بهطوری که گویی قرار نیست این باشگاه روی آرامش را ببیند. استقلال با وجود بضاعت نابرابرش در قیاس با دیگر تیمهایی مدعی، همچنان صدرنشین است و این میسر نشده جز با همدلی و تلاشی که مسبب اصلیاش جواد نکونام است. اما با توجه به تقویت بهتر رقبا در نیمفصل و عدم تقویت اصولی استقلال در این فرصت طلایی، این جایگاه اولی با شدت بیشتری از سوی مدعیان تهدید خواهد شد.
پس از نمایانشدن عدم استحکام اجرائی قانون سقف بودجه و توخالیبودن تهدیدات مکرر قبلی از طرف خود متولیان امر، انتظار میرفت باشگاه استقلال نیز در نیمفصل لیگ برتر، بسان رقبایی که با بیاعتنایی نسبت به قانون مذکور در پیشفصل لیگ بهواقع حظ کافی را بردند، از ورطه سادهلوحی خارج شود و جبران مافات پیشفصل در عدم یارگیری مناسب را کند و حتی خطیر -مدیرعامل باشگاه- نیز وعده جبران آن را با توجه به عدم استحکام و ضمانت قانون مزبور، در تلویزیون به هوادارانشان داد، اما باز در عمل این رقبا بودند که در این فرصت، توشه پر خود را پرتر کردند و استقلال هم مجددا به واسطه کمتوجهی یا به بیانی صحیحتر، کمکاری مدیرانش، دچار آتش اختلاف مجدد و عیانتر مدیریت و سرمربیاش شد؛ آتشی که اگر بهموقع و بهدرستی مهار نشود، حاصل تلاش کادر فنی و بازیکنان تا اینجای کار را به خاکستر بدل خواهد کرد. باشگاه استقلال در پنجره نقلوانتقالاتی نیمفصل و با وجود ارائه چند فهرست از سوی نکونام، فقط سه بازیکن را به مجموعه خود اضافه کرد
که درباره آن نیز باید چنین گفت:
۱- رافائل سیلوا به توصیه مدیریت و در زمان روابط حسنه مدیر و سرمربی جذب شد؛ صرفا برای نجات از شکایت او و تبعات سنگین آن.
۲- فخرالدینی که در سالهای آخر فوتبالش به سر میبرد نیز به جهت ازدستدادن فرصت جذب بازیکن بهتری در این پست، استخدام شد. جذب او بیشتر یادآور حضور سه بازیکن مسن (عنایتی، نیکبخت و قاضی) در آخرین سال مربیگری قلعهنویی در استقلال است.
۳- بهترین شکار استقلال ماشاریپوف ازبک است که او نیز با عزم نکونام و دوستش نصیب استقلال شده است، نه مدیریت باشگاه.
استقلال کماکان نیاز به بازیکنانی کارآمد در برخی پستها مانند دفاع چپ، هافبک طراح، وینگر و مهاجم را حس میکند و این متوجه مدیریت باشگاه است که وعده جذب بازیکن و حتی ستاره را در نیمفصل داده بود اما ضمانت قول او نیز به ضمانت قانون سقف بودجه ماند و بس. علاوه بر این عدم همکاری در جذب بازیکنان مورد نیاز سرمربی تیم، عدم پرداختی درست به بازیکنان با توجه به وجود چهار اسپانسر همزمان، جداشدن بازیکن بدون رضایت سرمربی ضمن نیاز شدید و عدم جذب بازیکن جدید در همان پست و جبههگیریها نسبت به سرمربی که بیشتر به تلاش برای اعمال خلع سلاح او میماند، از مصائب مدیریتی استقلال است که جنگ بین مدیر و سرمربی را علنیتر و شعلهورتر از جنگ ابتدای فصل کرده است. در این میان چه کسی باید ورود کند و جلوی این معضل ویرانگر و حاشیهساز را بگیرد؟ روند تشدید اختلاف چنان است که گویی در استقلال فقط مدیریت و سرمربی وجود دارند و هیئتمدیرهای وجود ندارد؛ گویا مافوقی هم برای کنترل قضیه و اتخاذ تصمیمی درست و به صلاح منافع این باشگاه یافت نمیشود.