آمارهای تورمی و مصرفیِ تودههای فرودست مردم و دهکهای کمدرآمد، به غایت نگرانکننده است؛ این آمارها گواه روشنی هستند بر سقوط سنگین به زیر خط فقر مطلق.
مسیر حذف کالاهای پروتئینیِ مرغوب مانند گوشت قرمز و در مرحلهی بعد انواع گوشتهای سفید از سفرههای طبقهی کارگر از سالهای میانهی دهه ۹۰ شمسی آغاز شد؛ این مسیر در سال ۹۸ با گرانی یکباره بنزین و شوکدرمانیِ آنی اقتصاد در مسیر صعود قرار گرفت و سپس از ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ وارد مرحلهی جدیدی شد؛ مرحلهای که به گفتهی علیرضا خرمی، فعال کارگری و عضو شورای اسلامی کار شرکت پلیاکریل اصفهان، میتوان آن را «حذف کامل پروتئینِ باکیفیت از سفرههای زحمتکشان» نام نهاد.
و همهی اینها در حالیست که صعود شاخصهای تورمی خوراکیها همچنان با قدرت بسیار ادامه دارد؛ جدیدترین دادههای مرکز آمار ایران از گرانی خوراکیها در کشور نشان میدهد « ۳۸ درصد اقلام خوراکی منتخب، در بهمن ماه تورمی بیشتر از تورم سالانه داشتهاند»؛ در بهمن ماه ١٤٠٢، از ٥٣ قلم خوراکی منتخب در نقاط شهری، تعداد ٢٠ قلم، درصد تغییر قیمت سالانهشان بالاتر از نرخ تورم نقطهای نقاط شهری کشور (۳۶.۲ درصد) بوده است. در این میان، انواع پروتئین همچنان رکورددار تورم سالانه است.
تورم ماهانهی اقلام پروتئینی در بهمنماه رکورددار است؛ دادههای مرکز آمار ایران نشان میدهد «در بهمن امسال، اقلام ماهی قزلآلا با ۳.۲ درصد، گوشت گوسفند با ٢.٩ درصد و کنسرو تن ماهی با ٢.٠ درصد بیشترین افزایش قیمت را نسبت به ماه قبل داشتهاند».
فقط تخم مرغ!
و در این اوضاع، واقعیت تلخ این است که با حذف گوشت قرمز و سفید از سفرههای فرودست، «تخم مرغ» به تنها کالای پروتئینی سفرهها تبدیل شده است؛ کالایی که به گفتهی یک کارگر شهرداری ایرانشهر، «چند بار در هفته، در فهرست غذایی کارگران و طبقات کمدرآمد کشور ظاهر میشود».
این کارگر که مانند همکارانش سالهاست در انتظار مرتب شدن پرداخت حقوق و مزایای مزدیست، با بیان اینکه «هر ماه که برای خرید میرویم، با سبدی خالیتر از ماه قبل به خانه برمیگردیم» اضافه میکند: «بقای ما فقط با تخم مرغ میسر شده است، فقط نان و تخم مرغ؛ حبوبات هم در سالهای اخیر به شدت گران شده، باید بگویم تخم مرغ هم گران است ولی راه دیگری برای بقا باقی نمانده.....»
نشانههایی از این واقعیت تلخ که کارگران گزینهی دیگری برای پر کردن سفرهها به جز نان و پنیر و نان و تخم مرغ ندارند و تخم مرغ به تنها قلم پروتئینی خوراک فرودستان تبدیل شده، در اظهارات مقامات رسمی نیز دیده میشود.
یازدهم اسفندماه، رئیس اتحادیه مرغ تخمگذار تهران گفت: «روزانه ۳۷۰۰ تا ۳۸۰۰ تن و ماهانه ۱۰ تا ۱۵ هزارتن تخم مرغ در کشور تولید می شود. مصرف تخم مرغ بالا رفته، زیرا ارزانترین کالای پروتئینی بوده و همچنین در نیمه دوم سال نیز تقاضا بیشتر می شود. سرانه مصرف تخم مرغ در کشور در سالهای اخیر به حدود ۱۴ تا ۱۵ کیلو رسیده است.»
رشد ۶۰۰ برابری قیمت دلار
در چنین شرایطی، با توجه به صعود بیسابقه قیمت ارز در کشور برای چندمین بار در سالهای اخیر، احتمال گرانی و تورم بیشتر در آیندهای بسیار نزدیک – از اولین ماه سال بعد- یک احتمال بسیار جدیست.
احسان سلطانی، کارشناس اقتصادی، در نمودار زیر تحت عنوان «۶۰ سال قیمت دلار در ایران» مسیر صعود سهمگین قیمت دلار را به تصویر کشیده؛ به گفته او، «جای تاسف دارد که پس از ۵ سال شوکهای پیاپیِ قیمت ارز و افزایش بیسابقه قیمت آن، باز هم سفتهبازان و رانتیها از سرکوب قیمت ارز گلایه میکنند و این در حالیست که این نمودار صعودی، جز فقر و فلاکت برای مردم حاصلی نداشته است».
نگاهی به نمودار فوق نشان میدهد که در فاصلهی سالهای ۱۳۴۲ تا ۱۴۰۲، قیمت دلار در کشور ۶۰۰ درصد افزایش داشته است. صعود قیمت دلار در بازه ده ساله اخیر به نسبت تمام دهههای قبل بیسابقه بوده است؛ در سال ۹۲، بعد از یک شوک ارزی، قیمت دلار به حدود ۳ هزار تومان رسید؛ در روزهای ۱۲ و ۱۳ اسفند قیمت دلار در بازار آزاد و صرافیها به حدود ۶۰ هزار تومان رسیده است؛ به عبارتی در یک بازه ده ساله، دلار ۲۰ برابر گران شده است.
سبد معیشت را «واقعی» ببینید
با این صعود سنگین چگونه قرار بوده سفرههای کارگران و سطح زیستی آنها از نابودی و سقوط مدام حفظ شود؛ وقتی افزایش چندباره نرخ ارز، خبر از تداوم نمودارهای تورمی با سرعت بیشتر دارد، افزایش دستمزد کارگران شاغل و بازنشسته باید چه رقمی مصوب شود که بتواند از پس هزینههای زندگی بربیاید؟
براساس آخرین محاسبات مستقل، سبد معیشت خانوارهای کارگری (حداقل هزینههای زندگی در یک ماه) براساس دادههای تورمی آذرماه در کلانشهرها به بیش از ۲۸ میلیون تومان رسیده است؛ اگر دادههای تورمی بهمن ۱۴۰۲ را مبنا قرار دهیم و با احتساب اینکه مبنای محاسبات سبد معیشت، سبد خوراکیهای خانوار است و اقلام خوراکی به خصوص پروتئینی، رکورددار تورم بهمن ماه بودهاند، سبد معیشت واقعی این روزها چه نرخی دارد؟
علیرضا خرمی، در این رابطه با تاکید بر اینکه «اکنون دیگر نوبت دولت و وزیر کار و تمامِ دستاندرکاران تعیین حقوق و دستمزد است که چشم خود را بر روی واقعیت باز کنند و ببینند کارگران دیگر نان در سفره ندارند» میگوید: کارگران با این حقوقهای ناچیز شرمنده اولاد و خانوادهی خود هستند؛ حداقل حقوق کارگران ۷ الی ۸ میلیون تومان است اما چندین ماه است که سبد معیشت از مرز ۲۳ میلیون تومان عبور کرده است؛ انتظاری که کارگران دارند این است که حداقل امسال سبد معیشت را «واقعی» ببینند و سیاسی به قضیه مزد نگاه نکنند.
این فعال صنفی کارگران شرکت پلیاکریل اصفهان تاکید میکند که «اگر دادههای تورمی بهمن را مبنای کار قرار دهند و وزن اقلام در سبد معیشت را واقعی در نظر بگیرند، حتماً رقم سبد معیشت در کلانشهرهای کشور از ۳۰ میلیون تومان هم فراتر رفته است....».
امروز نرخِ واقعیِ سبد معیشت بیتردید بیش از سی میلیون تومان است و در این بین، فقط یک سوال باقی میماند؛ آیا اگر قرار باشد همانطور که وزیر کار ادعا کرده فقط ۲۰ درصد به حقوق ۷ الی ۸ میلیون تومانی کارگران بیفزایند، تنها گزینهی بقا یا همان تخم مرغ هم به ناگهان بال درنمیآورد و از سفرههای خالی کارگرانِ حداقلبگیر پرواز نمیکند؟!