ایران اکونومیست- تیمها در لیگ برتر والیبال و در روزهای برگزاری بازیهای حذفی یا همان play off به چند نکته مشترک میرسند. یکی از این نکات بازیهای خارج از احساس و رویکرد به بازیهای منطقی است زیرا آنها میدانند با لرزش دستها در هنگام نواختن توپ ممکن است فرصتی برای جبران وجود نداشته باشد.
محکم
گرفتن بازی از امتیاز نخست تا پایانی با طی بازی کماشتباه هدف همه این
تیمهاست، اما برای انجام دادن این نوع بازیها باید ابزار مناسبی در
اختیار داشت که مهمترین آن داشتن بازیکنان باتجربه در ترکیب تیم است. تیم
والیبال میزان مشهد از این نظر بازیکنان خوب و مطرحی مانند مهدوی، غلامی و
تشکری دارد، اما در اختیار داشتن یکی از لیبروهای برتر جهان مانند فرهاد
ظریف هدفگذاریهای تیم را برای سری بازیهای حذفی و پایانی آسان و قابل
دسترس میکند.
فرهاد ظریف از کاله به میزان مشهد پیوست تا پس از سالها بازی در تیمهای
تهرانی، دوران اخیر والیبالش را در تیمهای شهرستانی سپری کند؛ هر چند او
نزدیک به 15 سال پیش به عنوان نوجوانی شهرستانی به تهران آمد و اینجا بود
که والیبال، ظهور پدیدهای کوتاهقامت در پست لیبرو را شاهد بود.
تیم میزان با ظریف در جدول ردهبندی گروه یک والیبال باشگاههای ایران، در
جایگاه دوم ردهبندی ایستاد تا در بازیهای حذفی به دیدار نوین کشاورز
برود. دیداری که بهانه اصلی گفتوگوی جامجم با فرهاد ظریف شد، اما در کنار
حرفهایی از جنس تیم ملی یا لیگ برتر، حیفمان آمد یادی از گذشتهها نکنیم و
ظریف والیبال برایمان از آن روزها و روزهایی که برای والیبال در راهند،
حرفی نزند.
روزهایی که با صنام بودی یادم میآید. خیلی از آن روزها گذشته است. با قامت کوتاه بالاخره والیبالیست شدی. تمرینات پارچین و روبهروی بیمارستان چمران، تالار صنایع دفاع.
یادش بخیر. آره همان روزها به تهران آمده بودم و برای صنام بازی میکردم. برای تیمهای ردههای سنی فدراسیون والیبال اردونشین بودم و تا چند سال بعد در تهران ماندگار شدم.
والیبال را از تهران که شروع نکرده بودی؟
نخیر. پدرم در مشهد والیبال بازی میکرد و از طریق ایشان به سمت والیبال کشیده شدم. تا قبل از صنام با مربیگری مصطفی کارخانه، مربیان زیادی داشتم که از همه آنها ممنونم.
دوران شما البته زیاد دور نیست. شاید 15 سالی از روزهای آغاز والیبال تو گذشته باشد، اما تغییرات دوره شما با این روزها چیست؟
والیبال در سالهای اخیر جهش خوبی داشت که پایههای آن را مربیان و بازیکنان همان سالها گذاشتند. شاید ما در علم والیبال پیشرفت نکرده بودیم و برای تهیه لباسمان باید از جیب هزینه میکردیم، اما به کارمان اعتقاد داشتیم. این اعتقاد به پیشرفتمان در تیمهای مختلف کمک کرد. اکنون در تیمهای پایه رسیدگی به نوجوانان و جوانان بیشتر شده است. مربیان از نظر علمی بهتر شدهاند و بازیکن را در همه ابعاد زیرنظر میگیرند.
یکی از این ابعادی که مدنظر توست تشکیل کانون و آکادمی در شهرهای مختلف است.
کاملا درست است. آکادمی میزان مشهد که خودم شاهد کارهای آنها هستم به بازیکنان ردههای سنی توجه دارد. مشهد و بسیاری از شهرهای خراسان پر از استعداد والیبال است. بازیکنان زیادی میبینم وسایلشان تامین میشود و دغدغهای ندارند. آنها فقط باید روز والیبال تمرکز کنند، آن هم در شرایطی که والیبال ایران کلا عوض شده است.
حرف از میزان شد. بعد از یک فصل بازی کردن در کاله چطور شد به تیم زادگاهت رفتی؟
من یک بازیکن حرفهای هستم و با پیشنهاد تیمها به این شهر و آن شهر میروم. میزان امسال پیشنهاد داد و من پذیرفتم. تا پیش از این کسی به من نگفته بود بیا برای تیم مشهدی بازی کن.
دلتنگی هم یکی از دلایل بازگشت به زادگاهت بود، لابد...
خیلی، واقعا در کنار مسائل حرفهای که مربوط به زندگی و مخارجمان میشود، دوست داشتم بعد از سالها در مشهد بازی کنم. مدیران میزان گفتند بیا من هم رفتم. اکنون همه کارها روی روال پیش میرود. ما مجموعه خوبی داریم.
با رضا مومنیمقدم همبازی بودی، اکنون او سرمربی تیم میزان است. وقتی با همبازی قبلی که عنوان سرمربی دارد کار میکنی، چه حسی داری؟
من در صنام و تیمهای ملی با مومنیمقدم همبازی بودم. او بازیکن بزرگی بود و تجربیات بینالمللی زیادی دارد بنابراین در وهله نخست شرایط بازیکنان را داخل زمین درک میکند؛ زیرا عرق ریخته است و فشاری که روی بازیکن است را بخوبی میفهمد. مومنیمقدم از نظر تحصیلی هم جایگاه ویژهای دارد و استاد دانشگاه است، بنابراین علم و تجربه را با هم به دست آورده است. نمیتوانیم از این خصوصیات یک مربی جوان براحتی عبور کنیم. سرمربی تیم میزان همکاری نزدیکی با ولاسکو هم داشته و در مدت حضور سرمربی تیم ملی در ایران سعی کرده است از دانش این مربی نیز بهرهمند شود.
آیا نتایجی که میزان با این مربی گرفت راضیکننده است؟
ما جایگاه خوبی در ردهبندی داریم و در بازیهای حذفی با بانک نوین کشاورز بازی میکنیم. در تیم صمیمیت و دوستی حاکم است و بازیکنان بسیار خوبی داریم که میتوانیم با آنها بهتر نتیجه بگیریم.
والیبال در سالهای اخیر همپای بازیکنان، مربیان خوبی هم مطرح کرده است. نظرت درباره این مربیان چیست؟
با شما موافقم، پیمان اکبری، بهروز عطایی و مرحوم حسین معدنی از مربیان جوانان والیبال در سالهای اخیر بودند. حسین واقعا حیف شد، رضا مومنیمقدم هم شرایط مربیگری خوبی دارد. مربیان دیگری هم در راه پیشرفت قرار دارند زیرا با رشد فزاینده والیبال، ما نیاز داریم در همه ابعاد بویژه در عرصه مربیگری، مربیان جوان و بادانش را به والیبال معرفی کنیم.
درباره تیم نوین کشاورز گفتی، حریف میزان در سری بازیهای سهگانه، این تیم را چطور میبینی؟
آنها برخلاف دور رفت در بازیهای دور برگشت بسیار خوب ظاهر شدند و همه تیمهای گروه را شکست دادند؛ بنابراین به خودباوری رسیدهاند و این عامل میتواند برای ما در بازیهایی که با این تیم داریم، خطرناک باشد. مهار انگیزههای روانی بازیکنان جوان تیم نوین کشاورز برای ما خیلی مهم است تا آنها را 2 بر صفر حذف کنیم.
برای استراحت بیشتر در این مرحله از برد 2 بر صفر حرف میزنی؟
لیگ برتر والیبال بویژه در بازیهای حذفی قابل پیشبینی نیست. باید سعی کنیم همه موارد و قواعد مربوط به این نوع بازیها را رعایت کنیم. یک بخش آن بردهای 2 بر صفر است. تیمهای حرفهای باید در لیگ همه کارها را محاسبه کنند. ما نباید پیروزی زودهنگام برابر نوین کشاورز را برای میزان کنار بگذاریم زیرا بازیکنان این تیم با هدایت آقای مسعود آرمات تاکنون نشان دادهاند برابر تیمهای مدعی دست و پا بسته نیستند. تیم تهرانی قابل احترام است. ما هم تیم خوب و بیحاشیهای داریم و فکر میکنم با ترکیبی از بازیکنان باتجربه و البته جوان میتوانیم به موفقیت برسیم.
بویژه از این منظر که کواچ سرمربی تیم ملی در ایران است و بازیها را از نزدیک میبیند.
بله، آمدن کواچ انگیزه برخی از بازیکنان جوان را بیشتر میکند. والیبال ایران رویدادهای مهمی در پیش دارد و همه بازیکنان تیمها در مراحل پایانی میخواهند از آخرین فرصتها استفاده کنند تا خودشان را به فدراسیون و سرمربی تیم ملی نشان بدهند.
لیگ امسال منتقدان زیادی داشت. نظر تو درباره لیگ برتر دو گروهی و بازیهای مراحل پایانی چیست؟
وقتی گروهبندی میشود همه به دنبال تحلیل قدرت تیمها هستند؛ به طور مثال تیمهای یک گروه رقبای گروه دیگر را آسانتر میدانند. نمیخواهم به این مسائل دامن بزنم، اما تیمهای گروه دیگر بسیار ضعیفتر از گروه ما بودند. تیم شهرداری ارومیه در بسیاری از رقابتها بازیهای آسانی برگزار کرد، هر چند این تیم با رفتن سعید معروف دچار تغییراتی شد، اما همچنان صدر جدول را از آن خود کرد و با نصف قوایش در بازی پایانی برنده از میدان بیرون رفت. گروهبندی در اختیارات من نیست و نمیدانم بر چه اساسی است، اما هر چه بود تمام شد و بازیهای حذفی تعیینکننده است.
لیگ برتر به لحاظ کیفی تاکنون چگونه بود؟
به شخصه از کیفیت بازیها راضی هستم. تیمهای بزرگی مثل پیکان و میزان که خیلیها میگفتند پیکان بدون باخت قهرمان نیمفصل میشود، در جریان بازیها باختند و بازیهای سختی برابر حریفان برگزار کردند. با آغاز مرحله حذفی کیفیت بازیها بهتر میشود و ملیپوشان باید تحتفشار بیشتری بازی کنند که این به نفع واالیبال است. ملیپوشان در این فصل فشار زیادی را در بازیهای بینالمللی تحمل کردند و فشردگی بازیها میتوانست به ضررمان تمام شود. فدراسیون با برگزاری بازیها در روزهای چهارشنبه، فشار را از روی بازیکنان برداشت. تیمها فرصت ریکاوری داشتند و اینطور نبود که همیشه در سفر باشیم و زمانی برای مرور برنامههای تیمی یا رفع نقاط ضعف نداشته باشیم. سال گذشته انجام دو بازی در هفته واقعا طاقتفرسا بود.
با این صحبتها ملیپوشان قبراقتری باید ببینیم.
شک نکنید همینطور است. بچههای تیم ما هم انرژیشان را برای بازیهای حذفی نگه داشتهاند و برای همین شک نکنید که پلیآف این دوره از بهترین دورههای لیگ برتر والیبال خواهد بود.
برنامههای میزان تا اینجای بازیهای لیگ برتر عملی شده است؟
بله ما چند هدف داشتیم که به دنبال آن هستیم. در وهله نخست قرار گرفتن در جمع چهار تیم بود. البته با توجه به فاصله تیمها میشد حدس زد جایگاه تیم ما کجاست. هدف بعدی رسیدن به جمع چهار تیم با عبور از مرحله حذفی است. ما نیز مانند تعدادی از مدعیان بخت مناسبی برای قهرمانی داریم و سعی میکنیم از فرصتهای پیشرو برای رسیدن به هدف نهایی استفاده کنیم. بارها گفتهام من همیشه برای تیمی که بازی میکنم تعصب دارم بخصوص که امسال تیم شهر خودم است. بازیکنان تیم ما فرصت اشتباه کردن ندارند زیرا با هم صحبت کرده ایم و به این نتیجه رسیدهایم که بازیهای حذفی جای اشتباه کردن نیست و اشتباهاتمان را پیش از این در جریان بازیهای گروهی مرتکب شدهایم. روزهای سخت معمولا همه به دستهای من فرهاد ظریف یا بازیکنان باتجربه تیم نگاه میکنند. هر چه باشد لیبروها به عنوان دریافتکننده توپ اول، آغازگر حمله هستند و کانون توجه و نگاه همگان.
چقدر با این نظر که میگویند شما ـ منظور نسل طلایی والیبال ـ پشتوانه ندارید، موافقی؟
نمیخواهم وارد این مسائل شوم زیرا باید ساعتها کار کارشناسی صورت بگیرد. ما درباره مسائل کلان والیبال نمیتوانیم در چند جمله نظر بدهیم در حالی که تحقیقی هم نکردهایم. والیبال ایران از استعداد پر است و فدراسیون والیبال بخوبی فعالیتها بویژه در ردههای سنی را مدیریت کرده است. ما طی ده سال و در دورههای مختلف تیم ملی دور هم جمع شدیم پس بچههایی که اکنون در ردههای سنی بازی میکنند به مرور زمان بهتر میشوند و یک روز نسل طلایی لقب میگیرند.
فرهاد ظریف رفت و دوباره به تیم ملی بازگشت. آیا این به معنای نداشتن پشتوانه در پست ظریف است؟
من قبول ندارم بازیکن در پست من نداریم. حتی به این هم معتقد نیستم که فاصله بین بازیکنان کم یا زیاد است. در برخی پستها شرایط فرق میکند. ممکن است یک بازیکن علاوه بر شرایط فنی، یکسری خصوصیات دیگر هم داشته باشد که در انتخاب مربی اهمیت دارد. بازیکنان جوان میآیند و جای ما را در تیم ملی میگیرند همانگونه که ما آمدیم جای قبلیها، این ذات ورزش است.
زمان خداحافظیات را تعیین کردهای؟
بله. انشاءالله به المپیک برویم بعد از ریودوژانیرو 2016.
درباره جایگزینی بازیکنان گفتی. نکتهای در حرفهایت بود که خوب متوجه نشدم. منظورت از اینکه گفتید« در برخی پستها شرایط فرق میکند،» چیست؟
ممکن است ما در برخی پستها واقعا به مشکل برخورد کنیم که این امر اجنتابناپذیر است. هر چند نمیتوانم با قاطعیت درباره پاسور آینده تیم ملی صحبت کنم، اما آنچه اکنون و شاید برای مدتهای طولانیتر میبینم، حضور سعید معروف است. او واقعا بهترین پاسور دنیاست و سخت میشود برای معروف جانشینی تصور کرد. معروف بازیکن بزرگی است و به اعتقاد من بسیاری از تواناییهای او هنوز بروز داده نشده است.
کمی مصداقیتر درباره معروف حرف بزنیم. بهطور مثال وقتی در کنار او بازی میکنی چه کارهای خاصی انجام میدهد؟
سعید آهنگ بازی را در اختیار میگیرد و کاملا به جریان مسابقه آگاه است. حس بازیخوانی دارد و علاوه بر کمک به بازیکنان درون زمین، کمک خوبی برای مربیان بهشمار میآید تا خواستههایشان را بخوبی و توسط کاپیتان و پاسور تیم در زمین پیاده کنند.
رفتن سعید معروف چقدر در لیگ برتر والیبال تاثیر گذاشت؟
با جدایی سعید درست است خود او سود کرد زیرا میتواند والیبالش را در یکی از بهترین تیمهای دنیا ارتقا دهد، اما والیبال ایران یکی از سرمایهها و الگوهای فنی خود را برای جوانان از دست داد. من اعتقاد دارم این انتقال از جنبههایی به سود والیبال ایران تمام میشود زیرا سعید در بازگشت، سعید دوران قبل از لیگ روسیه یا اروپا نیست.
تغییراتی که تو امروز در فردای بازی معروف میبینی بیشتر شامل چه مواردی است؟
ببینید سعید معروف و تیم ملی رشد چشمگیری در والیبال دنیا داشتند، اما سعید به عنوان بهترین پاسور دنیا نیاز داشت تا توانمندیهای خود را در لیگی به غیر از ایران توسعه دهد. سعید در والیبال ایران یک برند است که خیلیها اکنون والیبال ایران را با پاسورش میشناسند. او برای این کار شاید چند فصل انتظار کشید و بالاخره پاسخ پیشنهاد زنیت را برای لیگ روسیه و اروپا داد. در زنیت میتواند در کنار تعدادی از برترینهای والیبال دنیا بازی کند و بازی به بازی در لیگ روسیه و لیگ اروپا، والیبالش را ارتقا دهد. بازی کردن در سطح اول والیبال جهان حتما دستاوردهای گرانبهایی برای کاپیتان تیم ملی دارد.
اشکهای ظریف قهرمان
1ـ تصویری که خیلی از ما از فرهاد ظریف بیرون از زمین والیبال داریم، حضور او در برنامههای تلویزیونی است. معمولا لیبروی والیبال ایران در مهمانی این برنامهها تنها نیست و همسر یا بخصوص دخترش ترمه همراه اویند. ترمه با شیطنتهای کودکانهاش استودیو برنامه را به هم میریزد و فرهاد مجبور است در یک برنامه تلویزیونی هم به عنوان یک لیبرو عمل کند و مدام سرتاسر استودیوی برنامه زنده دنبال ترمه برود!
اما زیباتر از این تصاویر، عکس فرهاد ظریف در پایان بازیهای آسیایی است. زمانی که دخترش را در پایان بازیهای آسیایی در آغوش گرفته است و اشک میریزد. ترمه آنجا با دیدن اشکهای پدر یاد گرفت، اشک فقط برای بهانهجویی و لجبازی کودکانه نیست. اشک پدر آن روز اشک افتخار بود. اشک قهرمانی. اشکی که از سر شوق بود. فرهاد ظریف در جشن ملی و خانوادگی قهرمانی رقابتهای والیبال بازیهای آسیایی اینچئون کرهجنوبی را تقدیم مردم ایران کرد. قهرمانی ایران با تصویری بهیادماندنی از خیره شدن دختر به اشکهای پدر.
2ـ فرهاد ظریف قد کوتاه است. آنقدر قد کوتاه که باور کردنش به عنوان والیبالیست برای خیلیها که والیبال و بسکتبال را ورزشهای آدمهای قد بلند میدانند، مشکل است. اما قد فقط معیار و شاخص ارزیابی افراد برای ورود به ورزشها نیست. مهدی کامرانی هم زمانی که در شهرری بسکتبال را شروع کرده بود، نوجوانی قد کوتاه و نحیف بود که کسی باور نمیکرد روزی برسد کامرانی یکی از بهترینهای بسکتبال ایران و آسیا شود. فرهاد ظریف، اما به خاطر قدش خیلی سرزنش شد. حرفهای ناامیدکننده شنید. بازیکنی با قد نزدیک به یک متر و 66 سانتیمتر در کجای والیبال قرار میگیرد و اصلا از این ورزش چه میخواهد. در همان روزها فدراسیون جهانی دو سال بود پست لیبرو را در والیبال اضافه کرده بود بنابراین فرصتی به ظریف دست داد تا تواناییهای خود را در این پست آزمایش کند. او برابر پرسشهای فراوانی قرار داشت، اما ظریف برای پاسخ به این پرسشها فقط تلاش کرد. تلاش کرد که عاشق والیبال باقی بماند و به کارش اعتقاد داشته باشد. همین بود که ظریف در والیبال ایران قد کشید و تنومند شد.
3ـ میخواهیم بیشتر از فرهاد ظریف بنویسیم. قدری سادهتر. متولد دوازدهم اسفند ۱۳۶۱ در مشهد که به قول خودش تولدش در راه است. این فقط معرفی فرهاد ظریف نیست زیرا او با نام کامل فرهاد ظریفورزندهآهنگرانی، شناسنامه دارد. بچه نخریسی سابق مشهد. شناسنامهاش در والیبال از سالها پیش تاکنون با این توضیحات نوشته شده است؛ عضو تیمهای ردههای سنی ملی و تیم والیبال مردان ایران و بازیکن کنونی باشگاه میزان خراسان. بازی در تعدادی از بهترین تیمهای باشگاهی ایران مانند؛ صنام، پیکان، سایپا و کاله در کارنامهاش دیده میشود و بازیهای باشگاهی و ملی ثابت میکند اکنون او لیبروی اول ایران است. جایگاهی که برای فرهاد ظریف براحتی به دست نیامد. از مسخره کردنهای اطرافیان به عنوان کسی که با قد کوتاهش میخواهد بر فراز تور بایستد تا نگاههای معنادار همتیمیها بخصوص در اردوهای تیم ملی. با وجود این، تشویقهای پدر و مادر همیشه قوت قلب ظریف در تمریناتش بود. گاهی با شدت انتقادهای دوستانش تحریک میشد بر تلاشش بیفزاید. خودش از تمام این موارد به عنوان تجربه یاد میکند و میگوید اکنون در این جایگاه هرگز نمیخواهد روزهای سخت ظریف را برای جوانانی که در راهند تکرار کند بلکه میخواهد راه بهتری پیشروی آنها قرار دهد. مانند راهی که بعد از تحمل همه مشقتها بالاخره به اردوی تیم نوجوانان با حضور ایوان بوگانیکف منتهی شد. ایوان او را پذیرفت و ظریف در والیبال متولد شد.