ايران اكونوميست - طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند میزنند و آنها که روزنامه میخوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
جام جم: پایتخت کتاب و گردوخاک!
طنز در روزنامه های کشور کم پیدا می شود و این یعنی روزنامه ها کم لبخند میزنند و آنها که روزنامه میخوانند هم به تبعیت از رسانه محبوب شان کمتر می خندند. حکمت ستون روزنامه خندان، در این است که طنز همه روزنامه های کشور را جمع کنیم و در جام جم آنلاین برسانیم به دست تان تا هر صبح، دستکم در اینترنت گردی روزانه، لبخندی روی لب تان بنشیند.
جام جم: پایتخت کتاب و گردوخاک!
یک رفیقی داریم ما که خیلی خوش خنده است. الکی خوش نیست، اما گاهی خیلی زود
می زند زیر خنده. مثل ما معتقد به خنده های درونی و مخفی نیست. همه چیزش
روست یا فوقش نیمرو!...
القصه یک دفعه دیدیم که همین رفیق ما که در صدر این مقال و بدون قیل و قال، ذکر خیرش رفت؛ در حالی که روزنامه ای در دست گرفته است، دارد بلند بلند می خندد.
ـ می شود بفرمایید چی شده و به چی دارید می خندید؟
ـ خبری را در روزنامه خواندم که خنده ام گرفت.
ـ می شود بخوانیش، ما هم کمی بخندیم؟... ما هم دل داریم و به خنده، نیاز مبرم.
شروع می کند به خواندن متن خبر، اما هرچه که گوش جان می سپاریم، یک کلمه خنده دار هم نمی یابیم. شما هم اصل خبر را بخوانید، ببینید کجاش خنده دار است: «در نخستین جشنواره روستاهای دوستدار کتاب و در نخستین دوره انتخاب پایتخت کتاب ایران، که با حضور وزیر ارشاد در محل کتابخانه ملی برگزار شد؛ شهر اهواز به عنوان پایتخت کتاب ایران معرفی شد.»(کماکان به نقل از جراید موثق)
در کمال ناباوری عقلی و ناباروری ذهنی، پا روی غرور علمی ام می گذارم و رو می کنم به خودش که:
ـ خب پدرجان؛ این خبر کجاش خنده دارد که نیشت تا بناگوش باز است؟
رفیق شفیق مو از ماست بیرون کش ما هم، بلانسبت، به حالت معروف نگه کردن عاقل اندر سفیه، یک نگاهی به ما می اندازد و به صورت پرسش و پاسخ، سعی می کند ما را از جهالت درآورد:
ـ مگر نه این که بسیاری از همین عزیزان مسئولان فرهنگی و کتابخانه ای کشور، کرارا از اوضاع نامناسب کتابخوانی و کاهش میزان کتابخوان ها سخن سر داده اند و آمارها داده اند؟
ـ خب گیرم که این طوری است که شما می فرمایید؛ این مطلب چه ربطی به انتخاب اهواز به عنوان پایتخت کتاب ایران دارد؟
ـ نگرفتی ها!... خب وقتی که کتاب و کتابخانه، حالا به هر دلیلی، با افت مخاطب و مشتاق مواجه است؛ اصطلاحاً در این جور مواقع، می گویند که کتاب یا کتابخانه دارد خاک می خورد!
ـ خب غرض؟....
ـ غرض خاصی در میان نیست. گفتم شاید کارشناسان و خبرگان فرهنگی کشور که با اصل رعایت وجه تسمیه در هر نامگذاری فرهنگی آشنایی کامل دارند؛ دور هم نشستند و دیدند که در وضعیت کنونی گاهی که کتاب و کتابخانه ها بعضا دارند گرد و خاک می خورد؛ چه جایی بهتر و بامسمی تر از اهواز برای پایتخت کتاب شدن؟.... این روزها تا دلتان بخواهد اهواز و شهرهای اطراف آن، سرشار از ریزگرد یا به قول خودمان، گرد و خاک است....نیست؟!
سیاست روز: به «هلوی رسیده» می مانی
نقطه چین زیر را پر کنید.
مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست: بنده بعد از مصاحبه اولی که درباره
وزیر بهداشت انجام دادم و در آن گفتم ایشان .... است، دیگر مصاحبه ای
نکردم.
الف) هلوی رسیده
ب) شنبلیله
ج) نخود هر آشی
د) سیرابی
مدیرکل فرودگاه هرمزگان: مردم باید با در نظر گرفتن شرایط و مشکلات، با سعه صدر بیشتری برخورد کنند.
با توجه به اظهار نظر بالا و دانستن این نکته که مسافران یکی از پروازهای
فرودگاه هرمزگان بیش از ۱۶ ساعت تاخیر داشته، کدام یک از برخوردهای مردمی
را بیشتر توصیه می کنید؟
الف) مدیرکل و پرسنل فرودگاه را زنده زنده در دیگ آبجوش بپزند.
ب) مدیرکل و پرسنل را شانزده دقیقه از ناحیه «پا» آویزان کنند.
ج) پشت دست شان بزنند و بگویند: بد! بد! بد!
د) به مدیرکل فرودگاه، «نشان درجه یک خدمت» اهدا کنند.
یک نماینده مجلس: حذف یارانه میلیون ها ایرانی، به همین سادگی رقم نخواهد خورد و حداقل باید تا پس از انتخابات مجلس صبر کرد.
با توجه به این اظهار نظر، کدام یک از گزینه های زیر صحیح است؟
الف) نماینده مون با لب خندون / به دولت گل می زنه، با یه برگردون
ب) صداقت آقای نماینده ما راکُشته!
ج) یارانه ها یک روز پس از برگزاری انتخابات مجلس حذف می شود و...
د) هر سه گزینه فوق صحیح است.
شرق: قضیه حل شد
در راستای حل مشکلات قدیم و جدید، مهار تورم، بهداشت، درمان، آموزش، امنیت اجتماعی، واردات، فرار مغزها، آلودگی هوا، اعتیاد، سن اعتیاد، تلفات جاده ای، آلودگی آب، آلودگی سبزیجات، سقوط هواپیما، عدم کیفیت خودروهای مونتاژ، بالارفتن اجاره خانه، مشکلات تیم ملی فوتبال و حل باقی مشکلات مردم، واردات گوجه فرنگی از خارج و واردات مرغ از فرانسه آزاد شد.
این خبر باعث شد ٩٣ درصد مهاجران به ایران بازگردند.
همچنین وزارت امور خارجه اعلام کرد ما می ترسیم حالا که مشکلات گوجه فرنگی و مرغی ما حل شده، اگر اروپایی ها بخواهند برای زندگی به ایران مهاجرت کنند، دولت های اروپایی از ما شاکی نشوند و فردا دعوا نگیرند که چرا کاری کردید که شهروندان ما بی خیال زندگی در سوئیس و چک و انگلستان و فرانسه و آلمان و چی و چی بشوند و ول کنند بیایند ایران.
آرمان: فروش خط تلفن محمدرضا گلزار!
انسان با شنیدن برخی از خبرها و اتفاقات و درخواست ها واقعا نمی داند همه
چیز واقعی است یا در برابر دوربین مخفی قرار گرفته است، شما در نظر بگیرید
مملکت نیاز دارد که با استفاده از روش های مدیریتی جدید، توسط مدیران دولتی
و خصوصی، چرخ اقتصاد و صنعت را به حرکت در بیاورد، آن وقت تعدادی از
مدیران اجرای طی نامه ای از مسئولان دولتی درخواست کرده اند که«اعتباری
برای خرید سیم کارت و گوشی تلفن همراه» به آنها و ادارات و سازمان هایشان
اختصاص یابد، بر این اساس:
الف- امر دیگه؟ استیکش آبدار باشه یا مدیوم؟
ب- مسئولان دولتی هم به یک گوشی تلفن همراه نوکیا 1100 بدهند که با تلاش و همت دوستان در بازی اسنیک(مار) بتوانند رکورد جهانی را جابه جا کنند!
ج- شماره سیم کارت اهدایی رند باشد یا مانند شماره موبایل بنده از عدد 1 تا 9 را پوشش بدهد؟ خط محمدرضا گلزار چطوره؟ یه خط تلفن هم موجود است که متعلق به یه خانم دکتر بوده که بیست ساله خارجه! خوبه؟
د- اگر پس فردا شنیدیم برخی از مدیران اجرایی طی نامه ای از مسئولین دولتی درخواست «تخصیص اعتبار جهت خرید شمبلیله، زردچوبه، آرد نخودچی و وایتکس» کرده اند، تعجب نکنیم؟
الان 10 دقیقه چند دقیقه است؟
مسئولین مرتبط با سازمان حمل و نقل عمومی کلا به این قضیه اعتقاد ندارند که سیستم حمل و نقل عمومی مشکل دارد، گاهی اوقات جواب هایی که این عزیزان برای روزنامه خودمان ارسال می کنند، حاوی نکاتی هستند که انصافا مو را به تن آدم سیخ می کند، حالا در نظر بگیرید مردم از تاخیر در حرکت و رسیدن قطارهای مترو دلخور هستند، اما پاسخی که مسئول مورد نظر می دهد طوری است که انسان چاره ای ندارد که قانع شود، یعنی آدم خودش هم نخواهد، قانع دانش قانعش می کند! پاسخ مسئولین نشان می دهد که:
1- شما اشتباه می کنید، چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید.
2- الان مدت ثانیه و دقیقه و ساعت عوض شده، قدیم ها 10 دقیقه 10 دقیقه بود، الان 10 دقیقه حداقل 20 دقیقه تا نیم ساعت طول می کشد، الان دوستان دارند روی پروژه روز، ماه و سال کار می کنند که با همت آنها تا نوروز امسال این تغییرات هم انجام شوند.
3- به هرحال این روزها مسئولین پاسخگو شده اند و این خودش اتفاق بزرگی است، حالا اینکه جواب آنها ارتباطی با سوال شما ندارد یا به قدری«سورئال» است که شما از آن سر در نمی آورید، مشکل مسئولین است؟.
4- برو حالشو ببر، هرچه بیشتر در مترو معطل بشوی به نفع خودت است، در آنجا می توانی لواشک، لیف، باتری، خودکار بخری، یک ساعت هم صبر کنی قطعات جلوبندی هواپیمای آنتونوف هم پیدا می شود، از ما گفتن!
حکم پیژامه چیه؟!
یکی از مفتی های سعودی که وهابیت از سرتا پایش می ریزد، اعلام کرده«بستن کمربند ایمنی حرام است» بر این اساس:
الف- خودمان به صورت خودجوش برویم روی ریل راه آهن دراز بکشیم؟ خیال تان راحت می شود؟
ب- ترمز چی؟
ج- حکم ایربگ چیه؟
د- پیژامه و زیر پیراهنی چی؟
ه- برو حالشو ببر چی؟ اجازه داریم؟
القصه یک دفعه دیدیم که همین رفیق ما که در صدر این مقال و بدون قیل و قال، ذکر خیرش رفت؛ در حالی که روزنامه ای در دست گرفته است، دارد بلند بلند می خندد.
ـ می شود بفرمایید چی شده و به چی دارید می خندید؟
ـ خبری را در روزنامه خواندم که خنده ام گرفت.
ـ می شود بخوانیش، ما هم کمی بخندیم؟... ما هم دل داریم و به خنده، نیاز مبرم.
شروع می کند به خواندن متن خبر، اما هرچه که گوش جان می سپاریم، یک کلمه خنده دار هم نمی یابیم. شما هم اصل خبر را بخوانید، ببینید کجاش خنده دار است: «در نخستین جشنواره روستاهای دوستدار کتاب و در نخستین دوره انتخاب پایتخت کتاب ایران، که با حضور وزیر ارشاد در محل کتابخانه ملی برگزار شد؛ شهر اهواز به عنوان پایتخت کتاب ایران معرفی شد.»(کماکان به نقل از جراید موثق)
در کمال ناباوری عقلی و ناباروری ذهنی، پا روی غرور علمی ام می گذارم و رو می کنم به خودش که:
ـ خب پدرجان؛ این خبر کجاش خنده دارد که نیشت تا بناگوش باز است؟
رفیق شفیق مو از ماست بیرون کش ما هم، بلانسبت، به حالت معروف نگه کردن عاقل اندر سفیه، یک نگاهی به ما می اندازد و به صورت پرسش و پاسخ، سعی می کند ما را از جهالت درآورد:
ـ مگر نه این که بسیاری از همین عزیزان مسئولان فرهنگی و کتابخانه ای کشور، کرارا از اوضاع نامناسب کتابخوانی و کاهش میزان کتابخوان ها سخن سر داده اند و آمارها داده اند؟
ـ خب گیرم که این طوری است که شما می فرمایید؛ این مطلب چه ربطی به انتخاب اهواز به عنوان پایتخت کتاب ایران دارد؟
ـ نگرفتی ها!... خب وقتی که کتاب و کتابخانه، حالا به هر دلیلی، با افت مخاطب و مشتاق مواجه است؛ اصطلاحاً در این جور مواقع، می گویند که کتاب یا کتابخانه دارد خاک می خورد!
ـ خب غرض؟....
ـ غرض خاصی در میان نیست. گفتم شاید کارشناسان و خبرگان فرهنگی کشور که با اصل رعایت وجه تسمیه در هر نامگذاری فرهنگی آشنایی کامل دارند؛ دور هم نشستند و دیدند که در وضعیت کنونی گاهی که کتاب و کتابخانه ها بعضا دارند گرد و خاک می خورد؛ چه جایی بهتر و بامسمی تر از اهواز برای پایتخت کتاب شدن؟.... این روزها تا دلتان بخواهد اهواز و شهرهای اطراف آن، سرشار از ریزگرد یا به قول خودمان، گرد و خاک است....نیست؟!
سیاست روز: به «هلوی رسیده» می مانی
نقطه چین زیر را پر کنید.
مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست: بنده بعد از مصاحبه اولی که درباره
وزیر بهداشت انجام دادم و در آن گفتم ایشان .... است، دیگر مصاحبه ای
نکردم.
الف) هلوی رسیده
ب) شنبلیله
ج) نخود هر آشی
د) سیرابی
مدیرکل فرودگاه هرمزگان: مردم باید با در نظر گرفتن شرایط و مشکلات، با سعه صدر بیشتری برخورد کنند.
با توجه به اظهار نظر بالا و دانستن این نکته که مسافران یکی از پروازهای
فرودگاه هرمزگان بیش از ۱۶ ساعت تاخیر داشته، کدام یک از برخوردهای مردمی
را بیشتر توصیه می کنید؟
الف) مدیرکل و پرسنل فرودگاه را زنده زنده در دیگ آبجوش بپزند.
ب) مدیرکل و پرسنل را شانزده دقیقه از ناحیه «پا» آویزان کنند.
ج) پشت دست شان بزنند و بگویند: بد! بد! بد!
د) به مدیرکل فرودگاه، «نشان درجه یک خدمت» اهدا کنند.
یک نماینده مجلس: حذف یارانه میلیون ها ایرانی، به همین سادگی رقم نخواهد خورد و حداقل باید تا پس از انتخابات مجلس صبر کرد.
با توجه به این اظهار نظر، کدام یک از گزینه های زیر صحیح است؟
الف) نماینده مون با لب خندون / به دولت گل می زنه، با یه برگردون
ب) صداقت آقای نماینده ما راکُشته!
ج) یارانه ها یک روز پس از برگزاری انتخابات مجلس حذف می شود و...
د) هر سه گزینه فوق صحیح است.
شرق: قضیه حل شد
در راستای حل مشکلات قدیم و جدید، مهار تورم، بهداشت، درمان، آموزش، امنیت اجتماعی، واردات، فرار مغزها، آلودگی هوا، اعتیاد، سن اعتیاد، تلفات جاده ای، آلودگی آب، آلودگی سبزیجات، سقوط هواپیما، عدم کیفیت خودروهای مونتاژ، بالارفتن اجاره خانه، مشکلات تیم ملی فوتبال و حل باقی مشکلات مردم، واردات گوجه فرنگی از خارج و واردات مرغ از فرانسه آزاد شد.
این خبر باعث شد ٩٣ درصد مهاجران به ایران بازگردند.
همچنین وزارت امور خارجه اعلام کرد ما می ترسیم حالا که مشکلات گوجه فرنگی و مرغی ما حل شده، اگر اروپایی ها بخواهند برای زندگی به ایران مهاجرت کنند، دولت های اروپایی از ما شاکی نشوند و فردا دعوا نگیرند که چرا کاری کردید که شهروندان ما بی خیال زندگی در سوئیس و چک و انگلستان و فرانسه و آلمان و چی و چی بشوند و ول کنند بیایند ایران.
آرمان: فروش خط تلفن محمدرضا گلزار!
انسان با شنیدن برخی از خبرها و اتفاقات و درخواست ها واقعا نمی داند همه
چیز واقعی است یا در برابر دوربین مخفی قرار گرفته است، شما در نظر بگیرید
مملکت نیاز دارد که با استفاده از روش های مدیریتی جدید، توسط مدیران دولتی
و خصوصی، چرخ اقتصاد و صنعت را به حرکت در بیاورد، آن وقت تعدادی از
مدیران اجرای طی نامه ای از مسئولان دولتی درخواست کرده اند که«اعتباری
برای خرید سیم کارت و گوشی تلفن همراه» به آنها و ادارات و سازمان هایشان
اختصاص یابد، بر این اساس:
الف- امر دیگه؟ استیکش آبدار باشه یا مدیوم؟
ب- مسئولان دولتی هم به یک گوشی تلفن همراه نوکیا 1100 بدهند که با تلاش و همت دوستان در بازی اسنیک(مار) بتوانند رکورد جهانی را جابه جا کنند!
ج- شماره سیم کارت اهدایی رند باشد یا مانند شماره موبایل بنده از عدد 1 تا 9 را پوشش بدهد؟ خط محمدرضا گلزار چطوره؟ یه خط تلفن هم موجود است که متعلق به یه خانم دکتر بوده که بیست ساله خارجه! خوبه؟
د- اگر پس فردا شنیدیم برخی از مدیران اجرایی طی نامه ای از مسئولین دولتی درخواست «تخصیص اعتبار جهت خرید شمبلیله، زردچوبه، آرد نخودچی و وایتکس» کرده اند، تعجب نکنیم؟
الان 10 دقیقه چند دقیقه است؟
مسئولین مرتبط با سازمان حمل و نقل عمومی کلا به این قضیه اعتقاد ندارند که سیستم حمل و نقل عمومی مشکل دارد، گاهی اوقات جواب هایی که این عزیزان برای روزنامه خودمان ارسال می کنند، حاوی نکاتی هستند که انصافا مو را به تن آدم سیخ می کند، حالا در نظر بگیرید مردم از تاخیر در حرکت و رسیدن قطارهای مترو دلخور هستند، اما پاسخی که مسئول مورد نظر می دهد طوری است که انسان چاره ای ندارد که قانع شود، یعنی آدم خودش هم نخواهد، قانع دانش قانعش می کند! پاسخ مسئولین نشان می دهد که:
1- شما اشتباه می کنید، چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید.
2- الان مدت ثانیه و دقیقه و ساعت عوض شده، قدیم ها 10 دقیقه 10 دقیقه بود، الان 10 دقیقه حداقل 20 دقیقه تا نیم ساعت طول می کشد، الان دوستان دارند روی پروژه روز، ماه و سال کار می کنند که با همت آنها تا نوروز امسال این تغییرات هم انجام شوند.
3- به هرحال این روزها مسئولین پاسخگو شده اند و این خودش اتفاق بزرگی است، حالا اینکه جواب آنها ارتباطی با سوال شما ندارد یا به قدری«سورئال» است که شما از آن سر در نمی آورید، مشکل مسئولین است؟.
4- برو حالشو ببر، هرچه بیشتر در مترو معطل بشوی به نفع خودت است، در آنجا می توانی لواشک، لیف، باتری، خودکار بخری، یک ساعت هم صبر کنی قطعات جلوبندی هواپیمای آنتونوف هم پیدا می شود، از ما گفتن!
حکم پیژامه چیه؟!
یکی از مفتی های سعودی که وهابیت از سرتا پایش می ریزد، اعلام کرده«بستن کمربند ایمنی حرام است» بر این اساس:
الف- خودمان به صورت خودجوش برویم روی ریل راه آهن دراز بکشیم؟ خیال تان راحت می شود؟
ب- ترمز چی؟
ج- حکم ایربگ چیه؟
د- پیژامه و زیر پیراهنی چی؟
ه- برو حالشو ببر چی؟ اجازه داریم؟