به گزارش ایران اکونومیست، ورزشگاه آزادی، ساعت ۲۰ چهارشنبهشب میزبان دربی ۱۰۳ است، مسابقه برگشت دو تیم در لیگ بیستوسوم که قرار است پایانبخش فوتبال باشگاهی ایران در سال ۱۴۰۲ باشد.
در فوتبال دنیا وقتی شمارش معکوس برای برگزاری مسابقه مهمی مانند دربی آغاز میشود، همه چشم انتظار یک مسابقه هیجانانگیر و جذاب هستند، مسابقهای پر از صحنههای تماشایی که تماشاگران روی سکوها به صورت نیمخیز، هر لحظه در انتظار یک ثبت یک لحظه ناب هستند.
دربیهایی که همواره بوی گل میدهد و حساسیتهای آن سبب میشود تا دو تیم با تمام انرژی و انگیزه برای برد و به آسمان فرستادن هوادارانشان روی سکوها پا به مسابقه بگذارند. به هر حال حکایت دربیها فرق میکند، دربیهایی که در خیلیهایشان، آن مسابقه فراتر از فوتبال است، یک زندگی است، یک جنگ است و یک انتقام، مانند دربی روهر در آلمان، نبرد شالکاه و دورتموند، جایی که این مسابقه نماد مبارزه مردم دو شهر است، رقابتی فراتر از یک مستطیل سبز و جنگی بین طبقه کارگر و طبقه سرمایهدار.
یا مانند الکلاسیکوی رئال و بارسا، جدالی بین جداییطلبان باسک و تیمی که به پادشاهی اسپانیا منتسب است و یا دهها دربی دیگر که لحظهشماری برای تماشای آن خیلیها را منتظر روز مسابقه میکند تا هواداران تیمها با فریادهایشان، خشمی که برای پیروزی و شکست رقیب دارند را به بازیکنان منتقل کنند و آنها گلادیاتوروار در داخل زمین برای پیروزی بجنگند.
همین است که که کمتر دربیای را در فوتبال جهان میتوان مشاهده کرد که سرشار از جذابیت و هیجان نباشد، مسابقهای که مشتها و خشمها با یک ضربه راهی دروازه دشمن میشود تا آنها دستمال سفید را بالا ببرند. دربی تهران هم مانند تمام دربیهای دنیا، جدالی فراتر از یک مسابقه است، جایی که برد و باخت آبیها و قرمزها، با زندگی هوادارانشان عجین شده و برایشان خواب و زندگی نگذاشته است.
با این حال هر چقدر آن بیرون مستطیل سبز، هوادار سینه چاک میدهد و گلویش را روی سکو پاره میکند، اما برخی دربیهای تهران فارغ از آن جذابیت معمول دربیهاست، کیفیت آن به یک دربی معمولی میماند که سطح پایین این بازی گاهی وقتها به مسابقات محلات هم تنه میزند!
تاریخ دربیهای تهران کم از این نوع بازیها که هواداران را خمیازهکشان به خانهها فرستاده، نداشته است. جدالهای بیکیفیت و تهی از هیجان که کاریکاتوری از دربی بودهاند، به طوری که برخی روزنامهها از چنین نمایشهای بیکیفیتی انتقاد کردند.
«ترس از باخت» شاید بهترین توصیف برای رویاروییهای بیکیفیت استقلال و پرسپولیس در تاریخ مسابقات این دو تیم است، عاملی که سبب میشود تا دو تیم ابتدا برای نباختن وارد زمین شوند و تاکتیکهایشان بر پایه «احتیاط» مشخص میشود. چنین رویکردی سبب میشود تا دربی از آن معنی واقعی که در همه جای دنیا بر پایه «جنگیدن برای پیروزی» است، خالی شود.
وقتی «ترس از باخت» جایگزین «جنگیدن برای پیروزی» شود، خروجی آن مسابقه هم مشخص است، دیگر در چنین مسابقهای خبری از گلادیاتورهایی که برای بالا بردن پرچم پیروزی میجنگند، نیست و جای آن گلادیاتورها را سربازانی میگیرند که گارد دفاعی گرفتهاند و سپر به دست، جلوی ضربات را میخواهند بگیرند، نه اینکه ضربهای بزنند!
دربی ۱۰۳ هم با توجه به شرایط نزدیک دو تیم در جدول، این احتمال را تقویت کرده است که بازی محتاطآمیز در دستور کار جواد نکونام و اوسمار ویرا قرار بگیرد، تاکتیکی که سبب خواهد شد تا این مسابقه هم مانند بیشتر دربیهای دو تیم، فراتر از تماشای یک مسابقه در حد محلات، چیز دیگری برای تماشاگران نداشته باشد.
در چنین شرایطی، استقلال و پرسپولیس اگر در صدد برگزاری یک دربی واقعی هستند باید از پیله احتیاط خارج شوند و با انداختن سپر دفاعی، به سوی حریف حملهور شوند. یک جنگ تمام عیار هجومی با تاکتیکهایی که قفل دروازهها را باز میکند، سبب خواهد شد تا چهارشنبهشب، هواداران سرخابیها مانند تمام دربیهای دنیا از تماشای یک مسابقه جذاب سیراب شوند. این فرصتی است که نکونام و اوسمار نباید از هوادارانشان بگیرند.