به گزارش ايسنا به نقل از روزنامه ابتكار، اما آيا ميدانيد چگونه بايد وصيتنامه بنويسيم:
تنظيم وصيتنامه به علايق ديني و حقوقي فرد بستگي دارد، در صورتي كه فرد مايل باشد براي امور شرعي، شخصي و مالي خود پس از فوت تعيين تكليف كند، وصيتنامه تنظيم ميكند. نوشتن وصيتنامه در بين مسلمانان امري متداول به شمار ميرود. وصيت از ريشه وصي و به معناي عهد، فرمان دادن و سفارش كردن است و در اصطلاح حقوقي، وصيت عملي حقوقي است كه به موجب آن، شخص به طور مستقيم يا درنتيجه تسليط (گماشتن) ديگران در اموال يا حقوق خود براي بعد از فوت تصرف ميكند. هر فردي چنانچه بخواهد از اجرايي شدن وصيتنامه خود پس از مرگ مطمئن شود ميبايست شرايط و تشريفات قانوني تنظيم وصيتنامه را رعايت كند. اطلاع نداشتن از تشريفات قانوني و يا رعايت نكردن آن در تنظيم وصيتنامه، موجب تنش و اختلاف در خانواده وراث شده و بر حجم پروندههاي دادگستري نيز ميافزايد.
*انواع وصيتنامه
مطابق قانون امور حسبي، وصيتنامه سه بر نوع است: وصيتنامه خودنوشت، سري و رسمي.
الف- وصيتنامه خودنوشت: وصيتي است كه وصيتكننده به خط خود مينويسد و به همين دليل آن را وصيتنامه خودنوشت گويند. مطابق ماده 278 قانون امور حسبي، وصيتنامه خودنوشت در صورتي معتبر است كه تمام آن به خط وصيتكننده نوشته شده و داراي تاريخ روز، ماه و سال به خط وصيتكننده بوده و به امضاي او رسيده باشد.
ب- وصيتنامه سري: اين نوع وصيتنامه ممكن است به خط وصيتكننده و يا به خط ديگري باشد اما درهر صورت بايد به امضاي وصيتكننده برسد و به ترتيبي كه براي امانت اسناد در قانون ثبت اسناد مقرر گرديده در اداره ثبت اقامتگاه وصيتكننده يا محل ديگري كه در آييننامه وزارت دادگستري تعيين ميشود، امانت گذارده شود. بر اساس قانون امور حسبي، كسي كه سواد نداشته باشد نميتواند به طور سري وصيت نمايد.
ج- وصيتنامه رسمي: وصيت رسمي در دفاتر اسناد رسمي تنظيم ميشود و تابع تشريفات و مقررات اسناد رسمي است و اعتبار و رسميت آن از دو نوع ديگر بالاتر است و اگر كسي وصيت خود را به طور رسمي تنظيم نمايد، ديگر هيچ خدشهاي به آن وارد نيست و هيچ كدام از ورثه بعد از فوت وصيتكننده نميتواند ايرادي به آن وارد نمايد.
*وصيت شفاهي مخصوص شرايط خاص
علاوه بر اين در موارد اضطراري از قبيل جنگ و زلزله كه شخص نميتواند تشريفات تنظيم وصيتنامه را رعايت كند، قانون امور حسبي، موصي را تحت شرايطي از انجام تشريفات مورد نظر معاف كرده است. در چنين حالتي شخص ميتواند به طور شفاهي نزد دو شاهد وصيت كند به شرط آنكه يكي از شاهدان مفاد وصيتنامه را با تاريخ روز، ماه و سال تنظيم كند و به امضاي حاضران برساند. اما چنانچه موصي تا عادي شدن شرايط نيز در قيد حيات باشد، ميبايست وصيتنامه خود را با تشريفات قانوني تنظيم كند.
*موصي نميتواند وراث را از همه ارث محروم كند
وصيتنامهاي كه تحت يكي از شرايط بالا تنظيم نشده باشد، وصيتنامه عادي تلقي شده و اگر ورثه به صحت و درستي آن اقرار نكنند معمولا در مراجع رسمي پذيرفته نميشود. به شخص وصيتكننده، موصي ميگويند. موصي نميتواند نسبت به كل اموال خود به هر طريقي كه مايل است وصيت كند. مثلا به بعضي از وراث خود كمتر و به بعضي ديگر بيشتر ببخشد يا يك يا چند تن از وراث خود را از ارث محروم كند. اگر چنين وصيتنامهاي تنظيم شود، وصيت متوفي تنها نسبت به يك سوم اموالش نافذ و صحيح است و در صورتي كه ساير ورثه با مفاد وصيتنامه مخالفت كنند، مفاد وصيتنامه نسبت به دو سوم باقي مانده صحيح نيست. بر اين اساس، هر فرد تنها تا يك سوم اموال خود را به هر طريقي كه مايل باشد ميتواند، وصيت نمايد. در باره دوسوم ديگر اموال به وراث تعلق دارد و قانون ارث بر آن جاري است كه پس از فوت شخص مطابق آن اموال بين وراث قانوني تقسيم ميشود.
*اقسام وصيت
وصيت به دو نوع عهدي و تمليكي تقسيم ميشود:
الف) وصيت تمليكي: ماده 826 قانون مدني در تعريف وصيت تمليكي ميگويد "وصيت تمليكي عبارت است از اينكه كسي عين يا منفعتي را از مال خود براي زمان بعد از فوتش به ديگري مجانا تمليك كند. با اين نوع وصيت، شخص ميتواند تا حدودي تكليف اموال خود را معين كند مانند صرف آن در امور خيريه. در وصيت تمليكي، شخصي كه وصيت ميكند موصي و كسي كه به نفع او وصيت تمليكي شده موصيله و مورد وصيت را موصيبه ميگويند. در وصيت تمليكي، تمليك با قبول موصيله پس از فوت موصي محقق ميشود؛ بنابرابن قبول آن قبل از فوت موصي موثر نيست. موصي ميتواند از وصيت خود رجوع كند حتي اگر موصيله، موصي به را قبض كرده باشد.
ب) وصيت عهدي: در ماده يادشده همچنين در تعريف وصيت عهدي آمده است كه وصيت عهدي عبارت است از اينكه شخصي يك يا چند نفر را براي انجام امر يا اموري يا تصرفات ديگري مأمور كند. مثل اينكه شخصي را وصي نمايد تا بعد از مرگش، بدهيهاي او را پرداخت كند. در وصيت عهدي شخصي را كه به موجب وصيت، به عنوان ولي بر صغير يا بر كارهاي ديگر انتخاب شده را وصي ميگويند. در وصيت عهدي، وصيتكننده فرد يا افرادي را براي اداره بخشي از اموال خود و نيز سرپرستي فرزندانش پس از مرگ تعيين ميكند و مسئوليت را به آنها ميسپارد. اين در حالي است كه در وصيت تمليكي، شخص بخشي از اموال خود را پس از مرگ به فرد يا افرادي تمليك ميكند كه اين فرد يا افراد ميتوانند فردي از خانواده يا هر فرد ديگري باشد.
*شرايط وصيتنامه
وصيتكننده بايد هنگام تنظيم وصيت به نكات زير توجه كند كه آنچه وصيت ميشود ارزش مالي و منفعت عقلايي داشته باشد و غيرمشروع نباشد؛ بنابراين وصيت در موضوعاتي مانند مواد مخدر و مشروبات الكلي باطل است. مال مورد وصيت، قابليت معامله و نقل و انتقال داشته باشد، براين اساس اموال عمومي و موقوفه نميتوانند مورد وصيت قرار گيرند. آنچه وصيت ميشود در مالكيت وصيتكننده باشد؛ بنابراين وصيت بر مال غير، باطل است.
*آثار حقوقي وصيتنامه
آثار حقوقي وصيتنامه پس از فوت شخص ظاهر ميشود يعني تا وقتي كه شخص زنده است، خود او تصميمگيرنده و عامل است. به همين جهت بين عامه مردم متداول است كه ميگويند، آدم زنده وكيل و وصي نميخواهد اما با فوت وصيتكننده همه مصمم ميشوند كه به وصيت او عمل كنند. رجوع موصي از وصيت همواره جايز است و فرد ميتواند بارها در وصيتنامه خود تجديدنظر نمايد، بنابراين آخرين وصيتنامه متوفي كه مطابق تشريفات قانوني تنظيم شده باشد، معتبر خواهد بود. در ماده 838 قانون مدني در اين باره آمدهاست: "موصي ميتواند از وصيت خود رجوع كند." به اين ترتيب با اطلاع از تشريفات قانوني تنظيم وصيتنامه و رعايت آن، علاوه بر آنكه هدف فرد از وصيت و آخرين اراده وي در باره اموالش اجرايي ميشود، مانع بروز اختلاف و تنش در خانوادهها شده و از حجم پروندههاي دادگستري و هزينههاي افراد و دولت در اين باره كاسته ميشود.