به شمار میرفت و با موضعی تهاجمی وارد رقابت شد. انتقادهای صریح او از فاصله طبقاتی که برای مردم تازگی داشت، توجه اقشار مختلف جامعه را به سمت او جلب کرد. بنابراین برای نخستینبار در تاریخ انتخابات ریاستجمهوری ایران نامزدی به صراحت علیه رقیب خود موضعگیری میکرد. این رویکرد زمینهساز رشد چشمگیر تبلیغات میدانی شد و نامزدها را به ارائه برنامههای متنوع انتخاباتی برای معرفی دیدگاههای خود ترغیب کرد.
در نهایت پس از برگزاری انتخابات، احمد توکلی با کسب ۴ میلیون و ۲۶۰ هزار و ۸۷۹ رأی پس از آیتالله هاشمی قرار گرفت و از رسیدن به جایگاه ریاستجمهوری بازماند.(ایران اکونومیست، گزارش ششمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران)
اما ماجرا همینجا به پایان نرسید. توکلی بار دیگر در انتخابات هشتم ریاستجمهوری وارد میدان شد. شورای نگهبان در این دوره از میان ۸۱۴ داوطلب، ۱۰ نفر را تأیید صلاحیت کرد؛ سید محمد خاتمی، احمد توکلی، علی شمخانی، عبدالله جاسبی، حسن غفوری فرد، منصور رضوی، شهاب الدین صدر، علی فلاحیان، مصطفی هاشمی طبا و محمود کاشانی.
توکلی رقیب اصلی سید محمد خاتمی بود. خاتمی که تجربه یک دوره ریاست جمهوری داشت و بار دیگر توسط شورای نگهبان تایید صلاحیت شده بود، هنگام ثبتنام در برابر خبرنگاران، اطمینان داد که بر عهد پیشین خود با مردم پابرجاست.
توکلی در این رقابت منتقد سرسخت دولت اصلاحات بود. با شعار «دولت پاک برای ملت پاک» و نظریهای با عنوان «جمهوری دوم»، وارد میدان شد. شعارهای او باز هم حول مسائل اقتصادی میچرخید. او جمهوری دوم خود را بر پایه «عقلانیت و عدالت» تعریف میکرد. وی در مصاحبه با روزنامه سیاست روز در بیان علت کاندیداتوری خود گفت: «چون اصلاح اقتصاد همت و جرأت لازم دارد». برنامههای او شامل «برونرفت از معضلات اقتصادی، راهاندازی تولید، کاهش نابرابری، اصلاح نقش دولت و مقابله با فساد و تبعیض» بود.
با این حال، بار دیگر رأی مردم به رقیب توکلی تعلق گرفت. در انتخابات ۱۸ خرداد ۱۳۸۰، حدود ۲۸ میلیون نفر شرکت کردند و احمد توکلی همانند دوره قبل با ۴ میلیون و ۳۹۳ هزار و ۵۴۴ رأی نفر دوم شد و سید محمد خاتمی با رأیی قاطع برای بار دوم به ریاستجمهوری رسید.(ایران اکونومیست، گزارش هشتمین دوره انتخابات ریاست جمهوری)
در انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۳۸۴، فضای سیاسی کشور تحت تاثیر رقابت سنگین میان اصولگرایان و اصلاحطلبان بود و هر ۲ جناح برای حفظ انسجام و افزایش شانس پیروزی به دنبال راهکارهای استراتژیک بودند. احمد توکلی به عنوان یکی از نامزدهای مطرح اصولگرا با حمایت بخشی از جریان اصولگرایی وارد عرصه رقابت شد اما در راستای منافع جمعی و به منظور جلوگیری از تشتت آرا، در میان اصولگرایان با توافقی درونجناحی از ادامه رقابت انصراف داد و از قالیباف حمایت کرد.
این تصمیم توکلی که در آن مقطع به مثابه حرکت به سوی اتحاد و تمرکز نیروها در برابر رقیب اصلاحطلب تلقی میشد، توسط برخی چهرهها به چشم مصالح سیاسی دیده شد. توکلی اما پس از انتخابات بارها اعلام کرد که در میان همه شرکتکنندگان در آن پیمان، تنها او بود که به توافق پایبند و بر عهد خود وفادار ماند.
به این ترتیب، توکلی ۲ بار بخت خود را برای نشستن بر صندلی ریاستجمهوری آزمود، اما هر ۲ بار میدان رقابت را به رقبای قدرتمند واگذار کرد و هرگز به پاستور نرسید.
مسیر پرفراز و نشیب بهارستان
در نخستین دوره مجلس شورای اسلامی، احمد توکلی به عنوان نماینده مردم بهشهر وارد بهارستان شد؛جایی که دوران تازهای از فعالیت سیاسی و قانونگذاری در فضای پرتنش و پرامید پس از انقلاب اسلامی آغاز شده بود.
توکلی پس از سالها فاصله در سال ۱۳۸۰ بار دیگر به مجلس بازگشت و سه دوره متوالی نمایندگی تهران را برعهده گرفت. در این مدت ریاست مرکز پژوهشهای مجلس را هم به عهده گرفت؛ جایگاهی که تلاش کرد آن را به بازوی تخصصی و تحلیلی قوه مقننه تبدیل کند. نگاه اقتصادی، تا حدی فراجناحی و منتقدانه توکلی موجب احترام حتی میان منتقدان سیاسیاش شد و نقش او را در بدنه کارشناسی مجلس پررنگتر کرد؛ اما با وجود سالها تجربه، ناکامیهای او در انتخابات ریاست جمهوری به مجلس هم رسید و در۱۳۹۴ نتوانست به پارلمان راه پیدا کند.
او در مجلس هفتم از جمله طراحان تثبیت قیمتها در اسفندماه سال ۱۳۸۳، بود که وقتی تورم ایران حدود ۱۵ درصد بود، با هدف مهار تورم، مانع افزایش پلکانی سالانه قیمت سوخت شد؛ بعدتر برخی این طرح را از عوامل مصرف گزاف سوخت و ناترازی امروز انرژی دانستند.
از صدای نقد تا مطالبه عدالت و تربیت نسل عدالتخواه
توکلی تنها یک سیاستمدار نبود، او سالها نقشآفرینی در حوزههای رسانه، شفافیت و آموزش را نیز در کارنامه خود ثبت کرده است. وی بنیانگذار و نخستین مدیرمسئول وبسایت خبری تحلیلی «الف» بود؛ رسانهای که به مرور به یکی از پایگاههای اثرگذار نقد و تحلیل در فضای سیاسی و اقتصادی کشور بدل شد. توکلی همچنین ریاست هیئتامنای مجتمع فرهنگی و آموزشی پسرانه «معلم» را نیز بر عهده داشت؛ مجموعهای که در ۱۷ شهریور ۱۳۶۹ با هدف ارتقای سطح آموزش و پرورش تأسیس شد.
علاوه بر عرصه رسانه، توکلی مؤسس و رئیس هیئتمدیره سازمان مردمنهاد «دیدهبان شفافیت و عدالت» بود؛ نهادی که مأموریت آن مبارزه با فساد و دفاع از حقوق عمومی تعریف شده است.
در روزگاری که بازار دارو آمیخته با ابهام، رانت و سکوت بود، توکلی در قامت رئیس سازمان مردمنهاد دیدهبان شفافیت و عدالت سکوت نکرد. او بارها از فساد ساختاری در حوزه دارو پرده برداشت؛ فسادی که بهگفته او منافع گروهی محدود را به قیمت جان و سلامت مردم تضمین میکرد.
توکلی یکشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۸ در جمع خبرنگاران برای چندمین بار از رانت و فساد در حوزه دارو و واردات سخن گفت. رانت و فسادی که در نهایت وی و تشکل مردم نهادش را مجبور به شکایت از رسول دیناروند رئیس اسبق سازمان غذا و دارو کرد. در نهایت این مدیر از مقام خود برکنار شد.
در سال ۱۳۹۵، احمد توکلی در نشستی جنجالی غلامحسین کرباسچی را متهم به بنیانگذاری فساد در شهرداری تهران کرد و گفت: «اگر آن زمان که من هشدار میدادم، دیگران همکاری کرده بودند، امروز شاهد این حجم فساد نبودیم». این اظهارات پاسخ تندی از سوی کرباسچی به همراه داشت. او در نامهای که در اختیار خبرنگار ایسنا قرار گرفت، ضمن رد اتهامات به گستردگی و ریشهداری فساد در سیستم اداری ایران اشاره کرد و تاکید کرد که فساد تنها به یک یا ۲ نهاد محدود نمیشود. کرباسچی همچنین از توکلی خواست به عنوان مؤسس یک نهاد مبارزه با فساد در اظهارات خود دقت بیشتری به خرج دهد.
کرباسچی ضمن پذیرش اینکه کارنامهاش در شهرداری بینقص نبوده، پرسشی جدی را پیش کشید و از توکلی پرسید: «فرض کنیم همه فسادها ریشه در آن زمان یا پیش از آن داشته است. دوستان و همفکران شما چرا این وضع را اصلاح نکردهاند؟ آن هم نه در یک سال و دو سال، بلکه در ۱۳ سال مدیریت بر امور شهری. چرا به جای آن که از ابعاد فساد کم شود، هر روز اضافه شده است». این جدال لفظی بازتاب روشنی از چالش درونی سیاستورزی و منازعه همیشگی بر سر تعریف و مرز فساد در ایران بوده و هست.
درگذشت
احمد توکلی از چهرههای سیاسی که سالها صدای انتقاد و مطالبهگری در دل ساختارهای قدرت بود و در میانه پیچیدگیهای سیاسی و اقتصادی ایران همواره تلاش کرد دیدبان شفافیت باشد، در واپسین سالهای عمر یا در سکوتی تأملبرانگیز از عرصه سیاست فاصله گرفت یا بهواسطه بیماری از میدان کنش دور ماند. سرانجام چهارشنبه اول مرداد ۱۴۰۴ پس از یک دوره بیماری در ۷۴ سالگی درگذشت.