زهرا غریبیان لواسانی در گفتوگو با خبرنگار کتاب ایران اکونومیست، با تاکید بر اینکه عجیبترین واقعه زندگی مولانا دیدارش با شمس تبریزی است، گفت: این دیدار نقطه شروع تحولات مولانا است. برای ما هم عجیب است که میان شمس و مولانا چه اتفاقی افتاده، در حالی که مولانا هیچ صحبتی در این ارتباط نکرده است. ابتدای دفتر مثنوی، حسامالدین چلبی که یار مولانا است بارها به خصوص در داستان «شاه و کنیزک» از مولانا خواهش میکند که برای ما از شمس بگو اما مولانا سخن را تغییر میدهد و اصلا چیزی نمیگوید.
دیدار شمس از هر نظر موجب تحول و تغییر روحی مولانا شد، این مساله در مثنوی بیان شده و نکتهای با ارزش برای بررسی است
نویسنده کتاب «باغ سبز عشق» با اشاره به اینکه گفته میشود دیدار شمس و مولانا داستان طلاقی دو دریا است، توضیح داد: اطلاعات متفاوتی درباره زمان و مکان دیدار شمس و مولانا بیان میشود. عدهای میگویند این دو در بازار شکرفروشان دیدار کردند و برخی محل این دیدار را بازار طلافروشان اعلام میکنند. برخی میگویند دیدار ۹ آذر و به گفته برخی ۲۰ مهر اتفاق افتاده است. سال این دیدار مشخص است و سال ۶۴۲ ه.ق (برابر ۶ دسامبر ۱۲۴۴ میلادی و ۱۶ آذر ۶۲۳ هجری خورشیدی) اعلام شده است، اما اینکه در کدام روز هفته دیدار انجام شده است، اختلاف نظر وجود دارد.
به گفته این پژوهشگر ادبی، دیدار شمس از هر نظر موجب تحول و تغییر روحی مولانا شد، این مساله در مثنوی بیان شده و نکتهای با ارزش برای بررسی است. شمس مولانا را با حقیقت دیگری مواجه کرد، جذبهای شامل حال مولانا شد، رویه، نگاه و جهانبینی مولانا تغییر کرد.
ژولیدگی افکار مولانا با یاد شمس
غریبیان لواسانی درباره تغییراتی که در مولانا بعد از دیدار با شمس شکل گرفته است، گفت: برخی ارادتمندان مولانا میگویند که تغییرات در حالتهای ماورایی شکل گرفتهاند، این روند معمولا وقتی شخصیتها بزرگ میشوند، شکل میگیرد. گویی هر چه مسائل آنها را عجیبتر و ماوراییتر کنیم، بیشتر لذت میبریم، اما اگر بخواهیم واقعا مولانا را بشناسیم، میتوان به مثنوی رجوع کرد، مولانا در مثنوی میگوید «قصهای را بیان میکند که راه به مقصود ببرد»، پس برداشت مخاطب از دیدار شمس و مولانا باید از حد دیدار عادی بگذرد و به عمق آن نفوذ کند.
شمس ۴۰ سال دنبال یاری میگشت، اساتید و پیران را میبیند و وقتی با مولانا دیدار میکند میبیند که او فردی است که میتوان اسرار را به او گفت
به گفته این پژوهشگر، شمس ۴۰ سال دنبال یاری میگشت، اساتید و پیران را میبیند و وقتی با مولانا دیدار میکند میبیند که او فردی است که میتوان اسرار را به او گفت. مولانا در ۳۷ یا ۳۸ سالگی مفتی (به فقیهی گفته میشود که دارای درجه اجتهاد است و علاوه بر استنباط احکام، آن را برای دیگران نیز بیان میکند) شهر بود، او به تمام علوم زمان خود تسلط داشت، از پایگاه اجتماعی سیراب بود. همچنین نیازمند فردی بود که او را از الفاظ و عبارات بیرون بکشد، زیرا سعادت زندگی را پیدا نمیکرد.
او با تاکید بر اینکه باید در زندگی شمس و مولانا دید که آنها چگونه میتوانند به زندگی فرد امروزی کمک کنند، ادامه داد: وقتی مولانا با شمس آشنا میشود بسیار تحت تاثیر او قرار میگیرد است، میتوان در مثنوی دید که مولانا هر زمان یاد شمس میکند حالش دگرگون میشود و این ژولیدگی افکار در ابیاتش دیده میشود؛ اما بعدها مولانا درباره چیزهایی که از شمس دریافت کرده است، بازنگری میکند، مولانا رونوشتی از شمس نیست و بعضی از نظرهای آنها متفاوت است.
به گفته این پژوهشگر هیچکس نباید از بزرگان کپیبرداری کند، زیرا بزرگان هم چنین نبودند.
همواره در حوزه مولانا مقالههای جدید منتشر میشود
غریبیان لواسانی با اشاره به اینکه درباره مولانا کتاب و مقالههای بسیاری نوشته شده است، افزود: موضوع مولانا، مسالهای جهانی است، بعد از ۱۷ سال تدریس میبینم که همواره مقالههای جدید در این حوزه منتشر میشود. بنابر این بررسی و کنکاش در این حوزه ممکن است.
مثنوی در تصحیحهای مختلف بالغ بر ۲۰ هزار بیت است یعنی حجم انبوهی دارد، تعداد ابیات مثنوی از شاهنامه فردوسی هم بیشتر است
به گفته او مثنوی در تصحیحهای مختلف بالغ بر ۲۰ هزار بیت است یعنی حجم انبوهی دارد، تعداد ابیات مثنوی از شاهنامه فردوسی هم بیشتر است. اما برای امروز کسی که میخواهد سراغ مثنوی برود باید دید در نتیجه مطالعه ابیات به چه نتیجهای میرسد. باید هدف فرد از مطالعه مثنوی مشخص باشد، زیرا این کتاب آنقدر پیچیدگی دارد که گاه حتی اساتید این حوزه در گرداب اطلاعات مختلف در حوزه فلسفه، کلام، قرآن، حدیث و دیگر علوم که در مثنوی بیان شده است، گرفتار میشوند.در مثنوی ادبیات همه علوم در هم آمیخته شده و مولانا از آن آگاه شده است.
نویسنده کتاب «باغ سبز عشق» با تاکید بر اینکه برای خواندن مثنوی داشتن پیشنیاز ضرورت ندارد، ادامه داد: برخی میگویند قبل از خواندن مثنوی باید «فیهمافه» (مقالات مولانا، کتابی است به نثر فارسی اثر «مولانا جلال الدین محمد بلخی» با موضوع نقد و تفسیر عرفانی و شامل یادداشتهایی است که در طول ۳۰ سال از سخنان مولانا در مجالس فراهم آمده است) را خواند در حالی که اینطور نیست. میتوانیم بخشهایی از مثنوی را که به ما کمک میکند، بخوانیم. شاید سالها طول بکشد و افراد نتوانند وارد اعماق مثنوی شوند، البته با راهنما میتوان وارد مثنوی شد.