پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 12 - ۹ جمادی الثانی ۱۴۴۶
برچسب ها
# اقتصاد
۲۴ اسفند ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۷
مصاحبه متفاوت با وزیر امور خارجه

زندگی خصوصی آقای دیپلمات

وزیر خارجه بودن در نگاه اول، بسیار جذاب به نظر می‌رسد؛ یک زندگی پر از سفر و گشت و گذار. یک روز به داووس می‌روی و در جمع سران کشورهای جهان هستی، یک روز به مسکو، روز دیگر به کشوری عربی در حاشیه خلیج‌فارس و روزی دیگر به سفری دوره‌ای به کشورهای آفریقایی با آن طبیعت شگرف.
کد خبر: ۷۴۶۵۳

ایران اکونومیست-  وزیر خارجه بودن در نگاه اول، بسیار جذاب به نظر می‌رسد؛ یک زندگی پر از سفر و گشت و گذار. یک روز به داووس می‌روی و در جمع سران کشورهای جهان هستی، یک روز به مسکو، روز دیگر به کشوری عربی در حاشیه خلیج‌فارس و روزی دیگر به سفری دوره‌ای به کشورهای آفریقایی با آن طبیعت شگرف.

 

همین طور از این سفر به آن سفر و از این کشور به آن یکی و از قاره ای به قاره دیگر. همه جای دنیا را می بینی و جذابیت این ماجرا وقتی بیشتر می شود که تورهای خارجی را یک مرور بکنید و ببینید که فقط برای تهیه بلیت رفت و برگشت به یکی از همین کشورها، باید مبلغ قابل توجهی بپردازید، اما این فقط ظاهر ماجراست و در واقعیت، خبری از این گونه جذابیت ها نیست.

به عنوان مثال خوب است برنامه یک روز محمدجواد ظریف در یکی از کشورها را مرور کنیم؛ صبح پس از خروج از هتل به دیدار رئیس جمهور کشور میزبان می رود، از آنجا مستقیم به دیدار وزیر امور خارجه می رود و برنامه بعدی نیز کنفرانس خبری مشترک است که بلافاصله بعد از دیدار دوجانبه برگزار می شود، سپس دیدار با نخست وزیر و بعد هم از آنجا برای حضور در مراسم رسمی ناهار که وزیر خارجه کشور میزبان به احترام او ترتیب داده، به رستوران می رود. بعد از ناهار بلافاصله در مجلس حضور می یابد و با رئیس مجلس دیدار می کند و بعد هم به جمع ایرانیان مقیم آن کشور می رود و مقصد بعدی نیز فرودگاه است و ترک کشور میزبان.

می بینید که اثری از آن جذابیت ظاهری نیست و تنها چیزی که هست پروازهای پی درپی و حضور در جلسات رسمی دیپلماتیک است که کاری خسته کننده به نظر می رسد.

اتفاقا همین خستگی ها زمینه ساز یکی از جنجالی ترین ماجراهای مربوط به وزیر خارجه هم شد؛ همان ماجرای پیاده روی مشهور با وزیر خارجه آمریکا در ژنو سوئیس.

ظریف در گفت وگویی که با ویژه نامه نوروزی جام جم داشته، درباره این پیاده روی جنجالی و این که ایده آن از سوی چه کسی مطرح شد، توضیح داده است: «فکر نمی کنم ایده هیچ کسی بود. من ساعت 2 نصف شب از تهران راه افتاده بودم.

ما با پرواز عادی به فرانکفورت رفتیم و در فرانکفورت، پروازمان را عوض کردیم و به ژنو رفتیم. تا رسیدم ژنو، بدون این که هیچ استراحتی کرده باشیم، وارد مذاکره شدیم. بعد هم حدود 5 ساعت مذاکره داشتیم. من کاملا خسته شده بودم و بحث هم خیلی پرتنش بود و تشنج زیادی وجود داشت و بحث ها چالشی و اساسی بود.

من احساس کردم که خوب است مقداری بحث را تعدیل کنیم تا دوستان ما که می خواستند به بحث بپیوندند، برسند. در این فاصله گفتم من می خواهم بروم قدم بزنم. ایشان (وزیر خارجه آمریکا) هم با من آمد.»

تا اینجای کار همان طور که وزیر خارجه توضیح داده، اتفاقات به صورت کاملا تصادفی روی داده است، اما تمام ماجرا به همین جا ختم نمی شود و زمانی که وزیران خارجه ایران و آمریکا در مقابل در هتل با خبرنگاران روبه رو می شوند، دیالوگی میان ظریف و کری رد و بدل می شود که بعد از آن وزیر خارجه کشورمان با آگاهی از این که این پیاده روی، حاشیه هایی برایش همراه خواهد داشت، تصمیم می گیرد که به آن ادامه دهد.

در ویژه نامه نوروزی جام جم که یکی دو روز دیگر روی کیوسک ها می آید، مشروح گفت وگوی متفاوت ما با وزیر امور خارجه و چرایی تصمیم ظریف به ادامه آن پیاده روی جنجالی منتشر می شود.

در این گفت وگو علاوه بر حاشیه های این چنینی که گاه و بی گاه درباره فعالیت دیپلماتیک وزیر خارجه مطرح است، درباره زندگی شخصی او نیز صحبت کرده ایم، درباره همسر و دو فرزندش؛ فرزندانی که در تهران هستند و محمدجواد ظریف از این موضوع خیلی خوشحال است.

برخی دیگر از پرسش هایی که در گفت وگو با دکتر محمدجواد ظریف مطرح کرده ایم، اینها هستند: «این که می گویند ماهی یک بار برای قدم زدن به جنگل های لاویج (در استان مازندران) می روید، درست است؟ آیا واقعیت دارد که در مذاکرات، دیپلمات ها یکدیگر را با اسامی کوچک صدا می کنند؟ نوه هم دارید؟ آخرین سوغاتی که برای خانواده بردید، چه بود؟»

آخرین اخبار