ایران اکونومیست-مطهری در پاسخ خود به نامه زیباکلام آورده است:
«جناب آقای دکتر صادق زیباکلام
با اهداء سلام و آرزوی توفیق بیشتر برای جنابعالی در گسترش فرهنگ نقد سازنده در کشور، نامهتان درباره بودجه سازمانها و نهادهای فرهنگی کشور را ملاحظه کردم. اولا بودجه وزارت ارشاد را در قیاس با مجموع بودجه سایر سازمانها و نهادهای فرهنگی ناچیز دانستهاید در حالی که وزارت ارشاد در قبال عملکرد خود به مجلس و سایر نهادهای نظارتی پاسخگوست و آنها پاسخگو نیستند و منتقدین هم همواره مطالبات فرهنگی خود را از دولت طلب میکنند. ثانیا بودجه فرهنگی کشور را با بودجه مثلا سازمان محیط زیست مقایسه کردهاید و آن را ناعادلانه دانستهاید.
در اینجا چند نکته قابل ذکر است:
1. اینکه آن سازمانها و نهادها در مقابل مجلس پاسخگو نیستند حرف درستی است اما دیوان محاسبات بر عملکرد مالی آنها نظارت دارد.
2. مقایسه بودجه وزارت ارشاد با بودجه آن سازمانها و نهادها مقایسه درستی به نظر نمیرسد؛ زیرا حوزه فعالیت آنها متفاوت است و در واقع فعالیت آنها مکمل یکدیگر است. بودجه وزارت ارشاد برای حوزه کتاب و سینما و تئاتر و موسیقی و هنرهای تجسمی و مانند اینهاست و بودجه آن سازمانها و نهادها مثلا برای فعالیتهای مربوط به صدور انقلاب اسلامی و امور قرآنی و عمران حوزههای علمیه و مساجد و تحکیم انقلاب اسلامی در داخل کشور است.
3. اینکه وزارت ارشاد و به طور کلی دولت نسبت به ناهنجاریهای فرهنگی مورد سؤال و انتقاد قرار میگیرد و آن سازمانها و نهادها مورد سؤال واقع نمیشوند، از آن جهت است که دولت قدرت اجرایی دارد و ضابطان قانونی تحت فرمان دولت هستند. مثلا اگر در یک جا مشروبفروشی دایر شد، ابتدائاً کسی نمیرود به حوزه علمیه انتقاد کند که شما در تبلیغ دین کوتاهی کردهاید، بلکه سراغ دولت را میگیرند که چرا ضابطان شما چنین اجازهای دادهاند. علاوه بر این، همه کاستیهای فرهنگی ناشی از کمبود بودجه نیست بلکه گاهی ناشی از اراده یا طرز فکر مجریان است. مثلاً نمایش یک فیلم سینمایی که سوژه مناسبی نداشته و آثار سوء اجتماعی و اخلاقی دارد ارتباطی با کمبود بودجه ندارد.
4. در حال حاضر تقسیم بودجه فرهنگی میان سازمانها و نهادهای مختلف چندان عادلانه و براساس ارزیابی عملکرد آنها در سالهای گذشته نیست. دولت باید در زمان تنظیم لایحه بودجه ارزیابی کاملی از فعالیت سال گذشته این سازمانها و نهادها داشته باشد و بودجه سال آینده آنها را به نسبت کارآمدی و تأثیرگذاری آنها معین کند. همین طور مجلس در تغییراتی که در لایحه بودجه اعمال میکند، باید معیار را میزان تأثیرگذاری آن سازمانها و نهادها در رفع آسیبهای فرهنگی کشور و رشد شاخصهایی مانند سبک زندگی اسلامی و فرهنگ عمومی قرار دهد.
5. بودجه فرهنگی کل کشور یا بودجه فرهنگی سازمانها و نهادهای به قول شما غیرپاسخگو را با بودجه سازمان محیط زیست که پاسخگوست و مسئولیت حل مشکلاتی مانند ریزگردها، دریاچه ارومیه، تالابها و دریاچههای رو به خشک شدن، انقراض حیات وحش، نابودی جنگلها و آلودگی هوا را نیز دارد مقایسه کرده و آن را ناعادلانه دانستهاید. البته نفس این مقایسه از نظر تشخیص اولویتهای کشور کار مفیدی است و باید دید این نسبت در کشورهای دیگر چگونه است، اگرچه با توجه به فرهنگی و ایدئولوژیک بودن انقلاب ما صرفا نمیتوان کشورهای دیگر را مقیاس قرار داد. اما باید توجه داشت که وظیفه سازمان محیط زیست، نظارت است و بودجه حل مشکلاتی مانند خشک شدن دریاچه ارومیه یا ریزگردها و یا آلودگی هوا بودجههای جداگانهای است و در دل بودجه سازمان محیط زیست قرار ندارد که بگوییم این سازمان چگونه با این بودجه این مشکلات را حل کند.
به هرحال از دقتنظر جنابعالی و از این که باب نقد و گفتوگو و فضای آزادی بیان را در موضوعات مختلف باز میکنید صمیمانه سپاسگزارم.
با تقدیم احترام
علی مطهری»