بر پایه این نامه و تحلیل دقیق دکتر سید عباس عراقچی، اروپا با نقض مکرر تعهدات برجامی خود و همراهی کامل با تحریمهای ایالات متحده پس از خروج یکجانبه آن کشور از توافق هستهای، عملاً از برجام خارج شده است.
سکوت معنادار و بعضاً همراهی ضمنی برخی دولتهای اروپایی با اقدامات خصمانه رژیم صهیونیستی علیه ایران، بویژه تجاوزات اخیر، نیز مؤید آن است که اروپا دیگر نمیتواند خود را در قامت یک عضو متعهد برجام معرفی کند. نمونه بارز اعتبار این استدلال، به سال ۲۰۲۰ بازمیگردد؛ زمانی که آمریکا پس از خروج رسمی از برجام، تلاش کرد مکانیسم ماشه را فعال کند. اما همین اروپا که امروز داعیهدار استفاده از آن است، در آن زمان صراحتاً اعلام کرد که ایالات متحده، به دلیل خروج از توافق، دیگر حق استفاده از ابزارهای درونبرجامی را ندارد.
همین استدلال موجب شد شورای امنیت سازمان ملل، به اتفاق آرا، با اقدام واشنگتن مخالفت کند. اکنون جای پرسش است: آیا اروپاییها که زمانی مدافع این منطق بودند، حاضرند با نقض اصل بدیهی «منع تناقض» در حقوق بینالملل، همان مسیر اشتباه آمریکا را طی کنند؟ در این میان، تأکید دیپلماسی ایران بر این نکته ضروری است که تهران، نه ناقض برجام، بلکه برخوردار از حق اقدام جبرانی بر اساس بند ۳۶ توافق است.
کاهش تعهدات هستهای ایران، پاسخی حقوقی و مشروع به بدعهدی طرفهای مقابل بوده و با هدف بازگرداندن توازن به توافق انجام شده است، نه خروج از آن. با این حال، نمیتوان نادیده گرفت که داوری نهایی این دعوا، در صحنهای شکل میگیرد که عمده قواعدش را همان کشورهای مدعی رعایت حقوق مینویسند. اگر اروپا تصمیم به فعالسازی مکانیسم ماشه بگیرد، تبعات آن نه تنها دامن ایران، بلکه خود اروپا را نیز خواهد گرفت. چرا که تضعیف مبانی حقوق بینالملل، پیش از هر چیز مشروعیت سازوکارهای مورد استناد غرب را زیر سؤال میبرد.
در این شرایط، بهرهگیری حداکثری از ظرفیتهای دیپلماتیک، ضرورتی حیاتی است. ایران، کشوری با موقعیت راهبردی بیبدیل، منابع عظیم انرژی و پیوندهای تمدنی و فرهنگی با بیش از نیم میلیارد نفر در منطقه است. از آسیای مرکزی تا قفقاز، از خاورمیانه تا شبهقاره هند، ایران بازیگری مؤثر و تعیینکننده است. تنها کشوری که در آنِ واحد در خلیج فارس، دریای عمان و تنگه هرمز حضور دارد، با اروپا، آسیا و آفریقا پیوند دارد و صاحب یکی از بزرگترین منابع گازی و نفتی دنیاست، نمیتواند بیبرگ برنده باشد.
این تصور که ایران در مواجهه با تهدیدها دست خالی است، نادرست و دور از واقعیت است. ظرفیتهای ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک، فرهنگی و حتی ایدئولوژیک جمهوری اسلامی ایران، برگهای برندهایاند که اگر با دیپلماسی هوشمندانه و مبتنی بر منافع ملی همراه شوند، میتوانند در حفظ و ارتقای جایگاه ایران در نظام بینالملل بسیار مؤثر باشند.
در نهایت، ایران باید همچنان مسیر گفتوگو، حقوق بینالملل و عقلانیت را مبنای کنش دیپلماتیک خود قرار دهد اما همزمان با این واقعگرایی، نباید از حقوق خود کوتاه بیاید. همانگونه که در گذشته توانست با استدلال منطقی مانع از سوءاستفاده آمریکا از مکانیسم ماشه شود، امروز نیز میتواند با هوشمندی، اروپا را از ورود به این مسیر پرهزینه بازدارد.
* پژوهشگر حقوق بینالملل
منبع: روزنامه ایران، سهشنبه 31 تیر 1404