اصل خبر در درجه اول خیلی ساده و سبک به نظر میرسد؛ اینکه خسرو حیدری، سرمربی تیم دسته اولی خوشه طلایی ساوه شده و چون او یک استقلالی است، بنا به درخواستش لوگوی این باشگاه از رنگ قرمز به آبی تغییر یافته! این واقعا اتفاق عجیب و دردناکی است. همه جای جهان باشگاه از هر مربی و بازیکنی بزرگتر است، اما میبینیم که حتی این اصول ساده و بدیهی هم در فوتبال ایران رعایت نمیشود. آنچه اما باعث میشود نتوانیم ساده از کنار این موضوع بگذریم، تکرار چنین اتفاقاتی در فوتبال ایران است؛ رویکردی بهشدت پوپولیستی که کاملا با آداب حرفهایگری در تعارض است.
خسرو حیدری نخستین نفری نیست که علایق رنگیاش را به این شکل بهشدت عوامگرایانه بروز میدهد، با این حال نکته جالب در مورد او به دوران حضورش در تیمهای پایه پرسپولیس مربوط میشود. خسرو سابقه حضور در تیمهای جوانان و امیدهای پرسپولیس را دارد و در این سالها به دفعات تصاویرش با پیراهن سرخ منتشر شده. آیا آن زمان خسرو به رنگ قرمز آلرژی نداشت؟ یا چون تازه در مسیر پیشرفت قرار داشت و دنبال دست و پا کردن اسمی برای خودش بود، با این حساسیت کنار میآمد؟
از او بامزهتر داستان علیرضا منصوریان است. علیمنصور ابتدای لیگ شانزدهم در قامت یک سرمربی جوان و موفق از نفت تهران راهی استقلال شد و هواداران هم حسابی از این موضوع استقبال کردند. نخستین حضور منصوریان در تمرینات آبیپوشان، روی قلمدوش هواداران رخ داد که نشان از محبوبیت بالای این مربی داشت. شاید در همین فضای هیجانی هم بود که منصوریان طی حضور در یک برنامه تلویزیونی از نشستن روی صندلی قرمز خودداری کرد و خواهان تغییر صندلی میهمان شد! البته که به حرفش گوش دادند، اما کمتر کسی میدانست درست در همان زمان، رنگ تابلوی رستوران منصوریان در تهران، قرمز جیغ است. گویا استفاده از رنگ سرخ برای کارهای تجاری مشکلی نداشته، اما مقابل چشم هواداران استقلال بهتر بود کار دیگری انجام شود! حتما میدانید که منصوریان یک سالونیم بعد از آن اتفاق، به عنوان یک مربی ناکام از استقلال کنار گذاشته شد و از آن به بعد دیگر حساسیتی روی رنگ صندلیها نشان نداد!
باز هم مثال میخواهید؟ اواسط دهه نود مالکیت باشگاه ریشهدار نساجی در اختیار فردی قرار گرفت که علاقه شدیدی به استقلال داشت. او غیر از انتخاب کادر مربیان از بین استقلالیها، برای مقطعی کوشید رنگ پیراهن این تیم را هم از قرمز به آبی تغییر بدهد که این تلاش با واکنشهای منفی گستردهای همراه شد، چرا که نساجی یک تیم قدیمی به شمار میآید که هوادارانش همیشه به تماشای تیم با همین رنگ لباس عادت داشتهاند. در همان سالها نفت تهران هم یک مالک پرسپولیسی پیدا کرد که او نیز علاوه بر انتخاب مربیانی از همین خانواده، رنگ پیراهن دوم تیم را از آبی به قرمز تغییر داد.
همه اینها در حالی است که فوتبال ایران بیش از دو دهه است برچسب «حرفهای» را یدک میکشد و کار به جایی رسیده که لیدر سکوهای پرسپولیسی در ورزشگاه آزادی، تبدیل به بمب نقلوانتقالاتی استقلال میشود! اگر این را طبیعی بدانیم، دیگر رنگ لوگو و صندلی عوض کردنتان چیست؟ کاش روزی بالاخره بساط این کارهای پوپولیستی تمام شود. به خرد و اندیشه هواداران فوتبال احترام بگذارید.