به گزارش ایران اکونومیست، شهروند در مطلبی به بررسی انتقادات از تیتر اخیر یک روزنامه اصلاح طلب پرداخته و نوشت: در دوره عبور انتقالی از دولت سیزدهم به چهاردهم، پرهیز از حاشیهسازی یکی از الزامات فضای سیاسی و رسانهای کشور است، اما انتشار مطلبی درباره مسعود پزشکیان در یک روزنامه اصلاحطلب و نام بردن از او با عنوان «گورباچف ایرانی» در روزهای اخیر در کانون توجه مخاطبان قرار گرفت و با واکنشهای بسیاری همراه شد و انتقادات بسیاری را برانگیخت. هرچند هدف این روزنامه از این عنوانسازی مشخص نیست، اما کاربران معتقد هستند استفاده از این ادبیات باعث حاشیهسازیاست.
بلاهتی که بوی خیانت میدهد
عطاءالله مهاجرانی، وزیر دولت اصلاحات، در توییتی با عنوان «بلاهتی که بوی خیانت میدهد» نوشت: «باید تفحص کرد که این تیتر مسئلهدار و مشکوک چگونه انتخاب شده است؟ تیتر سفارشی است؟»
محمدجواد آذری جهرمی، وزیر ارتباطات دولت روحانی و قائممقام ستاد انتخاباتی مسعود پزشکیان، هم دیگر چهره سیاسی بود که به این تیتر واکنش نشان داد و از آن انتقاد کرد. آذری جهرمی در توییتی در اینباره نوشت: «این اُف به رهرو کلام علی علیه السلام نخواهد چسبید، ان شاالله...»
تضعیف گفتمان توافقسازی
محمد فاضلی، چهره فرهنگی که بهعنوان مشاور در برنامههای انتخاباتی صداوسیما در کنار رئیسجمهور منتخب ایران حضور داشت، هم با نقد این تیتر، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «اینگونه تیتر زدن چه معنایی دارد؟ برای منتخبی که شعار وفاق ملی و توافقسازی سر داده، اینگونه تیترها مصداق بهانه دادن دست رقبای تندرو برای زدن و تضعیف گفتمان توافقسازی است.»
اما واکنشها به تیتر این روزنامه تنها به جناح سیاسی نزدیک به پزشکیان محدود نشد و چهرههای وابسته به جریان رقیب او در انتخابات ریاستجمهوری ١٤٠٣، به انتخاب این تیتر واکنش نشان دادند؛ مانند امیرحسین ثابتی، نماینده مجلس دوازدهم و از حامیان سعید جلیلی، که در کانال تلگرامی خود در اینباره نوشت: «اگر یک روزنامه منتقد پزشکیان به او لقب «گورباچف ایرانی» میداد جای تعجب نداشت؛ چون شهرت گورباچف در دنیا بهخاطر سادهلوحی در اعتماد به آمریکا بود که در نهایت باعث فروپاشی شوروی شد، اما اینکه یک روزنامه طرفدار پزشکیان نیز از حالا او را گورباچف توصیف میکند، نشان میدهد خطر از آنچه همه فکر میکنند نزدیکتر است!» بالا گرفتن انتقادات از تیتر روزنامه آرمان امروز واکنش مدیرمسئول این روزنامه را در پی داشت؛ او نیز به مانند منتقدان، شبکه اجتماعی ایکس را محل مناسبی برای دفاع از اقدام رسانه خود تشخیص داد و در پستی در حساب کاربری خود نوشت: «متأسفانه سوءبرداشت شده است، در متن مصاحبه آمده است پزشکیان نه گورباچف است نه... پزشکیان، پزشکیان است. من بیش از دیگران به منش علوی و تفاوت بارز پزشکیان با امثال گورباچف واقفم و در این ماه آن را در روزنامه آرمان امروز انعکاس دادهام.»
او چندی بعد با انتشار بخشی از متن گزارش جنجالی این روزنامه، در واکنش به توییت امیرحسین ثابتی در شبکه اجتماعی ایکس اینطور نوشت: «تندروی نکنید، ما قصد دفاع از گورباچف را نداریم و همه ویژگیها و رویکردهای او مورد تأیید ما نیست. نظر ما همان نظر مقام معظم رهبری است. پزشکیان، پزشکیان است، نه گورباچف و این در متن مصاحبه مورد تأکید قرار گرفته است.»
تیری که از غمزه، خطا رفت
مالک رضایی، کارشناسارشد علومسیاسی، در یادداشتی نوشت: تیتر بزرگی با تصویری از پزشکیان، در صفحه اول چهارهزار و پانصد و سومین شماره روزنامه «آرمان امروز» با نام « مانیفست گورباچف ایرانی» جاخوش کرد که تعجب و شگفتی آگاهان سیاسی را برانگیخت.
با انتخاب این عنوان، نشان و نشانهای که حتی منتقدترین و مخالفترین مخالفان #مسعود_پزشکیان هم آن را برازنده این رجل نامآشنای سیاسی و مذهبی کشور ندانسته بودند، قبل از شروع رسمی کار دولت جدید از طرف یک روزنامه همفکر و همسو به رئیس آن دولت ارزانی شد تا از همان بدو کار، نگرانیها را در مورد او افزون کند و هرگونه منفذهای اصلاحگرانه را بر او ببندد.
گویی که عقل و فصلی که آن روزنامه به چهل سال، دلش جمع آورد، با این تیتر خام و نپخته خود، شیوهای کرد آن نرگس فتانه که مپرس...
دستاندرکاران روزنامه آرمان امروز با این تیتر خود، چه ذهنیتی پیش روی افکارعمومی قرار داد، جز اینکه قبل از شروع کار دولت جدید به زعامت دکتر پزشکیان بگویند: عجب! پس خرقه رهنِ می و مطرب شد و زُنّار بِمانْد؟ انتظار چنین نپختگی و خامی از روزنامهای که بیش از ۴۰۰۰شماره در بیلان خود دارد، اصلا و ابدا نمیرفت. اگر چه با تیتر خام و نپخته تیری که زد از غمزه، خطا رفت. تا باز چه اندیشه کند رأی صوابش...
نقش بیبدیل رهبری دینی و معنوی در ایران، شوخی نیست
رضایی می افزاید: اما چنین تیترهایی چندان هم تازه نیست که افتخار انتساب آن، امروز به روزنامهای برسد. نسبت نسب چنین انتسابهای خیالی را قبل از پزشکیان به خاتمی هم دادهاند.
جا داشت آن روزنامه قبل از چنین انتسابی، پاسخ خود را از آن پیر فرزانه میگرفت و چو غلام آفتاب است، هم از آفتاب میگفت. نه شب است نه شبپرست است که حدیث خواب میگفت. جا داشت که به طریق ترجمانی، پنهان از او میپرسید و بهخودش و ما جواب میگفت.
رهبر معظم انقلاب بیست سال پیش در دیدار با کارگزاران نظام گفتند:... اینها در چند مورد اشتباه کردند: اشتباه اوّلشان این است که آقای خاتمی، گورباچف نیست. اشتباه دومشان این است که اسلام، کمونیسم نیست. اشتباه سومشان این است که نظام مردمی جمهوری اسلامی، نظام دیکتاتوری پرولتاریا نیست. اشتباه چهارمشان این است که ایرانِ یکپارچه، شوروی متشکل از سرزمینهای بههمسنجاقشده نیست. اشتباه پنجمشان این است که نقش بیبدیل رهبری دینی و معنوی در ایران، شوخی نیست....»
آیا روزنامه آرمان امروز، با این شبیهسازی خیالی خود به این نکته هم واقف است که پایان گورباچف، چه بود و پایان شوروی چه بود؟
مگر اینکه در همان بدو کار دولت جدید قصد یک پاس گل طلایی به مخالفین پزشکیان را داشته باشد که در آن صورت، پزشکیان باید مارادوناها را رها کند و به فکر کنترل و رفع سوءاثر تیتر نگرانکننده و مخرب روزنامهای باشد که ادعای همفکری و همسویی با گفتمان دولت جدید دارد.
نکتهای که با این تیتر، ناگه جست از زبان، آن را همچو تیری دان که جست، آن از کمان. این تیتر، چه با حسننیت کار شده باشد و یا از سر ندانمکاری، چیزی از ماهیت تخریبگری آن نمیکاهد که قبل از آغاز کار دولت جدید، تمامی مخالفین و منتقدین آن دولت را با اتکا بر همان تیتر، علیه آن دولت بسیج کند و هرگونه اقدامات اجرایی و تمشیت امور دولت را از همان بدو کار به حاشیه ببرد. درحالیکه نه پزشکیان، گورباچف است و نه برنامههای سیاسی او گلاسنوست است و نه برنامههای اقتصادی او، پراستراوئیکا است و نه ایران، شوروی است. ایران، ایران است و پزشکیان هم پزشک ایران که هیچ اف و آهی در پسوند و پیشوند نامش نیست.
چهارمین گورباچف ایرانی!
غلامعلی دهقان، کارشناس سیاسی و مدرس تاریخ، نیز در یادداشتی نوشت:
در ایران پس از انقلاب، هرگاه انتخاباتی برگزار شده و فرد منتخب خواهان توسعه سیاسی در داخل و بهبود رابطه با غرب شده یا وعده اصلاحات اقتصادی داده؛ ناگاه عدهای فریاد بلند کردهاند که سیاست اصلاحات اقتصادی و توسعه سیاسی در شوروی سابق آماده پیاده شدن در ایران است. یکبار زمان انتخاب مرحوم هاشمی رفسنجانی که اتفاقا چند سالی همزمان با گورباچف بود، برخی گفتند هاشمی گورباچف ایران است.
بار دیگر وقتی سیدمحمد خاتمی به قدرت رسید، برخی گفتند خاتمی گورباچف ایران است که مقام رهبری جواب اینان را داد و گفت نه ایران شوروی سابق است، نه اسلام کمونیسم است و نه خاتمی گورباچف.
پس از روی کار آمدن حسن روحانی هم عدهای هو انداختند که اینبار با برجام کار تمام است و گورباچف واقعی روحانی است.
حالا هم از دید برخی، تعامل با جهان که موضوع جدیدی نیست و طرح حضور هرچه بیشتر مردم در صحنه سیاست کشور که بازهم سخن نویی نیست از سوی پزشکیان، سبب شده بعضی شبیهسازی کنند و پزشکیان را گورباچف ایران بدانند.
کجسلیقگی محض و قیاس معالفارق. ما این تحلیلها را قبلا هم شنیدهایم...
از قیاسش خنده آمد خلق را
کو چو خود پنداشت صاحب دلق را