پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳ - 2024 December 12 - ۹ جمادی الثانی ۱۴۴۶
۲۳ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۶

دربی‌های فراموش‌نشدنی

چند سالی است که کیفیت دربی‌ها پایین آمده اما حساسیت‌ها به‌مراتب بالاتر رفته. هنوز دربی حساس‌ترین بازی هر فصل لیگ ماست. آن‌قدر حیثیتی که برای خیلی از هواداران لذت بُرد در دربی به‌مراتب بیشتر از قهرمانی در لیگ است.
دربی‌های فراموش‌نشدنی
کد خبر: ۶۸۳۴۰۴

به گزارش ایران اکونومیست، خراسان نوشت: هیجان بالای دربی همیشه روی کار تیم‌ها اثر منفی می‌گذارد. بازیکنان استرس بیشتری دارند چون یک اشتباه می‌تواند باعث مغضوب شدن یک بازیکن برای مدتی طولانی شود. اما بازهم دربی‌های زیادی بودند که برای هواداران دو تیم خاطره‌انگیز شده‌اند. لحظاتی که به‌راحتی نمی‌توان فراموش‌شان کرد و هنوز هم که هنوز است با مرورشان لذت می‌بریم. در این پرونده ۸ روزنامه‌نگار خاطره‌انگیزترین دربی را که تجربه کردند،روایت می‌کنند. خاطراتی که هر کدام زاویه دید متفاوتی دارد و می‌تواند برای مخاطبان این مطالب هم ملموس و نوستالژیک باشد. پس به‌بهانه دربی امروز، با این خاطره‌بازی همراه ما باشید.

روزی که پرسپولیس باید ۶تایی می شد

چه سالی؟ ۱۳۷۴  نتیجه؟ استقلال ۳  - پرسپولیس ۱

ابوالفضل حکم‌آبادی

به‌عنوان یک استقلالی، پیروزی در این بازی برایم ارزش زیادی داشت و همیشه در ذهنم ماندگار شد. دلیلش هم این بود که دربی قبلی را باخته بودیم و بچه‌های محل که بیشترشان طرفدار تیم رقیب یعنی پرسپولیس بودند، مدام و خیلی برای من کری می‌خواندند. یادم می‌آید تا یکی دو هفته بعد از باخت در آن دربی، حالم خراب بود. در ضمن از جمله دلایلی که باعث شد من یک استقلالی بشوم «احمدعابدزاده» بود ولی افسوس که او یک سال بود از تیم محبوبم رفته بود و نگران بودم که در این بازی، دروازه‌بان نتواند کیفیت بالایی از خودش نشان دهد و دوباره بازی را ببازیم. بازی که شروع شد، مادرم مثل همیشه به خاطر حاشیه‌ها و سروصداها و هیاهویی که داشتم، چادرش را به سر می‌کرد و به بالای پشت‌بام می‌رفت! بازی تا دقیقه ۳۸ با نتیجه ۳-۰ به سود استقلال بود و همه چیز داشت به بهترین شکل ممکن پیش می‌رفت. خوب خاطرم هست که حسم این را می‌گفت که این‌بار پرسپولیس ۶‌تایی می‌شود ولی نشد که بشود. بعد از بازی، تا یکی دو هفته‌ای دوستان و بچه‌های محل اطراف من آفتابی نشدند چون خیلی برایشان سخت بود حرف‌های مرا بشنوند و خوشحالی من را ببینند. خلاصه آن بازی خیلی حال داد و به من به عنوان یک طرفدار استقلال چسبید.

 

خوشحالی پردردسر به خاطر مشت برومند

چه سالی؟ ۱۳۷۹  نتیجه؟ استقلال ۲ -  پرسپولیس ۲

علی ترابی

در آن زمان یک نوجوان با شور و هیجان فوتبالی بودم. فوتبال‌های داخلی و خارجی را با تب و تاب زیادی دنبال می‌کردم. یادم می‌آید که با چند تن از بچه‌های هم محلی قرار گذاشتیم که دربی سرخابی را کنار هم ببینیم. منزل یکی از بچه‌ها قرار گذاشتیم و بساط پذیرایی هم مفصل برپا بود. یادم می‌آید که ۵ نفر بودیم که دو نفر استقلالی بودیم و بقیه پرسپولیسی بودند. کل‌کل‌های دوران نوجوانی هم از چند روز قبل از دربی شروع شده بود و در حین مسابقه با التهاب بیشتری همراه بود که حتی در دقایقی به دعوا هم منجر شد. صحبت از دربی چهل‌ونهم سرخابی است که با تساوی ۲ -۲ تمام شد. به نظرم یکی از جنجالی‌ترین دربی سرخابی‌ها محسوب می‌شود. زمین مسابقه به یک رینگ بوکس تبدیل شده بود و بازیکنان بدجور از خجالت هم درآمدند. خشونتی که در هر دو نیمه وجود داشت و در نهایت بازیکنان پس از سوت پایان بازی با مشت و لگد به جان یکدیگر افتادند. مشت پرویز برومند به صورت پایان رافت شروع دعوا بود که در این حین بنده به عنوان استقلالی خیلی خوشحالی کردم که باعث ناراحتی دوستان شد و در حد کوتاه به یک زد و خورد دوستانه هم تبدیل شد. البته حساسیت این بازی بیشتر برای این بود که مهدی هاشمی نسب در انتقالی جنجالی از پرسپولیس به استقلال پیوسته بود و در این دربی گلزنی هم کرد که همین مسئله بر حواشی مسابقه افزوده بود.

 

اولین دربی من با طعم قهرمانی تاریخی استقلال

چه سالی؟ ۱۴۰۰   نتیجه؟ استقلال ۱ – پرسپولیس ۱

اعظم هادی

پنج شنبه ۲۶ اسفند ۱۴۰۰ من همراه با چند نفر از خانم‌های خبرنگار بالاخره این فرصت را پیدا کردیم که برای اولین بار، دربی را از نزدیک تماشا کنیم. مایی که ۲۰ و اندی سال بود درباره فوتبال و دربی پایتخت فقط می‌نوشتیم بدون این که اجازه داشته باشیم این بازی و بقیه بازی‌های لیگ و ملی را از نزدیک توی ورزشگاه تماشا کنیم و گزارشش را بنویسیم، سرانجام طلسم را شکست دادیم. آن دربی به چند دلیل برای من خیلی خاطره‌انگیزه شد، هرچند با تساوی یک-یک به پایان رسید اما حلاوت یک دستاورد بزرگ را برای من به عنوان خبرنگار استقلالی داشت. دربی آن سال، دربی ۹۸ سرخابی‌ها بود، در فصلی که استقلال با فرهاد مجیدی بدون باخت پیش می‌رفت تا پس از سال‌ها ناکامی به قهرمانی برسد. در آن دربی پرسپولیس با گل علی نعمتی پیش افتاد اما دقیقه ۸۲ رودی ژستد مهاجم فرانسوی آبی‌ها گل مساوی را به ثمر رساند تا هم اولین گلزن خارجی استقلال لقب بگیرد و هم تیمش را از شکست در دربی حساس نجات بدهد. همان تک امتیاز دربی باعث شد روند شکست‌ناپذیری استقلال فرهاد مجیدی ادامه پیدا کند و در نهایت پایان فصل شاهد تاریخ‌سازی استقلال باشیم که بدون شکست مقتدرانه قهرمان لیگ شد.

 

دربی حذفی در خوابگاه دانشجویی

چه سالی؟ ۱۳۹۰ نتیجه استقلال ۳ – پرسپولیس صفر (در وقت اضافه)

حامد رحیم پور

بازی حذفی به ذات خود بسیار حساس‌تر و نفس‌گیرتر از یک بازی در لیگ است. حالا شما حساب کنید چنین بازی یک دربی سنتی هم باشد! آذرماه سال۹۰ همین اتفاق افتاد و در یک چهارم نهایی جام ‌حذفی، استقلال آن هم پس از ۹۰ دقیقه که هیچ توپی از خط دروازه‌ها نگذشته بود در وقت اضافه با درخشش یک مثلث طلایی به نام‌های مجتبی جباری، فرهاد مجیدی و آندرانیک تیموریان سه گل به پرسپولیسی‌ها زد. این بازی شیرین‌ترین دربی بود که در دوران دانشجویی آن هم در بحبوحه نزدیک بودن به امتحانات ترم و در جمع دانشجویان خوابگاهی دانشگاه فردوسی دیدم. هنوز مزه شادابی و نشاط آن شب زیر زبانم هست. گرچه من مشهدی بودم اما بعضا به خوابگاه‌ها هم به واسطه فعالیت‌های فرهنگی سر می‌زدم. در آن جا سالن ویژه‌ای به نام سالن tv وجود داشت که این سالن‌ها همیشه شاهد این کری‌خواندن‌های دانشجویان بوده است که البته حتما به یکی از خاطره‌انگیزترین نوستالژی فارغ‌التحصیلان تبدیل شده و می‌شود. برای من هم همین خاطرات مانده است. این پیروزی آن قدر برای قرمزها تلخ بود که حمید استیلی از تیم کناره‌گیری کرد و فکر کنم تا سال‌ها، ما آبی‌ها چنین پیروزی خاطره‌انگیزی نداشتیم. خاطراتی که با گذشت سال‌ها همچنان در ذهن‌مان وول می‌خورد. راستی! ماه مبارک رمضان بر همه مسلمانان جهان غیر از اکرم عفیف مبارک!

 

پشیمانی از کری‌خوانی

چه سالی؟ ۱۳۹۴   نتیجه؟ پرسپولیس ۱ -‌ استقلال صفر

مهدی حسن‌زاده

کری خوانی خانوادگی جزو جدانشدنی شهرآورد است اما تجربیات تلخی هم دارد. خصوصا اگر با افراد کم سن و سال خانواده وارد کری خوانی شوی. دهه ۷۰ که چند دربی با برد پرسپولیس خاتمه یافت، خواهرزاده‌ام که استقلالی بود مجبور شد مدتی تغییر رنگ دهد تا پس از اولین دربی که استقلال برد به رنگ آبی بازگردد. سال‌ها بعد در دربی ۸۰ من که مرد جاافتاده‌ای بودم در منزل یکی از اقوام با نوجوانی آبی‌دوست دربی را دیدیم. همان دربی که با گل دقایق پایانی علی علی پور به برتری یک بر صفر پرسپولیس انجامید. وسط مسابقه در کوران کری‌خوانی با نوجوان احساسی مواجه بودم که پرحرارت کری می‌خواند. من هم که خیلی افراطی نیستم ناگزیر وارد پینگ‌پنگ کری‌خوانی شده بودم. بازی که تمام شد دیدم آن نوجوان رفت حیاط. دقایقی بعد من هم رفتم و دیدم که سعی می کند چشم‌های اشک آلودش را از من پنهان کند. خیلی جدی بابت کری‌خوانی احساس پشیمانی کردم. به خودم گفتم این نوجوان وقتی بعد از کری‌خوانی می‌بازد، حتما بیشتر تحت فشار قرار می‌گیرد و ناراحت‌تر می‌شود. کاش کری نمی‌خواندم.

 

نوک پای ترابی، بغل پای عالیشاه

چه سالی؟ ۱۴۰۲  نتیجه؟ پرسپولیس ۲ - ‌ استقلال ۱ (در وقت اضافه)

سید مصطفی صابری

از ۶ سالگی که عکس فوتبالیست‌ها را جمع می‌کردم با گلزنی فرشاد پیوس پرسپولیسی شدم و دربی‌های زیادی را تماشا کردم. بازی‌هایی که هرکدام خاطرات زیادی را به‌یادگار گذاشتند. اما بدون شک یکی از هیجان‌انگیزترین و خاص‌ترین‌شان دربی‌های فصل فوتبالی ۱۴۰۱/۱۴۰۲ بود. جایی که تیم یحیی وقتی در روزهای پایانی سال ۱۴۰۱ با باخت مقابل سپاهان در آزادی دیگر امیدی به قهرمانی در لیگ برتر نداشت. اما با شروع ۱۴۰۲ همه بازی‌ها از جمله دربی را با گل آل‌کثیر بُرد تا غیرممکن محقق شود. در این بین استقلالی‌ها برای دربی فینال حذفی خط و نشان می‌کشیدند، بازی که باخت در آن می‌توانست اعتبار قهرمانی در لیگ‌برتر را هم خدشه‌دار کند. بازی با گل ترابی شروع شد و تا آخر بازی پرسپولیس سوار بازی بود. مصدومیت داور اصلی و حضور داور جدید شرایط عجیبی را رقم زد. طوری‌که پنالتی صددرصد روی آل‌کثیر توسط داوری که آمادگی ذهنی نداشت گرفته نشد و لحظاتی بعد استقلال با ضربه سر مرادمند کار را به تساوی و وقت‌اضافه کشاند. جایی که سانتر زیبای امید عالیشاه در دقایق پایانی وقت اضافه تبدیل به گلی خاطره‌انگیز شد و سه‌گانه قرمزها را رقم زد.         

 

۴تایی‌ها یا دربی ایمون زاید؟

چه سالی؟ ۱۳۹۵  نتیجه؟ پرسپولیس ۴  -  استقلال ۲ 

مجید حسین‌زاده

مثل بیشتر دربی‌هایی که در سال‌های اخیر دیدم، این بار هم سر کار بودم و از پشت میزم بازی را تماشا می‌کردم. این جور مواقع، فقط ۱۰ دقیقه انتهایی هر نیمه را زنده می‌بینم و اگر گلی زده شود، آن را در سایت‌ها دنبال می‌کنم. بعد از چندین دربی که بدون گل‌زده یا نهایتا با یک گل تمام می شد، این بار خیلی نگران خط دروازه پرسپولیس بودم، جایی که هر لحظه سوشا مکانی می‌توانست یک فاجعه رقم بزند. هنوز بازی شروع نشده بود، صدای «گُل، گُل، ... » در تحریریه بلند شد و با خودم گفتم که حتما باز سوشا سوتی داده است اما شوت دیدنی نوراللهی و ذکاوت طارمی بود که پرسپولیس را پیش انداخته بود. در ادامه، طارمی گل دوم را زد اما وقتی پنالتی را در لحظات آخر نیمه اول از دست داد، حدس زدم که قرار است بازی ۲ -۲ مساوی شود! شروع نیمه دوم رامین رضائیان با جاگیری مناسب گل سوم را زد اما چند دقیقه بعد «سوشا» بالاخره کار خودش را کرد و یک گل بد خورد. بعد از چند دقیقه یکهو دیدم که یک نفر در تحریریه داد می‌زند: «بدو، بدو...». نیم‌خیز شده بود و با هیجان می‌گفت: «بدو دیگه، سریع‌تر...». بعد از به ثمر رسیدن گل فهمیدم که او تحت‌تاثیر لحظه پابه توپ شدن طارمی از وسط تا زمانی که تصمیم ‌گرفت به‌جای هتریک، پاس بدهد، قرار داشته. این بازی به یادماندنی علاوه بر حضور «پرفسور سمیعی» در ورزشگاه، کار استقلالی‌ها را برای نشان‌دادن عدد ۴ از این روز به بعد به یک چالش جدی تبدیل کرد.با این همه، هنوز مردد هستم که این بازی خاطره‌انگیزترین دربی برای من بود یا کامبک فراموش‌نشدنی در ۱۰ دقیقه، ۱۰ نفره با ۳ گل.  

 

بین تماشاگرها با برادر دوقلوی دوآتیشه استقلالی

چه سالی؟ ۱۳۷۶  نتیجه؟ پرسپولیس ۳ - استقلال صفر

میثم دهقانی

من یک برادر دوقلو دارم که استقلالی دوآتیشه است. اصلا به همین خاطر بود که من طرفدار پرسپولیس شده بودم که همیشه با هم کری بخوانیم. معمولا تابستان‌ها که مدرسه‌ها تعطیل بود، برای دیدن خانواده مادری به تهران می‌رفتیم. این دفعه زمانی‌که آن جا بودیم، استقلال و پرسپولیس بازی داشتند و برادرم اصرار داشت که برویم استادیوم. خلاصه آن روز خودمان را به استادیوم رساندیم و از قضا به‌خاطر برادرم رفتیم در قسمت استقلالی‌ها نشستیم. اوایل بازی مراسم خداحافظی فرشاد آقای گل از دنیای فوتبال بود و برایم جالب بود که همه استادیوم یعنی هم استقلالی‌ها و هم پرسپولیسی‌ها تشویقش می‌کردند. بازی شروع شد تا این‌که ادموند بزیک گل اول را وارد دروازه استقلال کرد. می‌خواستم بپرم هوا که یکهو صدای آه و افسوس استقلالی‌ها را دیدم و شنیدم! ترسیدم و نشستم سر جایم! اصلا جرئت نداشتم که حتی بخندم چه برسد به بلند شدن و شادی کردن. نیمه اول تمام شد و بین دو نیمه، همه طرفداران استقلال می‌گفتند که گل می‌زنیم و حتی بازی را می‌بریم و من فقط با یک خنده مصنوعی، با آن‌ها همراهی می‌کردم! نیمه دوم شروع شد و با بازی خوب پرسپولیس و گل مهدی مهدوی‌کیا، سمت پرسپولیسی‌ها منفجر شد ولی قسمتی که ما نشسته بودیم، سکوت محض بود و من از یک خوشحالی ساده محروم شده بودم. بعدش هم گل سوم بهنام طاهرزاده یک پیروزی شیرین را برایم رقم زد، در روزی که به جای خوشحالی، مجبور بودم بین استقلالی‌ها و در ظاهر، غصه بخورم و سرم را تکان دهم!

 

آخرین اخبار