به گزارش ایران اکونومیست، محمد ایرانی در سرمقاله روزنامه شرق نوشت:
اتفاقات دو شب گذشته در لبنان و منطقه ضاحیه جنوبی در بیروت که منجر به شهادت دبیرکل محبوب حزبالله لبنان و تعداد دیگری از همرزمان ایشان شد، بدونتردید یکی از مهمترین و شاید فجیعترین جنایاتی است که به دست اسرائیل رقم خورده است. سالهای درازی است که اسرائیل به دنبال ترور این شخصیت تأثیرگذار بود و بهخوبی میدانست که جدیترین دشمن اشغالگری که در قالب اسرائیل به نمایش گذاشته شده است، شخصیتی محبوب و کاریزماتیک به نام سیدحسن نصرالله بود که در تمام منطقه محبوبیت زیادی داشت. حزبالله لبنان در سالهای دبیرکلی ایشان به سازمانی منظم و قاعدهمند تبدیل شد. اقدام اسرائیل در به شهادت رساندن سیدحسن نصرالله نکات مهمی در پی دارد که در ادامه به آنها اشاره میکنم.
اول- حزبالله لبنان امروز یک تشکیلات بسیار منظم و سازمانیافته است که ساختاری بسیار دقیق دارد. درعینحال انتخاب فردی بهعنوان جانشین ایشان که در مسیر سیدحسن نصرالله قرار داشته باشد، امری است که دشوار نیست و با توجه به امکانات موجود در ساختار حزبالله لبنان کاملا امکانپذیر است.
دوم- در شرایطی که درگیری در جنوب لبنان نزد دو طرف روند ثابتی را طی میکرد، اسرائیل ناگهان از روند موجود خارج شد و بهسرعت به سمت تشدید تنش گام برداشت و حملات گسترده و خونینی به بیروت، ضاحیه، بقاع و جبیل ترتیب داد که تعداد زیادی از غیرنظامیان قربانی این جنگافروزی شدند. اسرائیل در این حملات تقریبا تمام امکانات خود را به کار گرفت. براساس شواهد موجود، نتانیاهو از مدتها قبل به دنبال افزایش تنش در لبنان بود و اقدامات اخیر نخستوزیر اسرائیل هم نشانهای از عدم نتیجهگیری در عملیات در نوار غزه علیه حماس به شمار میآید.
سوم- اگر بخواهیم وضعیت منطقه را طی ماههای اخیر دقیقتر بررسی کنیم، به این نتیجه میرسیم که قواعد جنگ به طور کلی تغییر کرده است. سفر اخیر بنیامین نتانیاهو به آمریکا برای شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد مرحله غیرقابل چشمپوشی این تحولات محسوب میشود. بدونتردید نتانیاهو در جریان این سفر چراغ سبز واشنگتن برای گسترش جنگافروزی و انجام عملیات علیه فرماندهی حزبالله لبنان را دریافت کرده است.
چهارم- در این معرکه اسرائیل باز هم نشان داد که برای جان انسانهای بیگناه هیچ ارزشی قائل نیست. در تغییر قواعد جنگ مطابق خواست اسرائیل با حمایت واشنگتن، انسانهای زیادی به خاک و خون کشیده شدند و این نکته باز هم ثابت شد که حقوق بشر و قواعد جنگ داستانی است که اسرائیل در آن کاملا استثنا به شمار میرود.
پنجم- بر این اعتقاد هستم که اقدامات جنگافروزانه اخیر اسرائیل و تشدید درگیریها در منطقه نهتنها با چراغ سبز آمریکا انجام شده است، بلکه در این اقدامات، تمام امکانات نظامی، امنیتی، اطلاعاتی، سایبری و تکنولوژیک هم به کمک اسرائیل آمد. همانگونه که در عملیات به شهادت رساندن مقامهای ارشد حماس ازجمله اسماعیل هنیه و نیز در جریان حملات موشکی ایران با عنوان «وعده صادق» شاهد بودیم، ایالات متحده به طور تمام و کمال در کنار اسرائیل بود و به آنها کمک میکرد. نکتهای که باید به آن توجه داشت، این است که ایالات متحده در سیاست واقعی خود به گونهای عمل میکند و در اظهارات خود متضاد با سیاست واقعی خود موضع میگیرد.
نکته مهم که نباید از آن غافل بود، این است که جریان مقاومت در لبنان، فلسطین و سراسر منطقه، با از دست دادن فرماندهان بزرگ خود ازجمله شهید سیدحسن نصرالله برای مدت کوتاهی دچار شوک ناگهانی خواهد شد اما همانطور که اشاره شد، به دلیل وجود شبکهها و مؤسسات متعدد و بانفوذ در منطقه و نیز عقبه گسترده مردمی، قائم به یک فرد نخواهد بود و راه خود را ادامه خواهد داد.