به گزارش ایران اکونومیست، «جیمی سیمپسون»(Jamey Simpson) ۱۰ سال داشت که شاتل فضایی را در حال پرتاب شدن از «مرکز فضایی کندی» تماشا کرد. «کیدی کلمن»(Cady Coleman) فضانورد ناسا و مادر جیمی نیز در شاتل فضایی بود. صدای منتشر شده از یک رادیو دستی، شمارش معکوس را پخش کرد. سپس، آتش از موشک بیرون آمد و آن را با یک غرش کوبنده به سوی آسمان راند.
به نقل از فست کمپانی، جیمی که اکنون ۲۳ سال دارد، آن پرتاب را به یاد میآورد. جیمی گفت: در آن لحظه بود که متوجه شدم مادرم واقعا رفته است و دیگر در این سیاره نیست.
مستند «طولانیترین خداحافظی»(The Longest Goodbye) که روز هشتم مارس در سینماها به نمایش درآمد، یک مستند معمولی ناسا نیست. به جای نشان دادن قهرمانی، خطر و هیاهوی سفرهای فضایی، این مستند ۹۰ دقیقهای وضعیت روحی فضانوردان را به نمایش میگذارد و آسیبهای ذهنی را نشان میدهد که سفر بلندمدت فضایی بر فضانوردان و خانوادههای آنها وارد میکند. فشار ناشی از پیشرفت اقتصاد قمری و ماموریتهای چندساله به مریخ، مستلزم درک بهتری از چگونگی مقابله کردن انسانها با انزوای طولانی، شرایط زندگی و کار نزدیک به هم و جدایی از عزیزان است. همچنین این مستند، نیازهای کسانی را نشان میدهد که مشتاقانه در انتظار بازگشت امن هستند. این یکی از بزرگترین موانع سفرهای فضایی طولانی است.
«ایدو میزراحی»(Ido Mizrahy) کارگردان این مستند گفت: صادقانه بگویم، به طور تصادفی به آن برخوردم. من واقعا اهل فضا نبودم که بخواهم به آن وارد شوم.
زمانی که ایدو با «آل هالند»(Al Holland) روانشناس ناسا ملاقات کرد، پاسخ پرسشهای خود را یافت. در دهه ۸۰ ناسا هنگام توسعه ایستگاه فضایی بینالمللی، هالند را استخدام کرد تا واحدی را برای حمایت روانی از فضانوردان تشکیل دهد.
این مستند، بینش هالند و تحقیقات ناسا را در مورد راهحلهای بالقوهای برجسته میکند که شبیه به یک رمان علمی-تخیلی هستند. واقعیت مجازی به سبک اتاقهای «عرشه بدل»(Holodeck) در مجموعه «پیشتازان فضا»(Star Trek)، یک ربات درمانگر و خواب زمستانی پزشکی، از مواردی هستند که در این مستند به نمایش درمیآیند.
برنامه واقعیت مجازی، کمبود ارتباطات در لحظه را که به دلیل دوری مریخ پیش میآید، با استفاده از یک زوج مجازی برطرف میکند. فضانورد میتواند از ناسا بخواهد که محتوای ضبط شده را از زمین به برنامه بفرستد تا بعدا بتواند آن را از طریق زوج مجازی دریافت کند. یک گوی رایانهای مجهز به هوش مصنوعی با چهره دیجیتالی به نام «سایمون»(Simon) برای مکالمه با فضانوردان برنامهریزی شده است. شبیهسازیهای مریخ که روی زمین انجام میشوند، به عیبیابی مناطق مشکلدار برای ماموریتهای بلندمدت کمک میکنند. در این شبیهسازیها ممکن است فضانوردان در یک کپسول قرار بگیرند تا برای یک سفر یکساله به مریخ آماده شوند یا به مدت ۱۸ ماه به یک زیستگاه کمی بزرگتر بروند. «آژانس فضایی اروپا»(ESA) در حال بررسی این موضوع است که آیا امکان دارد فضانوردان را به خواب زمستانی ببرد تا استرس ذهنی، قرار گرفتن در معرض تشعشعات و مصرف انرژی متابولیک را کاهش دهد.
همچنین، این فیلم به چالش ظریفی میپردازد که مطالعات روانشناختی برای فضانوردان ارائه میدهد اما این نگرانی وجود دارد که انتشار بیش از اندازه چالشها ممکن است ماموریت آنها را به خطر بیندازد. هالند در فیلم میگوید: ما همه تلاش خود را برای محافظت از اطلاعات آنها انجام دادیم. سالها طول کشید تا اعتماد لازم را ایجاد کنیم. اگر این اعتماد را از دست برود، ممکن است فضانوردان وسایل خود را جمع کنند و به خانه بروند.
ناسا پیشتر برخی از یافتههای خود را برای مشکلات زمینی مانند نجات معدنچیهای شیلیایی گرفتارشده در سال ۲۰۱۰ اعمال کرده است. ناسا در آن شرایط، ارتباط معدنچیها را از طریق پخشهای زنده واقعیت مجازی و تطبیق چرخههای شبانهروزی با خانوادههایشان برقرار کرد تا بتواند آنها را تا زمان نجات آرام نگه دارد.
«کایلا بارون»(Kayla Barron) فضانورد ناسا، ۶ ماه را بین سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۲۲ در ایستگاه فضایی بینالمللی گذراند و بخشی از برنامه «آرتمیس»(Artemis) است که انسانها را به ماه و احتمالا مریخ باز میگرداند. او در این فیلم میگوید: این تجربه از نظر احساسی دیوانهکننده است. این اوج حرفهای بودن برای کاری است که سالها آن را تمرین کردهاید. این خطرناکترین کاری است که تا به حال انجام دادهاید و سپس از همه دوستان و خانوادهتان دعوت میکنید که به تماشای آن بیایند.
«تام بارون»(Tom Barron) افسر نیروهای ویژه آمریکا و شوهر کایلا گفت: این یک تجربه خارقالعاده است.
وقتی کایلا در ابتدا تصمیم گرفت برای برنامه فضانوردی درخواست دهد، او و تام صحبتهای جدی را در مورد این موضوع داشتند که چگونه میتوانند خواستههای خود در فضا را با کارهایی مانند ازدواج، تشکیل خانواده و تکوالد شدن متعادل سازند. تام در فیلم میگوید: بزرگترین چالش زمانی خواهد بود که بچهدار شویم. آیا بچهها به اندازه کافی بزرگ هستند که بفهمند کایلا چه میکند یا به اندازه کافی بزرگ شدهاند که بخشی از این تصمیم باشند؟
این تنش برای کلمن بسیار آشناست. او بین سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۱ سه بار به فضا سفر کرد. پسرش جیمی در طول شش ماه زندگی او در مدار بین سالهای ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۱، در کلاس چهارم درس میخواند. فیلم آرشیوشده از تماسهای ویدیویی کلمن با جیمی و همسر هنرمندش «جاش سیمپسون»(Josh Simpson) نشان میدهد که او در طول ماموریت، زمان خود را در فضاپیما میگذراند و احساس هدفمندی خود را می ستاید اما به وضوح از صدمات دوری رنج میبرد. در یک لحظه از فیلم، او با نگاه کردن به ببر عروسکی پسرش که شناور است، اشک خود را پاک میکند.
کلمن در مصاحبه با فست کمپانی گفت: مطمئنا وقتی این فیلم را برای اولین بار با جیمی دیدم، کلی گریه کردم اما همه اینها بخشی از سفر هستند و همچنین، یک بخش بسیار انسانی از کاری هستند که ما انجام میدهیم.
برداشت غیر متعارف ایدو برای کلمن جذابیت داشت. وی افزود: ایدو با پرسشهایی آمد که هیچ کس دیگری آنها را نپرسیده بود. به نظر من، پرسیدن درباره جنبه انسانی پرواز فضایی که در مورد آنها زیاد صحبت نمیشود، بسیار مهم است.
در طول روزهای شاتل فضایی کلمن، پشتیبانی خدمه به معنای یک منشی خدمه بود که با خانوادههای فضانوردان ارتباط برقرار میکرد، درباره رسیدن بستههای مراقبتی اطمینان میداد و پیش از انتشار اخبار، به آنها درباره رویدادهای ایستگاه فضایی بینالمللی میگفت. کلمن باور دارد که چنین تلاشهایی برای کمک کردن به خانوادهها بیشتر شده است.
ایدو گفت: من فکر کردم که این تجربیات برای بسیاری از روابط روی زمین درخشان و قابل استفاده هستند؛ به ویژه وقتی به سوی آینده پیش میرویم زیرا مردم بیشتر از خانوادههای خود دور میشوند و در مناطق زمانی متفاوتی زندگی میکنند. من اصلا فراموش کردم که فیلمساز هستم.
جیمی که اکنون یک عکاس است، تجربیات خود را به یک سبک بصری ارائه میکند. ایدو گفت: جیمی فوقالعاده است. زندگی او برخلاف زندگی بیشتر کودکان بوده است. بنابراین، هر سوالی که از جیمی داشتم، واقعا تکاندهندهترین سوالی بود که میخواستم بپرسم. وقتی یک مستند میسازید، میخواهید احساس کنید لحظاتی که سوژهها برای شما تعریف میکنند، در آن لحظه زنده هستند. چیزی در مورد جیمی وجود دارد که موجب میشود آن تجربیات هنوز بسیار محسوس باشند.
با گذشت زمان، همان طور که انسانها به سفرهای فضایی طولانی عادت میکنند، روانشناسی آنها نیز باید با یک شیوه جدید صورت بگیرد. این شیوه جدید شبیه به ارتباط گرفتن در دوره همهگیری کووید-۱۹ است که روابط از طریق صفحه نمایش رایانه برقرار میشدند.
کلمن با به یاد آوردن زمانی که برای اولین بار به زندگی در فضا فکر کرد، گفت: همیشه فکر میکردم دورتر خواهم رفت اما وقتی آنجا بودم، احساس نمیکردم که در خانه نیستم. فقط فکر میکردم خانه بزرگتر از آن چیزی است که فکر میکردیم.