دوشنبه ۲۶ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 16 - ۱۳ جمادی الثانی ۱۴۴۶
برچسب ها
# اقتصاد
۱۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۱۶:۰۶
گفتگو با سعید معیدفر

چرا زنان بعد از طلاق دوباره ازدواج نمی‌کنند؟

بیش از 6 میلیون زن در جامعه در حال زندگی هستند که از همسران خود جدا شده و هنوز ازدواج مجدد نکرده و یا نخواسته‌اند بکنند
کد خبر: ۷۹۵۷۸
ایران اکونومیست-90درصد از زنان پس از طلاق ازدواج نمی‌کنند. این در حالی است که 90 درصد از مردان پس از طلاق مجددا ازدواج خواهند کرد. قائم‌مقام وزارت اعلام کرد که مردان پس از جدایی از همسر سابق 9 برابر بیش‌تر از زنانِ جدا شده ازدواج می‌کنند.

بیش از 6 میلیون زن در جامعه در حال زندگی هستند که از همسران خود جدا شده و هنوز ازدواج مجدد نکرده و یا نخواسته‌اند بکنند. این تعداد از زنان علاوه بر مشکلات کلی و عمده طلاق مانند ترس و تنهایی، افسردگی، مشکلات ناشی از حضانت فرزندان، مشکلات مالی و... با مسائل دیگری مانند برچسبِ مطلقه، بیوه و سایر انگ‌های اجتماعی دست و پنجه نرم می‌کنند. در شرایطی که مردان زیادی زندگی مشابه زندگی این زنان داشته‌اند، چرا باید نسبت ازدواج مجدد در این مردان نسبت به زنان 9 برابر باشد؟

سعید معیدفر –جامعه‌شناس و استاد دانشگاه- درباره تعداد زیادِ زنانی که بعد از طلاق نمی‌توانند ازدواج کنند نقش سنت‌ها و مدیریت اشتباه را پررنگ می‌داند.

این استاد دانشگاه، می‌گوید: به دلایل مختلف، برخی سنت‌های فرهنگی که در جامعه ما بوده و تا امروز استمرار داشته‌اند، حال تبدیل به یک "مسئله" شده است. یکی از این سنت‌های فرهنگی ازدواج مردانِ با سن زیاد با زنان با سنی پایین‌تر از آنان است؛ این عرف که مرد باید با زنی ازدواج کند که فاصله سنی زیادی داشته باشند رایج بوده و پیش‌تر و در گذشته این فاصله سنی 5سال در نظر گرفته می‌شد که حال به سه سال رسیده است. برعکس این روال، یعنی ازدواج زنی که از یک مرد بزرگ‌تر است در گذشته و حال غریب به محال بوده است.

معیدفر با رجوع به چگونگی ازدواج مجدد در زمان گذشته اظهار کرد: در سنت فرهنگی ما، زنانی که یکبار طلاق گرفته‌اند بسیار کمتر فرصت ازدواج مجدد داشته‌اند. بر روی این زنان برچسب خورده می‌شده و آن‌ها برای ازدواج مجدد انتخاب نمی‌شده‌اند. اگر هم در مواردی زنی مطلقه برای بار دوم ازدواج مجدد می‌کرد، این ازدواج مجدد در شرایطی بود که آن زن با شوهرش دو یا سه برابر ازدواج قبلی فاصله سنی داشت؛ اگر در ازدواج اول او از شوهرش 5سال کوچک‌تر بود، در ازدواج دوم 10 الی 15 سال از شوهر بعدی فاصله داشت.

وی با اشاره به تغییرات در دیدگاه زنان نسبت به ازدواج در ادامه تصریح کرد: با تغییرات جامعه و در شرایط فعلی اما، بسیاری از زنان پس از طلاق، ولو این‌که فرصت ازدواج را از دست بدهند، حاضر به ازدواج با مردانی با فاصله سنی بالا نیستند. یکی از دلایلی که منجر شده تا آمار زنانِ مجرد پس از طلاق بالا برود نیز در همین موضوع نهفته است. قطعا هرچه جامعه به سمت مدرن‌شدن حرکت کند، سنت‌های فرهنگی تا حدی فروکاسته خواهند شد. البته نمی‌توان گفت که این مدرن‌شدن توانسته تاثیری برابر در جامعه گذاشته باشد؛ هنوز در بسیاری از مناطق کمتر توسعه‌یافته این سنت‌ها استمرار دارد.

سعید معیدفر گفت: به نظر می‌رسد که تغییر در سنت‌های فرهنگی نیازمند زمانی طولانی است. این تغییرات در کشورهای غربی و توسعه‌یافته نیز بوده و زمان زیادی گذشته که آن‌ها را به مرور منسوخ کرده است. در ایران هنوز سابقه شروع تغییرات در زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی به کشورهای توسعه‌یافته راه پیدا نکرده و ما همچنان نیازمند زمان در این زمینه هستیم.

این جامعه‌شناس به تفاوت نگاه به ازدواج مجدد در مناطق مختلف جامعه ایرانی اشاره کرده و توضیح داد: در شهری مانند تهران و در برخی نقاط آن که مدرن‌تر هست، تغییرات فرهنگی و اجتماعی را در اشکال سریع‌تری می‌بینیم. مثلا در این مناطق زنان هستند که می‌توانند راحت‌تر ازدواج مجدد داشته باشند و یا در ازدواج زن از مرد بزرگ‌تر است. این تغییرات در بسیاری مناطق دیگر مانند حاشیه‌های شهری مانند تهران و یا بیشتر نقاط شهرهای مختلف هنوز به نتیجه مشخص نرسیده است.

معیدفر با تاکید بر این‌که روند تغییرات فرهنگی در جامعه ایرانی، روندی "خود به خودی" است اظهار کرد: درمورد این‌که چرا روند تغییرات فرهنگی و اجتماعی در جامعه ایران با روالی کند جریان دارد، باید گفت متاسفانه در کشور ما تقریبا تمام کسانی که می‌توانند در تحولات فرهنگی نقش داشته باشند –برای مثال نخبگان فرهنگی- تاثیری بر جامعه نمی‌گذارند. نخبگان ما امروز از تاثیر افتاده‌اند و یا به‌نوعی از انفعال در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی دچار هستند. در نتیجه اگر تغییری در این حوزه‌ها رخ دهد، تغییراتی خود به خودی و بدون سیاست‌گذاری است.

وی تصریح کرد: متاسفانه علاوه بر بی‌تاثیری نخبگان فرهنگی در این‌باره، دستگاه‌های فرهنگی ما در این زمینه ناکارآمد هستند. نتیجه این امر معضلات جدید فرهنگی است که در اشکال مختلف بروز پیدا کرده و خواهد کرد. مشکلاتی که هیچ‌کس نمی‌تواند آن‌ها را مدیریت کند.

این جامعه‌شناس با اشاره به عدم اعتماد جامعه ایران به دستگاه‌های فرهنگی گفت: در ایران دستگاه‌های زیادی وجود دارند که سرمایه و پول کافی برای ایجاد تغییر در شرایط فرهنگی و اجتماعی را دارند، اما متاسفانه جامعه به آن‌ها اعتماد ندارد. از طرفی کسانی که قدرت تاثیرگذاری بر جامعه را دارند فاقد امکانات لازم برای ارتباط با مردم و تاثیرگذاری هستند؛ امکاناتی مانند رسانه‌ها، اجتماع علمی، فضای لازم و... .

این استاد دانشگاه در انتها گفت: در موقعیت فعلی حاکم در جامعه ایران، ما شاهد جریانی خود به خودی در تغییرات هستیم؛ تغییراتی که تدریجی و بسیار آرام هستند. در این موقعیت نمی‌توان امید داشت که تغییرات با شتاب بهتری حرکت کند. سالهاست که در جامعه ایران رابطه میان نخبگان با جامعه بریده شده است؛ برخی از این افراد از جامعه رفته‌اند، برخی کنج عزلت گزیده‌اند و... . از طرف دولت و سیاست‌ها نیز، میزان زیادی پول و انرژی وجود دارد که در حال تباهی است و هرچقدر هم که فریاد کشیده شود، کسی توجهی نمی‌کند. در نتیجه متاسفانه با این وضع، امیدی برای رخ دادن اتفاقات و تغییرات خوب در زمینه‌های فرهنگی و اجتماعی وجود ندارد و جامعه تنها با روزمرگی و با تاثیرات شبکه‌هایی مانند شبکه‌های مجازی و به طور کلی خودبه‌خودی در حال تغییراتی اندک است. همچنین از آن‌جایی که این تغییرات مدیریت نمی‌شوند، ما به تغییراتی رو به جلو روبرو نیستیم.
آخرین اخبار