جمعه ۰۸ تير ۱۴۰۳ - 2024 June 28 - ۲۰ ذی الحجه ۱۴۴۵
۰۵ تير ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۲

مرتضی ولی عهد من بود

خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) ـ غدیر در شعر
کد خبر: ۷۱۲۱۶۲

عطار نیشابوری

حق تعالی گفت درخمّ غدیر

با رسول الله ز آیات منیر

ایّها النّاس این بود الهام او

ز آنکه از حق آمده پیغام او

گفت کن تو با خلایق این ندا

هستم این دم خود رسولی بر شما

هرچه حق گفته است من خود آن کنم

بر تو من اسرار حق آسان کنم

جبرئیل آمد همین با من بگفت

من بگویم با شما راز نهفت

این چنین گفته است قهّار جهان

حیّ و قیّوم و خدای غیب دان

مرتضی ولی عهد من بود

هر که این سرّ را نداند زن بود

مرتضی باب علوم مصطفاست

مرتضی کان کرم بحر صفاست

مرتضی را بد حسن اسرار دان

مرتضی را بد حسین اسرار خوان

مرتضی را بود سلمان تکیه گاه

بوذر و قنبر غلام خاک راه

مرتضی را بود جبریلش غلام

ز آنکه استادش بد از سرّ کلام

تو نمی‌دانی امام خویش را

بگذر از باطل بگیر این کیش را

مرتضی داماد و بن عمّ رسول

مرتضی اسرار حق دارد قبول

گر تو راه او نگیری بی رهی

همچو موری اوفتاده در چهی

رو تو راه راست اینک راستی

هم بیابی آنچه از حق خواستی

رو تو راه راست را ازشاه پرس

گوش کن اسرار او از چاه پرس

تا برآید نی بگوید فال او

در معانی جملهٔ احوال او

نی همی‌گوید که اسرارم علیست

صاف ایمان کرده در کارم علیست

تو چه دانی چونکه ایمان نیستت

خود ولای شاه مردان نیستت

هر که او را رهنما شیطان بود

بیشکی او خود ز مردودان بود

رو تو ترک زرق و این امساک کن

غیر حق را از دل خود پاک کن

ترک مذهبها کن و غوغا مکن

عالمی را این چنین رسوا مکن

خارجی و رافضی دیگر مباش

جوی علم معنی دیگرمباش

مذهب بسیار باشد مختلف

این نکو نبود مگر پیش خرف

مذهب حق یک بود ای هوشیار

این سخن نقل است از شیخ کبار

آل احمد جمله یک دین داشتند

در ره تحقیق تلقین داشتند

رو چو ایشان مخزن اسرار جو

مذهب حق را ز هشت و چار جو

این کتبهائی که بینی در جهان

بی کلام حق همه تصنیف دان

هیچ میدانی که تصنیفات چیست

وین همه شرح ودلایل بهر کیست

بهر آنکس کو رود در مدرسه

شرح گوید از علوم فلسفه

آن بزرگ مدرسه ارزر بود

در میان عارفان او خر بود

او ستاند غلّه و زر بیشمار

من بحال او بگریم زار زار

زانکه مال وقف میدانی که چیست

جمله خون وریم درویش و دنی است

هر که او مفتی شد و فتوی نوشت

بهر یک دینار در صد جا نوشت

بدعت و بهتان همه می‌کرد راست

تا بگیرد یک درم کین حق ماست

حق تعالی حلق او خواهد گرفت

بعد از آنی دلق او خواهد گرفت

فریدالدّین ابوحامِد محمّد عطّار نِیشابوری (۵۴۰ - ۶۱۸ قمری) یکی از عارفان و شاعران ایرانی بلندنام ادبیات فارسی در پایان سدهٔ ششم و آغاز سدهٔ هفتم است. او در سال ۵۴۰ هجری برابر با ۱۱۴۶ میلادی در نیشابور زاده شد. وی یکی از پرکارترین شاعران ایرانی به شمار می‌رود و بنا به نظر عارفان در زمینه عرفانی از مرتبه‌ای بالا برخوردار بوده‌است.

 

 

نظر شما در این رابطه چیست
آخرین اخبار