به گزارش ایران اکونومیست، امروز ۳۰ مرداد نودمین سالگرد تصویب قانون مدنی و اجبار شهروندان ایرانی به انتخاب نامخانوادگی برای خود و اعضای خانوادههایشان در سال ۱۳۱۳ است.
تاریخچه
نام خانوادگی برای اولین بار در جهان توسط خانوادههای ثروتمند و سرشناس چینی در ۲۸۵۲ سال قبل از میلاد مسیح در دوره امپراتوری ژیفو مورد استفاده قرار گرفت. معیار انتخاب نامخانوادگی در آن عصر مناصب اداری، موقعیتهای شغلی، محل سکونت یا ویژگیهای منحصر به فرد جسمی و خانوادگی بود.
با این حال تعیین اسم فامیل در اقوام و ملیتهای مختلف، تابع شرایط مکانی و زمانی و فرهنگ آنان بود. برخی در اسمفامیلشان از پسوندهای خاص استفاده میکردند و برخی نامخانوادگی را بدون پیشوند و پسوند برمیگزیدند.
ملتها و اقوامی در گذشته بودند و امروز هم هستند که فاقد نام خانوادگیاند مثل قوم عرب که یا اساسا نام خانوادگی ندارند یا دامنه استفاده از نامخانوادگی در بینشان فراگیر نیست. آنان در هر قاره و کشوری که هستند به جای انتخاب نام فامیل، نام پدر یا جد پدری را در ادامه نام خود قرار میدهند مثل احمد خلیل یعنی احمد پسر خلیل.
بین همه ملل جهان رسم است که نام خانوادگی از پدر به فرزندان منتقل میشود، اما یهودیان از این قاعده پشتیبانی نمیکنند. در این قوم نام خانوادگی از مادر به فرزند منتقل میشود نه از پدر.
در ایران اما ثبت امور مربوط به ولادت و ازدواج، بیشتر به صورت سنتی و با مراجعه به روحانیون، ریش سفیدان محله یا بزرگان قوم انجام میشد. با تشکیل اداره سجل احوال در ۲۰ آذر ۱۲۹۷ مقررات تشکیل اداره سجل احوال در وزارت کشور دوران سلطنت احمد شاه قاجار تدوین و به اجرا گذاشته شد و اولین شناسنامه در تاریخ سوم دی ۱۲۹۷ به نام دختری به اسم «فاطمه» که نام خانوادگیِ «ایرانی» برایش انتخاب شده بود، صادر شد.
البته سابقه انتخاب نام خانوادگی در ایران به سالهای انقلاب مشروطه و بعد، سالهای اول سلطنت رضا شاه به خصوص بین اقشار روشنفکر بر میگردد. از سال ۱۳۰۴ انتخاب اسمفامیل و صدور شناسنامه در شهرهایی که اداره سجل احوال در آنجا دایر بود، اجباری شد.
در آن دوره اداره کل احصائیه و سجل احوال به عنوان نهادی وابسته به وزارت کشور از تاریخ ۲۰ مرداد ۱۳۰۷ تاسیس شد. مطابق ماده سه قانون سجل احوال هر شخصی باید برای خود اسم مخصوصی انتخاب میکرد. فرزندان پسر و دختر تا وقتی ازدواج نمیکردند به آن اسم مخصوص که «نام خانوادگی» نام داشت، موصوف بودند بنابراین هر کس دارای اسمی بود که مرکب از نام خانوادگی و نام شخصی فرد بود مثلا محمود کامران به فرض این که محمود نام شخصی و کامران نام خانوادگی بود.
اولاد یک خانواده که در تحتکفالت نبودند میتوانستند اگر بخواهند اسم خانوادگی علیحده برای خود انتخاب کنند.
طبق تبصره یک این ماده، اسامی خانوادگی پس از ثبت در دفتر سجل احوال هر حوزه سجل احوال مخصوص اشخاصی بود که به نام آنها ثبت میشد و دیگری حق در اختیار گرفتن آن اسم در آن حوزه را نداشت مگر با رضایت کسی که اول آن اسم را به عنوان نام خانوادگی خود ثبت کرده بود.
بر اساس تبصره دو ماده مذکور، هیچ کس حق نداشت اسم خانوادگی شخص دیگری را که در حوزه سجل احوال آن اسم ثبت شده بود، اسم مؤسسه، تجارتخانه یا عنوان تلگرافی خود قرار دهد ولی شعب تجارتخانه اجازه داشتند در سایر نقاط، اسم مرکز اصلی را استعمال کنند ولو این که شخص دیگری اسم مزبور را در محل تأسیس آن شعبه قبلا برای نام خانوادگی خود ثبت کرده بود.
انتخاب نام خانوادگی در ابتدا در خانوادهای ایرانی به خصوص خانوادههای مذهبی با مقاومتهایی روبرو بود اما با تصویب قانون ۱۳۳۵ مادهای «مدنی» در زمستان سال ۱۳۱۳ و اصرار و تاکید ماموران ثبت احوال در سراسر کشور بر اجرای قانون، مقاومتها به تدریج کنار گذاشته شد.
در سال ۱۳۱۳ به کار بردن و استفاده از القاب گذشته و منسوخ در قالب قانونی جدید، فسخ شد و مطابق ماده ۹۹۷ قانون مدنی انتخاب نام خانوادگی برای همه شهروندان ایرانی اجباری شد.
ماموران اداره ثبت احوال برای اجرای قانون به شهرها و روستاهای دور و نزدیک اعزام شدند تا بر انتخاب نام خانوادگی توسط اعضای اقوام و طوایف مختلف نظارت کنند و انتخاب نامفامیل تحت نظارت مرجع قانونی انجام شود.
معیارهای اسمفامیل
ماموران سجل احوال برای انتخاب نام خانوادگی افراد از چند روش استفاده میکردند از جمله، مبنا قرار دادن کسب و پیشه نیاکان اقوام، محل سکونت قومیتها و شهرت بزرگان قوم.
آنان در انتخاب نام خانوادگی افراد، گاها شغل یا حرفه افراد یا حتی ویژگیهای بدنی و فیزیکی را مبنای تعیین نامخانوادگی تعیین میکردند.
مسوول تعیین اسم فامیل
بر اساس قانون مدنی، سرپرست خانواده موظف به انتخاب نامخانوادگی برای خود بود. نام خانوادگی انتخاب شده به اعضای خانواده نیز اطلاق میشد.
تغییر اسمفامیل
حدود یک سال پس از اجباری شدن نام خانوادگی، ابلاغیهای از طرف اداره سجل احوال و احصائیه کشوری به کلیه ادارات زیر مجموعه این اداره ابلاغ شد و مشروح آن در روزنامه اطلاعات شماره ۰ مرداد ۱۳۱۴ منتشر شد.
سرتیپ درکاهی، رئیس اداره احصائیه و سجل احوال کشور در این ابلاغیه با اشاره به وجود نامخانوادگی نامانوس، بیمحتوا، مستهجن و نامطابق با فرهنگ و عرف عمومی ابلاغیه زیر را به ادارات احصائیه و سجل احوال کشور ابلاغ کرد.
«از نقطه نظر دستور قانون که انتخاب نام خانوادگی را برای افراد ضرور دانسته، معلوم است که قانون از نقطه نظر اصول اجتماعی، تعیین خانوادههای اتباع دولت شاهنشاهی را در اولین درجه اهمیت تلقی کرده است.
بدیهی است اسمهای عادی باعث تعیین میگردد و در جامعه متمایل و متشابه است. ای بسا افراد که نام او احمد و یا محمود است پس تعیین نام خانوادگی است که بتواند موقعیت یک فرد را در هر جهت خاطرنشان جامعه نماید.
قانون تشریفات مخصوص برای این اسم در نظر گرفته و در ردیف اسم اصلی آن را از هر گونه تعرض مصون قرار داده است.
متاسفانه تاکنون افراد جامعه متوجه این خصوصیات نگردیده و غالبا مشاهده میشود اسامی خانوادگی منتخب مناسب شئون و حیثیات افراد نبوده بلکه موهن این نژاد تاریخی به شمار رفته و با قیدهای مخصوصی مقید گردیده که نه تنها قابل استفاده و استعمال نبوده مثل خضرائی پدرام تهرانی، حاجی ابراهیمی قزوینی فرد و امثال آن بلکه اسباب مسخره به شمار میرود.
اداره سجل احوال وظیفهدار است که علاوه از تثبیت شخصیت و احراز هویت اشخاص حیات و شئون را نیز از هر جهت محفوظ و با اسلوب منظمی تثبیت نماید. تاکنون مامورین سجل احوال از این جهت با افراد جامعه مساعدتی نکرده و آنها را به منظور قانون راهنمایی نمودهاند و هرگونه الفاظ غیرمتجانس و مرکب و اضافی و مخلوط و غلط را به نام خانوادگی تلقی و در اوراق هویت و مستندات قانونی آن وارد کردهاند؛ بنابراین با مطالعات لازمه نمونه نام خانوادگی را متناسب با شئون اجتماعی باشد و هر کس بتواند در خور زندگانی خود مناسب شغل و مقام و حرفه در آن استفاده نماید.
به ضمیمه این متحدالمال به توسط نواحی و حوزهها و دفاتر و شعب در دسترس عموم میگذارد و ضرورت دارد که افراد کشور را به حسن انتخاب این نام راهنمایی نموده و نمونه این نامهای خانوادگی که مرتبا تکمیل و ارسال میشود با مسند بیان تشریک مساعی نموده و حیات افراد کشور را محفوظ دارید و از طرف مامورین هیچگونه اقدامی راجع به نام خانوادگی اشخاص و احضار آنها نخواهند گردید که خود با طیب خاطر برای خود نام خانواده مناسب انتخاب نمایند.
در اطراف نام خانوادگی خود امعان نظر کرده و نواقص آن را رفع و در حسن انتخاب اسم ساعی باشند و بدانند اسم اعم از اسم شخص و خانوادگی تاثیر تامی در زندگانی داشته و قسمت اعظم تقدم و تاخر در شئون اجتماعی منوط به حسن یا سوء انتخاب اسماء است.»
علت تغییر اسمفامیل
بر اساس قوانین کشور هر فرد ایرانی در طول عمرش میتواند یک بار نامخانوادگی اش را با شرایطی تغییر دهد. این تغییر که معمولا بین سه تا شش ماه طول میکشد، تابع شرایط و مقرراتی است. بر اساس این مقررات، زنان پس از ازدواج واجد شرایط تغییر نام خانوادگی خواهند بود.
غلط املائی، طولانی بودن، ثقیل بودن یا پیچیدگی در لفظ، اشکال محتوایی، نامناسب بودن معنی و مفهوم نام خانوادگی مانند بیدین، شهپرست، داشتن نامخانوادگی مغایر با ارزشها و هنجارهای اجتماعی همچون بزدل، گدا، پالانی، چاپلوس، دوری، القاب زشت و ناپسند و یا بیگانه بودن واژه های تشکیل دهنده نام خانوادگی از دلایلی است که به واسطه آن افراد میتوانند درخواست تغییر نام خانوادگی دهند.
البته قانون به دلیل تغییر پایگاه اجتماعی یا قرار گرفتن افراد در موقعیت روانشناختی جدید همچون ارتکاب جرائم موثر کیفری یکی از اعضای خانواده یا اجرای احکام نسب و نفی ولد، تشرف به دین مبین اسلام یا طبق بند شش ماده ۹۷۶ قانون مدنی با ازدواج زن خارجی با مرد ایرانی یا کژتابی لفظی و معنایی باعث تداعی معانی نامناسب دیگر از نام خانوادگیشان میشود، به افراد اجازه تغییر نام خانوادگی میدهد.
اسمفامیل رضا شاه
طبق اسناد و روایات پژوهشگران تاریخی، رضا شاه وقتی در تاریخ ۲۴ آذر ۱۳۰۴ بر تخت سلطنت نشست، فاقد نامخانوادگی بود. به همین دلیل محمدعلی فروغی اولین نخستوزیرش را مامور کرد تا بیوگرافی و نامخانوادگی در خور شانی برایش برگزیند. او هم نام خانوادگی «پهلوی» را به رضاشاه پیشنهاد داد که مورد قبولش قرار گرفت.
با قبول این اسمفامیل توسط رضاشاه، همه شهروندان ایرانی که تا قبل از او از این نام خانوادگی یا مشابه آن استفاده میکردند مجبور شدند نام خانوادگیشان را تغییر دهند.
ویپرت فون بلوشر، سفیر کبیر آلمان در تهران که در سفر رضا به تخت جمشید همراهش بود، در خاطرهای جالب از نحوه انتخاب نام خانوادگی برایش، تعریف کرد: «رضا شاه معنی پهلوی، نام فامیلش را نمیدانست و هنگامی که در ضمن مسافرت خود به تخت جمشید لحظهای چند با پروفسور هرتسفلد در چادر مخصوص تنها ماند از او پرسید: «این کلمه پهلوی یعنی چه؟ شما حتما میدانید.» پروفسور هرتسفلد دانشمند باستانشناس نیز توضیح تاریخی دقیقی را به اطلاع شاه رساند.
از جمله گفت: «پهلوی نام زبانی قرون وسطایی است که قبل از پدید آمدن فارسی دری، ایرانیان با آن سخن میگفتند سپس این کلمه به سکنه خراسان قدیم اطلاق شد و سرانجام در اثر انتقال معنی، معادل پهلوانی به کار رفته شد.»
منابع:
قانون سجل احوال و قانون مدنی، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی
مدیریت شهری نوین در ایران، تجربه انجمنهای بلدی در دوره مشروطیت، محمد بیطرفان، نشر تاریخ ایران
فرهاد رستمی، پهلویها: خاندان پهلوی به روایت اسناد: رضاشاه، مؤسسه فرهنگی پژوهشی چاپ و نشر نظر، ۴۲۸ صفحه، ۱۳۷۸