جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 13 - ۱۰ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۰۲ مهر ۱۴۰۳ - ۰۹:۲۸

نگاه به نیویورک از دریچه واقعیت

رئیس‌جمهور ایران در حالی صبح اول مهرماه عازم آمریکا شد که این سفر و تمام رویدادها و حاشیه‌های آن باید با نگاهی واقع‌بینانه و درچارچوب روندهای حاکم بر تحولات جاری در منطقه و عرصه بین الملل مورد ارزیابی و تحلیل قرار گیرد.
نگاه به نیویورک از دریچه واقعیت
کد خبر: ۷۳۸۸۳۶

به گزارش ایران اکونومیست، متن پیش رو گزارش نور نیوز درباره فرصت‌ها و چالش‌های پیش رو در سفر رئیس جمهور به نیویورک است که در ادامه می‌توانید بخوانید:

 مسعود پزشکیان رئیس‌جمهور صبح روز یکشنبه اول مهرماه در صدر هیاتی دیپلماتیک عازم نیویورک شد تا در هفتادونهمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل شرکت و سخنرانی کند. حضور روسای جمهور ایران در نشست‌های سازمان ملل همواره یکی از مهمترین سوژه‌های هفته‌های پایانی شهریور و آغازین مهر است. این سفرنیز با تمام ابعاد آن به سبب نوع رابطه و چالش‌های  جاری میان ایران با برخی کشورهای غربی، مورد توجه بسیاری از رسانه‌های داخلی و خارجی قرار گرفته است.

روندهای منطقه‌ای و بین المللی تاثیر گذار

مسعود پزشکیان هفتمین رئیس‌جمهور اسلامی ایران است (شهید محمدعلی رجایی در مقام نخست‌وزیر، آیت‌الله خامنه‌ای،  سیدمحمد خاتمی، محمود احمدی‌نژاد، حسن روحانی و مرحوم سید ابراهیم رئیسی) که به نیویورک سفر می‌کند تا در بزرگترین گردهمایی مقامات و مسئولان جهان در نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد حضور یابد. هریک از روسای جمهور در هربار حضور خود در این مجمع با چالش یا طیفی از چالش‌ها روبرو بودند. چهاردهمین رئیس‌جمهور ایران هم از این قاعده مستثنا نخواهد بود. پزشکیان در حالی به خاک آمریکا پای می‌گذارد که روابط ایران با غرب و به ویژه آمریکا  همچنان یکی از اصلی‌ترین چالشهای ایران در عرصه سیاست خارجی بوده و از این رو تحولات این حوزه نیز مورد توجه رسانه‌های داخلی و خارجی است. این روابط اما در دو سال گذشته با سطحی از پیچیدگی‌ روبرو شده که پیش بینی روندهای به سادگی قابل انجام نیست.

روابط ایران و غرب در حال حاضر با سه ابر مسئله در هم تنیده روبرو است: جنگ اوکراین، جنگ غزه و پرونده مذاکرات رفع تحریم ها.

حمله نظامی روسیه به اوکراین و تداوم آن بسیاری از معادلات را در بخش‌های مختلف جهان بهم ریخت. اروپا و آمریکا که ابتدا با وعده پیوستن کی‌یف به ناتو، زلنسکی را سینه‌به سینه پوتین قرار دادند، اکنون با طولانی شدن جنگ، به دنبال مقصری برای بحران ایجاد شده و ناکامی جبهه متحد غرب در برابر روسیه هستند. دراین میان روابط نظامی ایران و روسیه دستمایه بهانه جویی اروپا قرار گرفته تا با طرح آن و بیان این ادعا که تهران پهپاد و موشک بالستیک به روسیه ارسال کرده ازاین دروغ خود ساخته بهره برداری سیاسی نمایند. در چنین شرایطی روابط اروپا با جمهوری اسلامی ایران به سردترین حالت ممکن نزول یافته و به نظر می‌رسد این سردی تا زمانی که روند شکستهای جبهه متحد غرب در برابر روسیه ادامه داشته باشد از میان نخواهد رفت.گرچه جمهوری اسلامی ایران بارها تصریح کرده که در جنگ اوکراین دخالتی نداشته و نخواهد داشت اما در میدان واقعیت روابط ایران و اروپا در این مقطع تحت تاثیر جنگ اوکراین و تبعات آن قرارگرفته است. علی رغم شرایط نه چندان مناسب حاکم بر مناسبات میان ایران و اروپا اما، دیدارو گفتگوی رئیس جمهور کشورمان با مقامات اروپایی در جریان سفر به نیویورک می‌تواند در مسیر ایجاد درک این مهم که جمهوری اسلامی ایران در حال حاضر تمایلی برای نقش‌آفرینی در بحران اوکراین موثر باشد.

جنگ غزه سایه سنگین دیگری است که بر روابط بسیار پیچیده ایران و غرب بویژه مذاکراتی که به صورت غیر مستقیم میان تهران و واشنگتن در زمینه رفع تحریم ها برقرار بود حاکم می باشد. از ۷ اکتبر سال گذشته اصلی ترین متحد استراتژیک آمریکا در تله امنیتی بی سابقه ای که موجودیتش را با مخاطرات جدی روبرو نموده گرفتار شده است. از سویی رژیم صهیونیستی با حمایت و پشتیبانی مستقیم آمریکا، بیش از ۴۰ هزار مسلمان بی‌دفاع را به قتل رسانده و برای متحد استراتژیک ایران در منطقه یعنی حزب‌الله لبنان خط و نشان پیجری کشیده و در نهایت مهمان مهمش اسماعیل هنیه را در تهران شهید و سفیرش در بیروت را زخمی کرده است. تداوم این بحران که هم ایران عامل اصلی وقوع و تداوم آن را آمریکا می داند و هم واشنگتن بازیگر اصلی این عرصه را تهران قلمداد می کند، مسیر همواره پیچیده گفتگوهای غیر مستقیم میان ایران و آمریکا در موضوع رفع تحریمها را بیش از هر زمان دیگری با موانع جدی و کم سابقه روبرو کرده است. در چنین شرایطی حتی اگر مذاکراتی که به صورت غیر مستقیم میان دو کشور در مسقط دنبال می شد بار دیگر فعال شود و رسانه‌ها از وجود سیگنال‌های رد و بدل شده تیتر بزنند، نمی‌توان به امکان پیشرفت قابل قبولی امیدوار بود.

رژیم صهیونیستی سال‌هاست بسیاری از سناریوهای صلح در منطقه و جهان را به شکست کشانده و در حال حاضر هم یک سال کشتار مردم بی‌دفاع غزه، بن‌بست‌ساز بسیاری از معادلات  حاکم بر متطقه وجهان شده است. در این میان ایالات متحده آمریکا در پس ژست‌های صلح‌طلبی خود اگر واقعا در پی ثبات باشد، کار دشواری در پیش دارد از آن رو که رژیم متحدش به هیچ صراطی از قوانین بین‌المللی و حقوق بشری مستقیم نیست.

سومین چالش پیش روی روابط ایران با غرب مذاکرات رفع تحریمهاست که به نوعی با پرونده روابط ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی گره خورده است. بسیار روشن است که اکنون و به دلایل مختلف این پرونده در ردیف اولویت‌های غرب در حوزه مناسبات با ایران نیست چرا که  به دلایل پیش گفته در حال حاضر چالش‌های بسیار مهمی چون جنگ غزه و جنگ اوکراین به اصلی ترین دغدغه های امنیتی آمریکا و اروپا تبدیل شده و جای خود را به پرونده مذاکرات هسته ای که روزگاری برای غرب ارزش حیاتی داشت، داده است.

روابط ایران با آژانس بین المللی انرژی اتمی نیزکه غرب سعی دارد از آن به عنوان ابزار فشار سیاسی به کشورمان بهره ببرد تحت تاثیر مناسبات سرد ایران با غرب عملا در وضعیت ساکن قرار گرفته و علی رغم همکاری نزدیک ایران با آژانس، پشت سد سیاسی ایجاد شده از سوی آمریکا و اروپا متوقف شده است.  رافائل گروسی مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اخیرا درحالی درباره جزییات برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ابراز نگرانی کرده  که تهران تا پیش از اردیبهشت ۹۸ و خروج یکجانبه آمریکا از توافق برجام، مفاد این توافق را اجرا وعلی رغم بی تعهدی و بدعهدی آمریکا و اروپا، متعهدانه  آن را پیاده کرده بود.

جمهوری اسلامی ایران بارها بر صلح‌آمیز بودن برنامه هسته‌ای خود تاکید کرده و بیشترین و گسترده‌ترین همراهی‌ها را با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی داشته و این واقعیت در گزارش‌های متعدد آژانس نیز مورد تایید قرار گرفته است.

با این رویکرد در موضوع  مسائلی که آژانس از آنها به عنوان پرونده های باز میان ایران و این نهاد یاد می کند، توپ در زمین آژانس است تا پرونده ایران را با نگاهی فراسیاسی و براساس فکت‌های فنی و حقوقی دنبال نماید. سه موضوع سایه افکنده بر روابط بین ایران و غرب گرچه پیچیدگی‌های خود را دارند اما رسیدن به بستری که بتواند دوطرف را در شرایط مدیریت تنش‌ها قرار دهد غیر ممکن نیست.

از نیویورک چه می‌خواهیم

طبق سنتی نانوشته اما مرسوم روسای جمهور ایران در سخنرانی خود در صحن عمومی سازمان ملل همواره حامل ایده و پیامی مشخص و متناسب با شرایط موجود داخلی و خارجی بوده اند .بر همین اساس نخستین حضور پزشکیان در نیویورک و نخستین سخنرانی وی در مقام رئیس جمهور ایران، قطعا و قاعدتا مخاطبان بی‌شماری از سراسر دنیا  را به خود جلب خواهد کرد. اگرچه هنوز محور اصلی سخنرانی رئیس جمهور کشورمان در مجمع عمومی سازمان ملل مشخص نیست اما  به نظر می‌رسد در این سخنرانی هم عمده‌ترین محور مورد تاکید پزشکیان، تمرکز بر مدارا در عین اقتدار باشد.

رئیس‌دولت چهاردهم در ایران از همان ابتدای آغاز فعالیت، تلاش کرده تا به شمشیر به دستان داخل و خارج بفهماند که با دعوا کاری از پیش نخواهد رفت. این مفهوم ساده اگر در ظرف سه‌گانه دیپلماسی ایران، یعنی عزت، حکمت و مصلحت قرار گیرد و صورت‌بندی درستی از آن ارائه شود می‌تواند ضمن کاستن از فشارهای خارجی، تامین کننده منافع ملی و اقتدار جمهوری اسلامی ایران در جهان باشد.

پایان دادن به ادعاهای اروپا درباره ارسال موشک و پهپاد از سوی ایران به روسیه در جنگ اوکراین، تشویق جامعه جهانی برای جلوگیری از تداوم فجایع جاری در غزه  و مقابله با ماجراجویی‌های رژیم صهیونیستی در منطقه و در نهایت حاکم‌کردن نگاه فنی به جای رویکرد سیاسی نسبت به پرونده هسته‌ای ایران، سه هدفی است که می‌تواند شرایط را هم در داخل و هم در خارج برای ایران قابل قبول نماید.

به طورقطع زمان و مکان تحقق رویکردهای ذکر شده، دوم و سوم مهرماه ۱۴۰۳در نیویورک نخواهد بود بلکه حضور در نیویورک و بهره‌گیری از فرصت‌های این سفر محدود رئیس‌جمهور می‌تواند آغازی برای تحقق این اهداف ارزیابی شود به شرطی که غرب در عالم واقع هم چنان که در گفتارهای سیاسی بر آن تاکید می کند در پی کاستن از تنش با ایران باشد. مجموع چالش‌ها و واقعیات موجود نشان می‌دهد که سفر رئیس‌جمهور به نیویورک و حضور در مجمع عمومی سازمان ملل بیش و پیش از آنکه  منجر به گشودن گره‌های حاکم بر روابط با غرب شود، زمینه ای برای تبیین ضرورت گره‌گشایی در مناسبات فی مابین است.

 

آخرین اخبار