به گزارش گروه سیاست خارجی ایران اکونومیست، اتحادیه اروپا در ادامه رفتار های خصمانه خود و در فراری رو به جلو در قبال جنایات جنگی رژیم صهیونیستی در فلسطین و لبنان، با وضع تحریم های جدید بر علیه سه شرکت هواپیمایی ایرانی، هفت شهروند و ۴ شرکت ایرانی به بهانه ارسال موشک های بالستیک به روسیه، سعی در مجازات ایران به دلیل حمایت از فلسطین و حمله به رژیم اشغالگر قدس دارد.
در کنار این اقدام دولت انگلیس نیز امیر سرلشکر «سید عبدالرحیم موسوی» فرمانده کل ارتش، امیر سرتیپ «محمدحسین دادرس» جانشین فرمانده کل ارتش، امیر سرتیپ «حمید واحدی» فرمانده نیروی هوایی ارتش، سردار «محمد کاظمی» فرمانده سازمان اطلاعات سپاه، دریادار «حبیبالله سیاری» معاون هماهنگ کننده ارتش، سردار «علیمحمد نائینی» سخنگو و معاون روابط عمومی سپاه و سازمان فضایی ایران را در واکنش به حمله موشکی ایران به رژیم صهیونیستی در لیست تحریمهای خود قرار داد.
این تحریم های اروپایی که علی رغم تاکید چند باره ایران بر واهی و کذب بودن ادعای ارسال موشک به روسیه صورت میگیرد بیش از اینکه ناظر بر جنگ اوکراین و بشردوستی دروغین اروپا در موضوع جنگ مسکو و کیف باشد، ناظر بر ایجاد دستاویز جدیدی در سطح افکار عمومی برای فشار بر ایران در موضوع مقابله با جنایات رژیم سفاک صهیونیستی است.
یک سال جنگ در غزه و اکنون لبنان بیش از هر زمان دیگری استانداردهای دوگانه غرب را در قبال دوستان و دشمنان خود آشکار ساخت. غرب در حالی ایران را به دروغ به ارسال موشک به روسیه برای جنگ در اوکراین متهم می سازد که کمک های چند صدمیلیارد دلاری آمریکا و اروپا به رژیم صهیونیستی، منجر به شهادت و به خاک و خون کشیده شدن نزدیک به ۵۰ هزار غیرنظامی، به خصوص زن و کودک شده است.
آمریکاییها و اروپاییها در حالی بر طبل دفاع از حقوق بشر در اوکراین می کوبند که رژیم صهیونیستی تمام مظاهر جنایت جنگی را در غزه به اجرا در آورده و با ورود آخرین محموله های جدید هواپیمای آمریکایی حامل انواع تسلیحات مرگبار به فرودگاههای رژیم صهیونیستی میزان کمک های تسلیحاتی و بمب هایی که بر سر مردم بی دفاع غزه ریخته شده به بیش از ۵۰ هزار تن رسیده است.
غزه بدون هیچ حمایت مالی و تسلیحاتی در طی یک سال گذشته در برابر ارتش تا بن دندان مسلح صهونیستی قرار گرفته و اوکراین شاهد کمکهای چند صد میلیارد دلاری مالی و تسلیحاتی غرب در طی دو سال اخیر بوده است.
جدای از این موضوع که شدت جنایتگری اسرائیل وجدانهای پرشمار بیدار در جهان را به فریاد وا داشته و جدای از اینکه ابررسانه ها و غول های سینمایی غرب دیگر توان توجیه جنون صهیونیستها را ندارند، اروپا به خصوص پس از عملیات وعده صادق۲ به خوبی این نکته را دریافت که رویکرد خصمانه در برابر ایران نه تنها کشورمان را در مسیر حمایت از فلسطین و لبنان و محور مقاومت بازنخواهد داشت که عزم ایران برای تنبیه حامیان این رژیم را نیز تقویت خواهد کرد.
اساسا در نظام بین الملل در حال گذار در سال ۲۰۲۴ میلادی اروپا چه در عرصه سیاست، چه در عرصه اقتصاد و چه در عرف های بین المللی، جایگاه خاصی را در میان ابرقدرت های جهانی و قدرت های نوظهور بزرگ ایفا نکرده و با اتخاذ سیاست دنباله روی (bandwagoning) از تصمیمات آمریکا سعی در بازیابی قدرت از دست رفته خود دارد.سیاستی که نه تنها کمکی به بازیابی اعتبار و قدرت اروپا نکرده که بیش از هر زمان دیگری، اروپا را در چشم جهانیان منفور ساخته است. خوش رقصی اروپایی ها برای اسرائیل، شاید به مذاق زرسالاران یهود خوش بیاید ولی این حمایت، مطمئانا موج های خشم را در آینده برخواهد انگیخت.
دوراهی پیش روی اروپا
اکنون اروپا بیش از هر زمانی در برابر این دوراهی قرار دارد: تداوم رفتار خصمانه در قبال ایران،که نه تنها تهران را از اهداف و تصمیمات خود بازنخواهد داشت که بالعکس منجر به حذف تدریجی این دسته کشورهای اروپایی از نگاه ایران به جهان و نظام بین الملل خواهد شد و بازگشت از مسیر غیرسازنده و ریاکارانه به سمت تعاملات سازنده با ایران، منجر به گشایش فرصت های بیشمار همکاری با ایران خواهد شد.
دانشمندان روابط بین الملل قدرت اقناع را یکی از مهمترین ستونهای حیات هژمون(قوی ترین ابرقدرتی که دیگر کشورها قادر به حذف آن نباشند) می دانند، وقایع یک سال گذشته بیش از هرزمان توانایی اقناع اقدامات آمریکا و محور یوروآتلانتیک برای جهان را از بین برده است.
حمایت از اسرائیل بر اساس منطق سود که اساس سرمایه داری غرب را تشکیل می دهد به هیچ وجه عقلانی نیست، حمایتی که آمریکا و اروپا همه چیز را به پای آن فدا کرده و فقط از این حمایت ضرر کرده اند.
وقت آن است که اروپا و آمریکا تصمیمی عقلانی بگیرند.