پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 12 - ۹ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۳۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۰۶:۳۴

عامل اصلی بی‌ثباتی در منطقه از نگاه دیپلمات پاکستانی

یک دیپلمات ارشد سابق وزارت امور خارجه پاکستان معتقد است سیاست خارجی آمریکا در زمان جنگ سرد پایه‌گذار اصلی بی‌ثباتی در منطقه است.
عامل اصلی بی‌ثباتی در منطقه از نگاه دیپلمات پاکستانی
کد خبر: ۷۳۱۲۵۱

به گزارش ایران اکونومیست، «ملیحه لودهی» سفیر سابق پاکستان در آمریکا، انگلیس و سازمان ملل معتقد است که برخلاف آنچه که بسیاری از کارشناسان و سیاستگذاران غربی فرض و ادعا می‌کنند، ریشه بی‌ثباتی مزمن در منطقه غرب آسیا در «نفرت‌های کهن، قبیله‌گرایی و خشونت مزمن» در این منطقه نیست بلکه آمریکا این بی‌ثباتی را با سیاست خارجی خود در دوران جنگ سرد و از جمله با سازماندهی کودتاها و مداخلات در کشورهای این منطقه از جمله ایران پایه‌گذاری کرده و به عنوان میراثی که تا به امروز ادامه دارد، بر جای گذاشته است.

این دیپلمات ارشد سابق پاکستانی در روزنامه داون نوشته است: «همچنان که خاورمیانه بر مدار آشوب گشته و جنگ اسرائیل با هدف نسل‌کشی در نوار غزه ادامه یافته و وارد یازدهمین ماه خود شده است، خواندن کتاب «فواز جرجیس» (استاد دانشگاه لبنانی-آمریکایی در حوزه روابط بین‌الملل و سیاست غرب آسیا در مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن) که اوایل سال جاری میلادی منتشر شده می‌تواند شناخت دقیق و درستی را به دست دهد. این کتاب تحت نام "واقعا کجای کار اشتباه بود: غرب و شکست دموکراسی" به بررسی نقش سیاست خارجی غربی‌ها به ویژه ایالات متحده آمریکا در آشوب و بی‌ثباتی که امروز در این منطقه مشاهده می‌شود می‌‍‌پردازد. جرجیس در مقام استاد مدرسه اقتصاد لندن در کتابش تحلیل دقیقی از تحول خاورمیانه در دوران پسااستعماری به دست داده و تلاش می‌کند توضیح دهد که چه چیزی ریشه تنش‌ها و تلاطمات دوران امروز است.»

این دیپلمات سابق پاکستانی در ادامه مطلب خود خاطرنشان می‌کند: «محور اصلی کتاب او این است که بی‌ثباتی خاورمیانه آن گونه که بسیاری از سیاستگذاران و کارشناسان غربی فرض گرفته‌اند ریشه در فاکتورهایی همچون نفرت‌های کهن، قبیله‌گرایی و خشونت مزمن ندارد بلکه نتیجه تصمیمات فاجعه‌آفرین آمریکا در حوزه سیاست خارجی در طول دوران جنگ سرد و مداخلات آن است. جرجیس به طرزی قانع کننده نشان می‌دهد که تقابلات جنگ‌ سردی بین ایالات متحده آمریکا و اتحاد شوروی سابق باعث شد خاورمیانه تبدیل به میدان نبرد جنگ‌های نیابتی شود و اختلال‌آفرینی که حاصل استعمارگری اروپایی بود، ادامه یابد.»

 

عامل اصلی بی‌ثباتی در منطقه از نگاه دیپلمات پاکستانیحملات آمریکا در افغانستان

 

حمایت آمریکا از رژیم‌های دیکتاتوری

به باور این دیپلمات سابق و تحلیلگر پاکستانی، آمریکا در دوران جنگ سرد ابتدا به بهانه مقابله با کمونیسم روسی، تلاش برای ایجاد یک به اصطلاح «صلح آمریکایی» و دسترسی پیدا کردن به منابع نفت ارزان شروع به نزدیک شدن به حکومت‌های دیکتاتور سرکوبگر در حوزه غرب آسیا از جمله رژیم سلطنتی پهلوی در ایران کرد و به این رژیم‌ها تضمین داد تا زمانی که تسلیم اهداف سلطه‌طلبانه آمریکا بوده و یک دسترسی بدون اخلال به نفت را برای آن فراهم کنند، از پشتیبانی واشنگتن برخوردار می‌شوند.

لودهی می‌نویسد: «این رویکرد باعث محروم شدن این منطقه از هر گونه بهره صلح پسااستعماری و تضعیف استقلال این کشورها شد. منابعی که می‌بایست صرف توسعه می‌شدند به سمت بخش امنیتی-نظامی هدایت شدند. واشنگتن با هدف ایجاد یک امپراتوری جدید غیررسمی جلوی تحول نظام‌های سیاسی تکثرگرای مدرن و اقتصادهای قدرتمندی که از غرب مستقل باشند را گرفت و به همین طریق شانس خاورمیانه برای دستیابی به یک آینده صلح‌آمیز را کم‌رنگ کرد.»

دیپلمات پاکستانی در ادامه این مطلب نوشته است، فواز جرجیس در کتابش در شرح فرصت‌ها و امیدهایی که غرب آسیا در نتیجه سلطه‌طلبی و مداخله‌جویی‌های آمریکا در دهه‌های گذشته از آن‌ها محروم شد، بر ۲ اقدام مهم آمریکا که به باور او «بذر نارضایتی، تعصب و نزاع‌های آینده را پاشیدند» تمرکز می‌کند. اولین مورد حمایت سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت «محمد مصدق» نخست‌وزیر وقت ایران و دومی نیز تقابل آمریکا با «جمال عبدالناصر» رئیس‌جمهور وقت مصر در اواسط دهه ۱۹۵۰ بود که بحران معروف سوئز در سال ۱۹۵۶ را موجب شد. نویسنده بر این باور است که این ۲ رویداد باعث ایجاد «شکاف» در ایران و مصر شد و در نتیجه آن‌ها، سرسپردگان به غرب جای رهبران محبوب‌تر را گرفتند و میراثی که به گفته او تاکنون منطقه را تسخیر کرده، بر جای گذاشته‌اند.

 

عامل اصلی بی‌ثباتی در منطقه از نگاه دیپلمات پاکستانیمحمد مصدق، نخست وزیر وقت ایران در زمان کودتای مرداد ۱۳۳۲

 

تاثیر اقدامات آمریکا در ایران و مصر

این تحلیلگر پاکستانی خاطرنشان می‌کند: «تا پیش از این ۲ رویداد مهم مردم منطقه در پی رهایی از زنجیر استعمارگری اروپایی‌ها چشم به یک دوران سعادت و آزادی اقتصادی و سیاسی داشتند اما سیاست‌های آمریکا خیلی زود نشان داد واشنگتن به دنبال تقلید از امپریالیست‌های اروپایی اما این بار با هدف ایجاد یک "امپراتوری غیررسمی" است؛ عبارتی که به کرات در کتاب جرجیس تکرار می‌شود. نتایج این امپراتوری غیر رسمی عملا با نتایج حاکمیت استعمارگری رسمی هیچ فرقی نمی‌کند. به گفته "آتول کوهلی" دانشمند سیاسی مشهور آمریکایی، امپراتوری غیررسمی زمانی شکل می‌گیرد که در یک ائتلاف، نخبگان در داخل یک کشور امپریالیست به نخبگان حوزه جهانی اجازه می‌دهند رشد اقتصادی را در ازای ایجاد دولت‌های باثبات اما نهایتا سرسپرده در کشورهای مدنظر تبادل کنند. جرجیس توضیح می‌دهد که آمریکا رژیم‌های محلی مطیع را مورد استثمار قرار داد، پایگاه‌های نظامی گسترده‌ای ایجاد کرد، به اقتصاد ملی کشورها نفوذ کرد، مداخلات نظامی انجام داد و تحریم‌های چندجانبه شدید اعمال کرد. این سیاست‌ها به وضوح به قیمت تضعیف مردم و کشورهای منطقه اعمال شدند. آن‌ها مانع توسعه سیاسی، آزادسازی و تغییرات اجتماعی شده و به جایش منطقه را در مسیر خودکامگی، نظامی‌گری و تشدید رقابت‌های فرقه‌ای انداختند.»

به نوشته نشریه داون، فواز جرجیس در کتاب خود بر این باور است آمریکا طی ۲ اقدام خصمانه در حمایت از کودتای مرداد ۱۳۳۲ علیه دولت مصدق و تقابل با جمال عبدالناصر باعث زنجیره‌ای از واکنش‌ها و برخوردهای متقابل دیگر شد که ترکیب غرب آسیا را تغییر داد. آن‌ها همچنین روابط آمریکا با مردم جهان اسلام و عرب را به طور جدی تضعیف کردند. واشنگتن با پیگیری این سیاست ترجیح می‌داد از مستبدان در منطقه به بهانه ثبات حمایت کند و به گفته جرجیس این سیاستش تا به امروز در غرب آسیا ادامه یافته است. در کنار این سیاست آمریکا این ادعا را ترویج داد که «فرهنگ عرب و اسلام مغایر با دموکراسی هستند.»

لودهی در خاتمه این تحلیل نوشته است: «جرجیس بعد از ارزیابی دقیق مداخلات خارجی پنهان و آشکاری که در طی دوران جنگ سرد صورت گرفت نتیجه‌گیری می‌کند چنانچه آمریکا نسبت به کشورهای مخالف با خدمت به سیاست خارجی و منافع اقتصادی واشنگتن به قیمت از دست رفتن منافع خود، مسامحه نشان می‌داد وضعیت تاریک امروز خاورمیانه اکنون می‌توانست بسیار متفاوت باشد. البته باید اضافه کرد حمایت کورکورانه آمریکا از اسرائیل یک خنجر را به قلب منطقه وارد کرده و آن را بی‌ثبات ساخته و نمود غم‌انگیز آن را می‌توان در فجایعی که امروز در غزه رخ می‌دهند مشاهده کرد.»

 

آخرین اخبار