به گزارش ایران اکونومیست به نقل از برنا؛ سید حسن نصرالله (۳۱ اوت ۱۹۶۰ – ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴) روحانی شیعه و سیاستمدار لبنانی بود که از ۱۹۹۲، بهعنوان سومین دبیرکل حزب سیاسی و گروه شبهنظامی حزبالله لبنان فعالیت کرد.
نصرالله در خانوادهای از شیعیان لبنان به دنیا آمد و تحصیلاتش را در صور به پایان رساند. او مدتی به جنبش امل پیوست و پس از آن به حوزهٔ علمیهای در بعلبک رفت. او بعدها در مدرسهٔ امل به تحصیل و تدریس پرداخت. نصرالله پس از تهاجم ۱۹۸۲ اسرائیل به لبنان به حزبالله پیوست. در پی دورهٔ کوتاه مطالعات دینی در ایران، نصرالله پس از ترور سید عباس موسوی در سال ۱۹۹۲ به لبنان بازگشت و رهبر حزبالله شد.
حزبالله تحت رهبری او، به موشکهایی با برد بیشتر دست یافت که آنها را قادر ساخت تا به شمال اسرائیل حمله کنند. اسرائیل طی ۱۸ سال اشغال جنوب لبنان متحمل تلفات سنگینی شد و در سال ۲۰۰۰ نیروهای خود را خارج کرد. این کار محبوبیت حزبالله را در منطقه افزایش داد و جایگاهش را در لبنان تقویت کرد. نقش حزبالله در حمله به واحد گشت مرزی اسرائیل که منجر به جنگ ۲۰۰۶ اسرائیل و لبنان شد، در معرض انتقاد محلی و منطقهای قرار گرفت. در سال ۲۰۱۳، حزبالله در جنگ داخلی سوریه علیه آنچه که نصرالله آن را «افراطیهای اسلامگرا» نامید، از رژیم بشار اسد اعلام حمایت کرد.
در ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴، سخنگوی ارتش اسرائیل اعلام کرد که نیروی هوایی اسرائیل مقر اصلی حزبالله در بیروت را با هدف ترور نصرالله مورد حمله قرار داده است. متعاقباً ارتش اسرائیل اعلام کرد که در این حمله حسن نصرالله به شهادت رسیده است.
نصرالله در ۳۱ اوت ۱۹۶۰ در برج حمود از محلههای شرق بیروت به دنیا آمد. او فرزند ارشد میان ۹ فرزند دیگر خانواده محسوب میشود. در زمان کودکی، پدرش به شغل سبزی و میوهفروشی مشغول بود. به دلیل فقر اقتصادی و شرایط نامساعد کاری، خانوادهٔ وی به منطقهٔ الکرنتینا در جنوب بیروت رفتند. خانوادهٔ وی در سال ۱۹۷۵، همزمان با آغاز جنگ داخلی لبنان، به البازوریه برگشتند. سید حسن از کودکی شدیداً به سید موسی صدر علاقهمند بود. حسن با وجود اینکه خانوادهاش مذهبی نبودند، به علوم دینی علاقه داشت. او در مدرسه النجاه و بعداً یک مدرسه دولتی در محله عمدتاً مسیحی سن الفیل بیروت تحصیل کرد.
محمدهادی (۱۹۷۹ م. بارزویه لبنان – ۱۹۹۷ اقلیم تفاح)، فرزند بزرگ نصرالله است. در سال ۱۹۷۹ در البارزویه از توابع لبنان متولد شد. تحصیلات ابتدایی را از مدرسه ناصر شهر بعلبک آغاز کرد و چند سال بعد یعنی سال ۱۹۸۵ به همراه پدرش در سفری به ایران آمد. اما یکسال بعد به علت وجود بحران در لبنان به زادگاهش بازگشت و به تحصیلات خود ادامه داد. او در سال ۱۹۹۴ با جلب رضایت پدر به جمع رزمندگان حزبالله لبنان در جبهههای جنوب لبنان پیوست. او که به تازگی ازدواج کرده بود در عملیاتی که در منطقه اقلیم التفاح از توابع منطقه جبلالرفیع انجام شد به همراه چند تن دیگر از همرزمانش در سپتامبر سال ۱۹۹۷ در سن ۱۸ سالگی کشته شد. در اولین سالروز کشته شدن هادی حسن نصرالله در ۱۵ سپتامبر ۱۹۹۸، «خیابان شهید هادی حسن نصرالله» با حضور رفیق حریری رئیسجمهور وقت و عدهای از وزیران و نمایندگان مجلس لبنان، در شهر بیروت پایتخت این کشور افتتاح شد.
حسن نصرالله تحصیلات مقطع ابتدائی را در زادگاهش سپری کرد و دورهٔ راهنمایی را در محلهای به نام سنالفیل در شرق بیروت گذراند. مقطع دبیرستان را در روستای البازوریه در جنوب لبنان به پایان رسانید و در سال ۱۹۷۶، در سن ۱۶ سالگی برای تحصیلات حوزوی به شهر نجف در عراق رفت و بعد از ۲ سال اقامت و تحصیل در این شهر، مجدداً به لبنان بازگشت و در مدرسهٔ الامام منتظر در بعلبک مشغول به فراگیری علوم حوزوی شد. مشوق اصلی وی برای عزیمت به نجف و فراگیری علوم اسلامی سید محمد غروی، امام جمعه شهر صور بوده است. نصرالله در سال ۱۹۸۹ برای تکمیل دروس حوزوی به قم رفت، اما با گذشت یک سال، به دلیل شدت تنشها در لبنان، به درخواست شورای حزبالله به بیروت بازگشت.
نصرالله با اتمام دورهٔ دبیرستان و همزمان با آغاز جنگ داخلی لبنان وارد جنبش امل شد و بهعنوان مسوول سازمانی جنبش شیعی امل در روستای البازوریه به فعالیت پرداخت. وی در زمان تحصیل در حوزه امام منتظر نیز به فعالیت سازمانی در جنبش امل میپرداخت که در همان زمان، بهعنوان عضو دفتر سیاسی آن انتخاب شد.
در روزهای پایانی سال ۲۰۲۲ در پی انتشار بیانیهای که از شبکه المنار پخش شد سخنرانی نصرالله در سالگرد کشتهشدن قاسم سلیمانی، به دلیل ابتلای او به آنفولانزا لغو شد. که این مسئله گمانهزنیهایی دربارهٔ سکته مغزی وی را شدت بخشید.
در همین ارتباط حسین الغاوی روزنامهنگار عربستانی در توییتی نوشت «عارضهای که باعث شد حسن نصرالله در بیمارستان بستری شود برخلاف شایعات آنفولانزا نیست، بلکه برای دومین بار سکته کرد و به بیمارستان پیامبر اعظم در بیروت منتقل شده است.»
در دیداری که حسن نصرالله در سال ۱۳۶۰ با سید روحالله خمینی در تهران داشت، خمینی وی را بهعنوان نماینده خود در امور حسبیه و اخذ امور شرعیه در لبنان منصوب کرد. نصرالله در زمان دریافت این حکم ۲۱ ساله بود و اولین نفر از رهبران حزبالله لبنان بود که چنین حکمی را از روحالله خمینی دریافت کرده است. نصرالله در سال ۱۳۶۱ هم بهعنوان سرپرست تیم ورزشی جنبش امل به تهران سفر کرد که به دلیل درگرفتن جنگ ۱۹۸۲ لبنان این سفر نیمهتمام ماند.
نصرالله در سال ۱۳۶۶ تصمیم گرفت که برای ادامه تحصیلات دینی به قم مهاجرت کند. او دو سال در حوزه علمیه قم تحصیل کرد. نصرالله در این مدت زبان فارسی را به خوبی آموخت و دوستان نزدیکی در میان نخبگان سیاسی-نظامی ایران پیدا کرد. او در سال ۱۳۶۸ به لبنان بازگشت.
وی بارها در سخنرانیها و جلسات خود به حمایتهای ایران از حزباله تصریح کرده است.در سال ۱۳۹۵ و پس از آنکه دولت آمریکا تحریمهای بانکی علیه گروه حزبالله وضع کرد نصرالله اعلام کرد این تحریمها بیاثر هستند چون آن تشکل همهٔ نیازهایش از خوراک و پوشاک گرفته تا موشک و راکت را مستقیماً از جمهوری اسلامی دریافت میکند.
نصرالله در سخنرانیهایش از انقلاب اسلامی ایران دفاع میکند و آن را وظیفهای بر اساس قانون وفاداری میداند. معاون سید حسن نصرالله در پاسخ به سؤالی مبنی بر واکنش حزبالله در صورت حمله اسرائیل و حامیان آن به ایران گفت: رابطه ما با جمهوری اسلامی ایران مثل پدر و فرزند است و در صورت حمله متجاوزان از ایران دفاع خواهیم کرد، حتی اگر شود خودمان را فدای بقای جمهوری اسلامی بکنیم، این کار را خواهیم کرد و این کار نه از روی تعصب، بلکه به خاطر مصالح حقیقی جهان اسلام است.
در سال ۱۹۸۲ همزمان با حملات اسرائیل به جنوب لبنان و پس از ربوده شدن امام موسی صدر، به علت اختلافات سیاسی-نظامی میان رهبران جنبش امل، سید حسن همراه برخی دیگر از مقامات جنبش امل به رهبری سید عباس موسوی که تمایلاتی به انقلاب ایران داشتند، از این گروه خارج شدند که در واقع این خروج مقدمهای برای تأسیس حزبالله شد. در همان سال ۱۹۸۲ به رهبری موسوی، هستهٔ اولیهٔ حزبالله شکل گرفت. موسوی در این زمان خواهان افزایش فعالیت و نفوذ سوریه به رهبری حافظ اسد در لبنان بود. اما نصرالله اصرار داشت که این گروه بر روی حملات به نظامیان آمریکایی و اسرائیلی تمرکز داشته باشد.
سید حسن نصرالله از ابتدای شکلگیری حزبالله در آن به فعالیت پراخت، در سال ۱۹۸۵ وی با انتقال به بیروت مسئولیتهای سنگینتری را عهدهدار شد. نخستین مسئولیت جدی نصرالله آمادهسازی نیروهای مقاومت و تأسیس هستههای نظامی و در عین حال معاون ابراهیم امین از نمایندگان حزبالله در پارلمان لبنان بود. در سال ۱۹۸۷ و همزمان با تشکیل کمیتهٔ اجرایی حزبالله، نصرالله به ریاست کمیته انتخاب شد. در عین حال او در شورای تصمیمگیری حزبالله نیز وارد شد و مسئول اجرایی آن نیز بود.
پس از ترور سید عباس موسوی به وسیلهٔ بالگردهای اسرائیلی در ۱۶ فوریه ۱۹۹۲، با اجماع شورای تصمیمگیری حزبالله، نصرالله برای دبیرکلی حزبالله انتخاب شد. او در زمان رهبری حزبالله، ۳۲ سال داشت و به عقیده برخی، انتخاب او ناشی از ارتباطات ویژهاش با جمهوری اسلامی ایران بود. به عقیدهٔ بسیاری از روحانیون شیعه، نصرالله از تحصیلات دینی کافی برخوردار نبود و به همین دلیل، در همان زمان تحصیلاتش را از سرگرفت.
در زمان رهبری نصرالله، برخی از اعضای حزبالله در انتخابات لبنان شرکت داشتند. نصرالله تصمیم گرفت تا شاخه سیاسی حزبالله به موازات شاخه نظامی آن به بازیگر مهم لبنان تبدیل شود. حزبالله به هشت کرسی در پارلمان لبنان دست یافت.
سید حسن نصرالله از همان آغاز هدایت حزبالله لبنان موضعی تهاجمی علیه اسرائیل اتخاذ کرد. یک سال پس از دبیرکلی وی در حزبالله در سال ۱۹۹۳، تعداد ۲۶ سرباز اسرائیلی در نزاع طرفین توسط حزبالله کشته شدند. جنگ حزبالله علیه اسرائیل برای عقب راندن اسرائیل از جنوب لبنان ادامه پیدا کرد. تعداد کشتههای سربازان اسرائیلی در سال ۱۹۹۷ به ۴۰ تن رسید. با سخت شدن شرایط اسرائیل مجبور به ترک خاک لبنان در سال ۲۰۰۰ میلادی شد. پیروزی حزبالله در خارج کردن اسرائیل از جنوب لبنان و کشته شدن پسر نصرالله در جنگ در سال ۱۹۹۷، موجب محبوبیت سید حسن نصرالله در جنوب لبنان شد.
بهدنبال خروج اسرائیل از لبنان، گروههای سیاسی رقیب و قدرتهای خارجی، خواهان خلع سلاح این گروه بودند اما نصرالله با این کار مخالفت کرد.
در ۲۵ مهٔ ۲۰۱۳، نصرالله اعلام کرد که حزبالله در جنگ داخلی سوریه علیه «افراطیهای اسلامگرا» میجنگد و «متعهد شد که گروهش به شبهنظامیان سوری اجازه نخواهد داد مناطق هممرز با لبنان را کنترل کنند.»او تأیید کرد که حزبالله در شهر استراتژیک قصیر سوریه در سمت ارتش سوریه میجنگد. وی در این سخنرانی تلویزیونی گفت: «اگر سوریه به دست آمریکا، اسرائیل و تکفیریها بیفتد، مردم منطقهٔ ما وارد دوران تاریکی خواهند شد.» در ژوئیهٔ ۲۰۱۴، برادرزادهٔ نصرالله در جنگ سوریه کشته شد.
در ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴، سخنگوی ارتش اسرائیل اعلام کرد که نیروی هوایی اسرائیل مقر اصلی حزبالله در بیروت را با هدف ترور نصرالله مورد حمله قرار داده است.
ارتش اسرائیل در روز بعد مدعی شد که نصرالله طی حملهٔ هوایی به زیرزمین یک ساختمان در ناحیه ضاحیه در بیروت کشته شده است. اما حزبالله بیانیهای در واکنش به این ادعا صادر نکرده است.
نصرالله شخص محبوبی در لبنان و دیگر کشورهای عربی است و علیرغم اینها، مخالفان سرسختی نیز دارد. او در ورود حزبالله به عرصه سیاست و دستیابی این گروه به قدرت در ساختار حکومتی لبنان، نقش کلیدی داشته است. اعتبار نصرالله بهدلیل مقابله با اسرائیل افزایش یافت و به شخص قدرتمندی در این کشور تبدیل شد. او بهمنظور جلوگیری از ترور شدن بهوسیلهٔ اسرائیل، سالهاست که کمتر در انظار عمومی حاضر شده است. تیم حفاظتی ۱۵۰ نفره مسئولیت حفاظت وی را بر عهده دارد. این تیم حفاظت را عماد مغنیه ایجاد کرد. و ابو علی جواد مسئولیت این تیم را بر عهده دارد. وی که داماد سید حسن نصرالله است و به «سپر سید» معروف است، دورههای متعدد و پیچیده نظامی را در ایران گذرانده است.
در سال ۲۰۰۷، علا زلزالی خوانندهٔ لبنانی آهنگی با عنوان «یا نصرالله» ساخت. خوانندهٔ مسیحی لبنانی، جولیا بطرس، آهنگ محبوب دیگری که برای ادای احترام به او به نام «Ahebbai» به معنای «عزیزان من» است، ساخت که الهام گرفته از سخنان نصرالله در پیام تلویزیونی برای مبارزان حزبالله در جنوب لبنان در جنگ ۲۰۰۶ است.