چهارشنبه ۱۳ تير ۱۴۰۳ - 2024 July 03 - ۲۵ ذی الحجه ۱۴۴۵
۱۱ تير ۱۴۰۳ - ۱۸:۴۰
اگر بشنوند. . .

دیدگاه علی گرجی درباره چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری

علی گرجی: عدم مشارکت می‌توانست ناامیدی از وضعیت موجود ، ناامیدی از امکان تغییر، ناامیدی از شمارش درست ، و یا داشتن این پیش‌فرض که همه چیز از قبل تعیین شده و انتخابات نمایشی است ، اعتراض به گزینش شورای نگهبان و عملا دو مرحله‌ای کردن انتخابات ، اعتراض به سیاست های جاری حاکمیت و ... و البته بخشی هم نگاه براندازانه باشد .
کد خبر: ۷۱۴۶۲۲
علی گرجی
بنام خدا

اگر بشنوند . . .

علی گرجی

چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری به دور دوم کشیده شد و نهایت کار تا آخر این هفته مشخص می‌شود.
اما آنچه تاکنون اتفاق افتاده است بنظر میرسد بسیار معنادار و قابل تامل است . بر اساس آمار و اعداد منتشر شده رسمی از میان ۶۱/۵ میلیون نفر جمعیت واجد رای دادن ، تعداد ۲۴/۵ میلیون نفر یعنی نزدیک به ۴۰٪ مشارکت کرده‌اند . تجزیه و تحلیل نسبت آرای به صندوق ریخته شده و نشده دارای پیام هایی است که نگاهی به آنها می‌تواند مفید باشد .

۱- آنچه که به عنوان جبهه انقلاب ، جبهه پایداری ، و یا با اسامی سنتی‌تر اصولگرا ، تندرو و.... خوانده می‌شوند در مجموع برای ۳ کاندیدایشان ۱۳ میلیون رای معادل حدود ۵۳ درصد از آرای به صندوق ریخته شده و در واقع ۲۱ درصد از رای موافق کل جامعه ایران را بدست آورده‌اند . این در حالی است که طرفداران این تفکر ( در مجموع) دولت و تقریبا تمامی نهادهای اجرایی ، نظارتی ، مالی و تبلیغاتی را در دست داشتند و به عبارتی روزگار به کامشان بود . از نظر آنها علی‌الاصول نباید جای هیچگونه شک و شبهه و تردیدی از انحراف در رای‌گیری ، شمارش ، تجمیع و اعلام آرا باشد .
این اقبال جامعه از ایشان در شرایطی است که پروژه یک‌دست‌سازی، که برایشان نوعی " اشاره به نزدیک " بود جریان داشت . کسب این مقدار رای از آحاد مردم ایران بر اساس آماری که خودشان منتشر ساخته‌اند آیا نباید جای اندیشه و تاملی بوجود بیاورد که در کجای کار ایستاده‌اند ؟ با داشتن چنین اقلیتی از همراهی مردم ، در اختیار گرفتن تقریبا تمامی امکانات کشور با کدام عدل و انصاف و راستی و درستی در اعتقاداتشان تطابق دارد ؟
اما بنظر میرسد برایشان مفید باشد که آرایشان در این نوبت را با آرای نوبت های قبلی نیز مقایسه‌ای بکنند تا روند نزولی آنرا ببینند . این روند نزولی عبرت آمیز است .

۲- طیف اصلاح‌طلبان و میانه روهای حکومتی و غیر حکومتی ، که آقای پزشکیان ایشان را نمایندگی می‌کند ، با کسب حدود ۱۰/۵ میلیون رای نزدیک به ۴۳ درصد از آرای صندوق و ۱۷ درصد از کل جامعه ، به دور دوم راه یافتند . قطعا برای این جناح از فعالین سیاسی ایران جای اما و اگر فراوان است : محدودیت های پیدا و پنهان ، تبلیغات یکطرفه و شدیدا منفی علیه ایشان ، در بند و حصر بودن برخی از چهره‌ها و فعالین ، و ... می‌تواند بخشی از این اما و اگرها باشد . اضافه بر این‌که بالاخره نسبت به انتخابات قبل ، از افزایش رای نسبتا خوبی هم برخوردار بوده‌اند .
اما برای این جناح نیز هنوز جای تامل و تفکر وجود دارد . بنظر میرسد اصلاح طلبان نیاز شدید به پالودن فکری و فردی دارند . دعوای این جناح با اصولگراها در چیست ؟ فقط کسب قدرت ؟
اگر قرار باشد پس از کسب قدرت توسط این جناح ، در بر همان پاشنه بچرخد که تا بحال میچرخیده‌ است ، برای جامعه و مردمی که در بحران معیشت گرفتار آمده‌ و از آزادی های اساسی و اولیه بی‌بهره‌اند چه تفاوتی دارد چه کسی پشت میز باشد .
و اگر قرار باشد پس از کسب قدرت تغییراتی در نحوه حکمرانی ( نسبت به جناح مقابلشان) ایجاد نمایند ، خود باید نمونه و سمبل آن باشند . اصلاح طلبان از رفتار و گفتار ناشیانه برخی منسوبانشان در سال‌های گذشته ضربه های سختی خورده‌اند و نیاز شدیدی به نوعی تصفیه درونی و اصلاح خویش دارند . جامعه ایران سخت هوشیار است !

۳- اما ۶۰ درصد از جامعه در این انتخابات شرکت نکردند . همینجا بگویم که در جهان امروز در هیچ کشوری که انتخابات سالم و رقابتی برگزار می‌شود ۱۰۰ درصد واجدین شرایط رای نمی‌دهند. مگر در دموکراتیک نماهای دیکتاتور زده ، که انتخابات فقط یک نمایش است برای کوبیدن مشتی محکم بر دهان کسی ، و نه انتخاب مدیران اجرایی !
بطور معمول مشارکت حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد ، عدد بسیار بالا و مقبولی در عرف انتخاباتی است . در سابقه انتخاباتی ایران نیز ، در سال ۸۸ مشارکت در سطح بسیار بالای ۸۵ درصد بوده است .
بنابراین اگر واقع‌گرایانه به وضعیت نگاه کنیم ( و نه ایده آلیستی ) شاید بتوان گفت حدود ۲۵ تا ۳۰ درصد از جمعیت کشور " عالما عامدا " مشارکت را برنتافتند.
اما همین ۲۵ تا ۳۰ درصد نیز طیف گسترده‌ای دارند . براندازان همه را به جیب خود نیاندازند !
عدم مشارکت می‌توانست ناامیدی از وضعیت موجود ، ناامیدی از امکان تغییر، ناامیدی از شمارش درست ، و یا داشتن این پیش‌فرض که همه چیز از قبل تعیین شده و انتخابات نمایشی است ، اعتراض به گزینش شورای نگهبان و عملا دو مرحله‌ای کردن انتخابات ، اعتراض به سیاست های جاری حاکمیت و ... و البته بخشی هم نگاه براندازانه باشد .

 
۴- اما آنچه برای تصمیم گیران مملکت مهم است ، این است که علیرغم تبلیغات فراوان ، صرف بودجه های میلیاردی از بیت المال ، بکار گرفتن انواع و اقسام روش ها برای تحریک احساسات و عواطف مذهبی و اعتقادی ، واکنش جامعه برخلاف برنامه و تصور آنان است . بخش مهمی از رای نداده‌ها سرخوردگان از بهبود اوضاع هستند که به بی‌تفاوتی کشانده شده‌اند ، و این درصد رو به افزایش است . روند حرکت درونی جامعه از امیدوار به متحیر ، متحیر به سَرخورده ، سرخورده به ناراضی ، ناراضی به ناامید و ناامید به مخالف است . این صدایی است که از این انتخابات در قیاس با دوره های قبل شنیده می‌شود. این صدا را باید شنید . مدبرانه و با کیاست ، جهت این روند را می‌بایست معکوس ساخت . ادامه این روند قطعا به نفع هیچکس نیست و آینده خوبی را برای کشورمان به تصویر نمیکشد . کشور از آن همه ایرانیان است ، و در ذیل آن نعمات خدادادی ، امکانات موجود ، و حتی حکمرانی نیز از آن همه است . نا امید کردن و راندن بخشی از مردم ، هرگز نمی‌تواند با هیچ اعتقادی سازگار در آید . این صدا را بشنویم . ایران را دریابیم .

۵- اما صاحبان اصلی این کشور ، مردمی که این مملکت ملک مشاع آنها است ، آنهایی که رای دادند یا ندادند . به هرحال از حق شان به هرشکل که خواستند استفاده کردند ، که رای دادن حق مردم است نه تکلیف آنان . تکلیف با مدیران جامعه است که بر خواسته مردم گردن نهند .
در هشتم تیرماه جامعه پیام خود را به بازیگران عرصه سیاست رساند :
سیاست‌های موجود و روش های اِعمال شده روند تایید کاهشی دارد . اگر دست به اصلاح امور مردم و کشور نزنیم ، نا امیدی و سرخوردگی با روند افزایشی آن ، اصلا خبر خوبی نیست !

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار