به گزارش ایران اکونومیست، خبرگزاری میزان نوشت: جدیدترین دور تهاجم نظامی رژیم صهیونیستی به غزه که از هفتم اکتبر ۲۰۲۳ (۱۵ مهر ۱۴۰۲) آغاز شد، نه تنها جنایتهای بیسابقهای را در فلسطین رقم زده بلکه رکوردهای هولناکی را در کشتار اقشار مختلف از نوزادان تا خبرنگاران، از کودکان تا زنان برجای گذاشت. همچنین اصول و مفاهیم حقوق بینالملل و بشردوستانه و حقوق بشری از تعریف و توصیف شرایط ناتوان شوند؛ این شرایط در سایه حمایتهای تمامعیار کشورهای غربی مدعی حقوق بشر رخ داد.
بیاعتباری حقوق بینالملل
تا پیش از جنگ جدید رژیم صهیونیستی، حقوق بینالملل این گونه تعریف میشد:
حقوق بینالملل باید تهاجم نظامی را مهار و به مجازات متخلفان کمک کند؛ ضمن اینکه راهنماییهایی لازم را برای انجام جنگ با در نظر داشتن اصول اخلاقی ارائه کند.
در حالی که اصول حقوق بینالملل در بحثهای عمومی درباره جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه، در اظهارات و ادعاهای سران جهان، در مطبوعات و رسانههای مختلف حتی در اظهارنظر مردمان عادی در رسانههای اجتماعی حضور دارند و بر اجتناب از جنایتهایی مانند نسلکشی تاکید میکنند، حقوق بینالملل عملا در جنگ غزه هیچ حضوری ندارد و کاملا به حاشیه رانده شده است.
دلایل متعددی برای این امر وجود دارند که مهمترین آنها عبارتند از:
- در حالی که جنایتهای رژیم صهیونیستی به شکلی بیسابقه اعمال میشوند و قربانی میگیرند، سران جهانی همچنان به اصول حقوق بینالملل موجود بهعنوان ابزاری برای توجیه جنایتهای رژیم صهیونیستی بسنده کردهاند؛ در چنین شرایطی حقوق بینالملل عملا به جای محدود کردن خشونت به آن مشروعیت میدهد.
- دیوان بینالمللی دادگستری ICJ (لاهه) بهعنوان عالیترین نهاد قضایی سازمان ملل که در سال ۱۹۹۸ برای رسیدگی به جنایتهای علیه بشریت، نسلکشی و جنایت جنگی تشکیل شد، با وجود تایید تلویحی ارتکاب نسلکشی در غزه از سوی رژیم صهیونیستی مجازاتی را برای آن تعیین نکرد؛ در نتیجه، رژیم صهیونیستی همچنان به نسلکشی در غزه ادامه میدهد و شواهد مربوط به آن را نابود میکند، مانع ورود کاروان کمکهای بشردوستانه به غزه قحطی زده میشود، ...
- و در نهایت اصول اخلاقی حقوق بینالملل از سوی متحدان رژیم صهیونیستی بهویژه آمریکا زیر سوال رفته و تحتالشعاع ملاحظات سیاسی قرار گرفته است؛ کشورهای حامی رژیم صهیونیستی در میانه ابراز نگرانیها، هشدارها و تاسفها درباره وضعیت بحرانی بشردوستانه در غزه به صادرات تسلیحات و کمک نظامی به رژیم صهیونیستی ادامه میدهند و این رژیم با همان تسلیحات غزه را تخریب و غیرقابل سکونت میکند؛ این روند موید این واقعیت است که غرب فقط هنگام محدود کردن «دیگران» به حقوق بینالملل استناد میکند.
با گذشت پنج ماه از جنگ غزه، حقوق بینالملل با بحران مشروعیت مواجه شده است، زیرا در جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه اقدامهای منفور را ممنوع نکرد، نتوانست مانع خشونتهای غیرموجه شود، از عاری از قانون شدن مناطق جنگی ناکام ماند، نتوانست مصونیت از مجازات برای جنگ را خاتمه دهد، مانعی برای عملکرد گزینشی دادگاهها نشد؛ ...
جنگ غزه اثبات کرد که درک واقعبینانه از محدودیتهای حقوق بینالملل و قدردانی از دستاوردهای آن برای غلبه بر این بحران بیاعتمادی کافی نیست و قوانین بینالمللی باید تقویت شوند یا تغییر کنند.
رفتن قوانین بشردوستانه به پاورقی کتابهای قانون
روند فزاینده مرگ، ویرانی و جنایت در غزه نشان داد که قوانین بینالمللی بشردوستانه دیگر در متن کتابهای قانون جایی ندارند و در بهترین حالت میتوان آنها را در پاورقیهای این کتابها مشاهده کرد.
غزه همچنان از قوانین بشردوستانه محروم است و هر روز با سرعت بیشتری از روز قبل به لبه پرتگاه یک فاجعه بیسابقه حقوق بشری حرکت میکند؛ این حرکت در حالی به دلیل جنایتهای رژیم صهیونیستی تسریع میشود که کشورهای حامی این رژیم به تکرار جمله «لزوم انجام جنگ در چارچوب قوانین» بسنده میکنند.
آنها در حالی از ادعای رژیم صهیونیستی برای دفاع از خود حمایت میکنند که موضع حقوق بشردوستانه در این باره روشن است: حتی نقض قوانین بینالمللی بشردوستانه توسط یکی از طرفین درگیری، انجام آنها توسط دیگری را توجیه نمیکند.
رسالتی جدید برای رسانههای غربی؛ انتشار اخبار نادرست
جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه در حالی پس از گذشت پنج ماه همچنان قربانی میگیرد و تراژدی رقم میزند که رسانهها بهویژه رسانههای اجتماعی بر انتشار اخبار نادرست تاکید دارند.
پوشش عامدانه انحرافی رسانههای غربی از جنگ غزه نه یک اشتباه تصادفی بلکه رویکردی برنامهریزی شده برای توجیه حمایت سیاسی غرب از رژیم صهیونیستی است.
انتشار اطلاعات نادرست درباره جنگ غزه از سوی رسانههای غربی موضوع جدیدی نیست و ادامه رویه چند دههای آنها برای به حاشیه راندن صدای ملت فلسطین در میانه جنایتهای بیپایان هفت دههای رژیم صهیونیستی محسوب میشود.
به اصطلاح دموکراسیهای غربی در حالی بنیادیترین اصول خود را احترام به قوانین بینالمللی بهویژه حقوق بشر اعلام میکنند که عامل اصلی نقض آن در موضوع جنگ رژیم صهیونیستی علیه غزه بودهاند؛ آنها یا مانند آمریکا و انگلیس مانع تصویب قطعنامه آتشبس در شورای امنیت سازمان ملل بودند، یا مانند آلمان و فرانسه سبب قطع کمکهای بشردوستانه به قحطیزدهترین منطقه جهان شدهاند.
قطعنامههای پیشنهاد آتشبس در غزه در شورای امنیت سازمان ملل تنها راه عادلانه ایجاد صلح براساس حقوق بشر و در چارچوب قوانین بینالمللی بوده و هستند.
کشورهای غربی مدعی حقوق بشر با عبور از اصول حقوق بشری به همدستان رژیم صهیونیستی در مجازات دستهجمعی فلسطینیها، حمله به غیرنظامیان، کوچ اجباری و بمباران مناطق غیرنظامی تبدیل شدهاند.
پیامدهای این بیتوجهی به اصول حقوق بشری نه فقط متوجه غزه بلکه متوجه سراسر جهان دستکم در یک دهه آینده خواهد بود.
لزوم ابداع کلمات و اصول حقوقی بینالمللی و بشری جدید
گستردگی جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه تا جایی پیش رفته که کلمات از توصیف آن ناتوان ماندهاند و کلمات جدیدی برای تشریح این جنایتها خلق شدهاند.
بهعنوان مثال، پزشکان غزه در پی مواجهه با سیل ورود کودکان مجروح تنها و بدون خانواده به بیمارستانها، اصطلاح جدیدی را برای توصیف و دستهبندی آنها در میان بیماران و مجروحان بداع کردند: WCNSF.
WCNSF مخفف عبارت Wounded Child، No Surviving Family به معنای کودک مجروحی است که تنها بازمانده خانواده خود است.
WCNSF مخفف دردناکی است که از سوی پزشکان، پرستاران و امدادگران در غزه استفاده میشود؛ این مخفف واقعیت جنگی را منعکس میکند که ۴۰ درصد از قربانیان آن را افراد زیر سن قانونی تشکیل میدهند.
به نظر میرسد چنین رویهای درباره حقوق بینالملل، بشردوستانه و حقوق بشر نیز ضروری شده است، زیرا تعاریف، مفاهیم و اصول موجود قادر به انجام وظیفه خود در قبال جنایتهای رژیم صهیونیستی در غزه نیستند.
ضمن اینکه اصول حقوق بینالملل، بشردوستانه و حقوق بشری نتوانستهاند حداقل وظایف خود را درباره غزه انجام دهند.