به گزارش ایران اکونومیست، قدس نوشت: جمهوری اسلامی و برخی دیگر از کشورهای مستقل ضداستکباری از قربانیان همین حربه هستند. این سطح از تحریم اقتصادی از سوی دولتها و ساختارهایی اعمال میشود که دارای قدرت سیاسی و توان اعمال حاکمیت هستند، اما سطحی دیگر از آن هم هست که میتواند از سوی مردم اعمال شود؛ نمونههای محلی متفاوتی میتوان برای آن برشمرد که معمولاً در قالب پویشها و سازمانهای مردم نهاد فعالیت میکنند.
بایکوت
شاید مشهورترین نمونه از تحریمهای مردمی در این زمانه، کمپین «انزوا، عدم سرمایهگذاری و تحریم اسرائیل» یا همان BDS Boycott, Divestment and Sanctions)) باشد؛ جنبشی جهانی که هدف آن تحت فشار قرار دادن رژیم صهیونیستی با اهرمهای اقتصادی، برای پایان دادن به اشغال فلسطین، رفع تبعیض و به رسمیت شناختن حق بازگشت میلیونها آواره فلسطینی به کشورشان است. این جنبش در سال ۲۰۰۵ توسط ۱۷۱ سازمان غیردولتی فلسطینی بنیان گذاشته شد که با استناد به یکی از بیانیههای سازمان ملل علیه رژیم آپارتاید آفریقای جنوبی و از روش مبارزه سیاهپوستان علیه دولت آپارتاید استفاده میکند.
در طول تمام سالهای اشغالگری رژیم صهیونیستی در فلسطین، هرگاه صهیونیستها به دنبال توسعه شهرکها بودهاند یا دست به جنایت جدیدی زده و آتش زیر خاکستر جنگ را شعلهور کردهاند، گروههای مختلفی در سراسر جهان به حمایت از این پویش یا حرکتهای مردمی مشابه پرداخته و به نوبه خود با آنها همراهی کردهاند؛ حتی گروههایی از یهودیان در قلب اروپا و آمریکا که خوی شیطانی و ضدانسانی صهیونیستها را بر خلاف تعالیم خود یافتهاند.
شرق آسیا
علاوه بر این، تجاوز اخیر رژیم صهیونیستی به غزه و جنایات بیسابقه و نسلکشی آشکار آن، نمونههای محلی و منطقهای دیگری از تحریم مردمی این رژیم را در پی داشته است؛ از جمله در مالزی و اندونزی. شهروندان این دو کشور مسلمان مدتهاست به تحریم محصولات و شرکتهای حامی رژیم صهیونیستی دست زدهاند. در پی این تحریم مردمی، فروش شرکت «Unilever» در سه ماهه پایانی سال گذشته میلادی در این کشورها دو برابر کاهش یافته است. همچنین «مک دونالد» علاوه بر ضرر مالی در بخش فروش اعلام کرده افتتاح شعبههای جدید از طریق فروش «فرانچایز» بهشدت کاهش یافته و دیگر کسی از آن استقبال نمیکند. زیانهای مشابهی که شرکتهای «Starbucks» و «Danone» بر اثر تحریم با آن مواجه شدهاند نیز نمونههای دیگری است. ماهاتیر محمد، نخستوزیر پیشین مالزی در توییتی از هموطنانش خواسته بود به تحریم شرکتهای صهیونیستی ادامه دهند. او نوشته بود: «اگر یک چهارم از جمعیت ۷/۱ میلیاردی مسلمانان جهان به جنبش تحریم اسرائیل بپیوندند، تأثیر آن در سراسر جهان محسوس خواهد بود».
غرب آسیا
مشابه این پویشهای مردمی را در کشورهای عربی مانند عراق، مصر، کویت، اردن، مراکش، قطر و... هم شاهد هستیم؛ مردمی که اگر چه بیشتر دولتهایشان حاضر نیستند کوچکترین تغییری در مناسبات اقتصادی و تجاری خود با صهیونیستها ایجاد کنند یا در مواردی مثل بحرین و امارات متحده عربی وارد فرایند عادیسازی روابط خود با رژیم صهیونیستی شدهاند، اما خودشان پای کار آمدهاند. آنطور که رسانههای عربی میگویند، مردم این کشورها در موارد بسیاری محصولات ساخت کشورهای خود را جایگزین محصولات خارجی کردهاند. حتی این تحریمها در مواردی شامل شرکتهایی شده است که اگرچه در غرب آسیا فعالیت میکنند، اما امتیاز شرکتهای آمریکایی و صهیونیستی را دارند. شرکتهایی که به هر شکلی با اسرائیل ارتباط دارند و یا پشتیبان مالی و معنوی این رژیم هستند؛ از رستوران زنجیرهای کیافسی و فروشگاههای مکدونالد و استارباکس تا حوزه فناوریهای رایانهای.
چنین پویشهایی در میان مردم ترکیه هم دارای سابقهای طولانی است و در جنگ کنونی موجب حذف محصولات کوکاکولا و نستله از منو بسیاری از رستورانهای این کشور شده است؛ اقدامی که با همراهی پارلمان ترکیه صورت گرفت.
یمن انقلابی
با پیوستن یمن به جبهه مقاومت در منطقه، شاهد ابتکار عملهایی هستیم که با استفاده از توان نظامی و موقعیت ژئوپلتیک، فشارهای اقتصادی سنگینی را به رژیم صهیونیستی وارد کرده و با توجه به اتفاقات دریای سرخ، این رژیم را برای جبران خللهای اقتصادی و لجستیکی واردشده، به فکر چاره انداخته است. اما دولت مردمی یمن به این اکتفا نکرده و با انتشار فهرستی بلندبالا از شرکتهای اسرائیلی، آمریکایی و یا حامی منافع صهیونیستها - در حوزههای مختلف - مردم را به تحریم آنها دعوت کرده است؛ اقدامی که شاید بهصورت رسمی از هیچ دولت عربی و اسلامی دیگری سراغ نداشته باشیم. در فهرست وزارت صنعت و تجارت جمهوری یمن که در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی دست به دست میشود، از شرکتها و محصولات بهداشتی – آرایشی، دخانیات و مواد غذایی تا عطر، پوشاک، خودرو، فناوریهای رایانهای و... به چشم میخورد؛ نشانهایی تجاری که همین حالا و در شرایط هولناک انسانی در غزه، بسیاری از هموطنان ما متأسفانه یا از آنها استفاده میکنند و یا آرزوی استفاده از آنها را دارند. محصولاتی که از طریق شرکتهای واسطه داخلی و خارجی یا وارد میشوند و یا در کشور تولید میشوند.
ایران اسلامی
شاید ما از بسیاری کشورهای عربی و اسلامی جلوتر باشیم که به برکت انقلاب اسلامی هیچگونه رابطه رسمی با رژیم صهیونیستی نداریم، اما به نظر میرسد در حوزههایی -نه دولتهای مختلف و نه مردم - دیگر حساسیتهای لازم را نداریم؛ حساسیتهایی آرمانی و اعتقادی که به بهانههای مختلف قربانی جلوههای توسعه غربی شده است. بسیاری از مردمانی که در سراسر جهان در قالب پویشهای مختلف در تلاشند به هر شکلی که میتوانند حتی اندک قدمی برای توقف جنایات صهیونیستها بردارند، نه مسلمان هستند، نه عرب و صرفاً از سر انسانیت و آزادیخواهی پای کار حمایت عملی از مظلومان فلسطین آمدهاند؛ حال آنکه ماجرا برای ایرانی مسلمان فرق میکند. آنهایی هم که متشرعاند و اهل فتوا، با توجه به نظر مراجع، حجت برایشان تمام است.
اینجاست که نباید به اشک و آه برای قربانیان تجاوز و اشغالگری رژیم صهیونیستی اکتفا کرد و همانطور که گاهی در گذشته هم شاهد بودهایم، هم خود مردم تا جایی که ممکن است پای کار تحریم چنین محصولاتی بیایند و هم از دولت و مجلس مطالبه کنند تا به صورت رسمی تکلیف این قبیل نشانها، محصولات و شرکتها را روشن کنند. شایسته نیست ایرانی که در برخی حوزهها تمامقد پای حمایت از مردم مظلوم فلسطین ایستاده است، در این زمینه حرفی برای گفتن نداشته باشد.