ایالات متحده و پنج کشور از متحدانش روز پنجشنبه حملاتی علیه بیش از دهها هدف در یمن انجام دادند که تحت کنترل انصارالله است. آمریکا و متحدانش مدعیاند که قصد نداشتهاند جنگ گسترش پیدا کند و دولت بایدن بهدنبال اجتناب از گسترش جنگ بوده است.
به ادعای روزنامه نیویورکتایمز، حملات هوایی و دریایی به رهبری آمریکا در پاسخ به بیش از دهها حمله پهپادی و موشکی یمنیها علیه کشتیهای تجاری در دریای سرخ از نوامبر انجام شد و پس از هشدارهایی که در هفته گذشته از سوی دولت بایدن و چندین متحد بینالمللی به حوثیها درباره عواقب جدی در صورت عدم توقف حملات داده شد، این سری از حملات صورت گرفت.
چه نقاطی هدف گرفته شد؟
لوید جی.آستین سوم، وزیر دفاع آمریکا در بیانیهای گفت که این حملات به رادارها، سایتهای پرتاب موشک و پهپادها و مناطق ذخیره تسلیحات یمنیها اصابت کرده است. مقامات پنتاگون اواخر روز پنجشنبه گفتند که هنوز در حال ارزیابی موفقیتآمیز بودن حملات هستند و تاکید کردند که آنها بهدنبال جلوگیری از تلفات غیرنظامیان بودهاند. به گفته مقامات اسرائیلی، حمله روز پنجشنبه، ایالات متحده را به شکل عمیقی به درگیریای کشاند که پس از حمله حماس به اسرائیل در 7اکتبر و کشته شدن 1200نفر شعلهور شد. برخی از متحدان آمریکا در خاورمیانه، از جمله کشورهای حاشیه خلیج فارس، قطر و عمان، این نگرانی را مطرح کرده بودند که حملات علیه حوثیها میتواند از کنترل خارج شود و منطقه را وارد جنگ گستردهتر با دیگر گروههای مقاومت، مانند حزبالله لبنان و گروههای مقاومت در عراق کند. با این حال روز پنجشنبه، ایالات متحده تصمیم گرفت که اقدام به حمله کند.
بریتانیا در حمله به اهداف ارتش یمن به ایالات متحده پیوست و جتهای جنگنده از پایگاههای منطقه و از ناو هواپیمابر دوایت دی.آیزنهاور اهدافی را با بمبهای هدایتشونده دقیق مورد اصابت قرار دادند. ریشی سوناک، نخستوزیر بریتانیا در بیانیهای گفت: «بریتانیا همیشه از آزادی دریانوردی و جریان آزاد تجارت دفاع خواهد کرد.» به گفته مقامات آمریکایی، هلند، استرالیا، کانادا و بحرین نیز در جریان این عملیات، پشتیبانی لجستیکی، اطلاعاتی و دیگر موارد را ارائه کردند. مقامات گفتند که یک زیردریایی آمریکا موشکهای کروز تاماهاوک را شلیک کرده است. رئیسجمهوری ایالات متحده واکنش جامعه بینالمللی را «متحد و قاطعانه» خواند. در این میان بحرین تنها کشور عربی بود که در این عملیات نظامی شرکت کرد و تا بعدازظهر پنجشنبه شک و شبهاتی وجود داشت که آیا این پادشاهی کوچک مایل است بهطور آشکارا نقش خود را اعلام کند یا خیر؟
در نهایت این کار را انجام داد. وزارت خارجه یمن در واکنش به این حملات با بیانیهای اعلام کرد که «آمریکا و بریتانیا باید آماده باشند تا بهای سنگینی بپردازند و با عواقب جدی تجاوزات خود مواجه شوند.» مشخص نیست که آیا حملات متحدان، یمنیها را از ادامه حملات خود بازمیدارد؛ زیرا برخی از بزرگترین شرکتهای کشتیرانی جهان را مجبور به تغییر مسیر کشتیها از دریای سرخ کرده است و باعث ایجاد تاخیر و هزینههای اضافی در سراسر جهان از طریق افزایش قیمتهای نفت و سایر کالاهای وارداتی میشود. حوثیها که تواناییهای نظامیشان با بیش از هشتسال جنگ علیه ائتلاف تحت رهبری عربستان افزایش یافته است، از چشمانداز جنگ با ایالات متحده با خوشحالی استقبال کردهاند.
روز چهارشنبه، پیش از حمله، عبدالملک الحوثی، رهبر حوثیها تهدید کرد که حمله آمریکاییها با پاسخ شدید مواجه خواهد شد. وی در یک سخنرانی تلویزیونی گفت: «ما مردم یمن جزو کسانی نیستیم که از آمریکا میترسند. ما از رویارویی مستقیم با آمریکاییها ابا نداریم و از این بابت آسوده هستیم.» مقامات دولت بایدن به دنبال جدا کردن حملات حوثیها از درگیری در غزه بودند؛ اما یمنیها گفته بودند این حملات را در حمایت از حماس و مردم فلسطین در غزه انجام میدهند و اجازه نمیدهند که محصولات به دست اسرائیل برسد.
اقتصاد جهانی غرق خواهد شد
تلاطم جنگ در اقیانوسها
اکونومیست در سرمقاله خود به افزایش تنشهای ژئوپلیتیک در آبهای بینالمللی پرداخته و نسبت به تاثیر منفی این تهدیدات بر اقتصاد جهانی ابراز نگرانی کرده است. نویسندگان این نشریه هشدار میدهند که پس از دههها آرامش، توفانی درحال شکلگیری در اقیانوسهای سراسر جهان است. در دریای سرخ، حوثیها با انجام حملات پهپادی و موشکی باعث کاهش 90درصدی فعالیت کشتیهای کانتینری و فلج شدن کانال سوئز شدهاند. دریای سیاه تحت تاثیر جنگ اوکراین مملو از مین و کشتیهای جنگی آسیبدیده شده است. دریای بالتیک و دریای شمال به صحنه خرابکاری در شبکه کابلها و میدان «جنگ در سایه» در خطوط انتقال حاملهای انرژی تبدیل شدهاند. آسیا نیز به دلیل بالاگرفتن تنشها بین چین و تایوان و تلاش آمریکا برای ایجاد بازدارندگی در مقابل چین، بزرگترین تجمع نیروهای دریایی از زمان جنگ جهانی دوم را تجربه میکند.
این رویدادها نشانهای از تغییر جدی شرایط در اقیانوسها است. اقتصاد جهانی کماکان درهم تنیده است. حدود 80درصد حجم و 50درصد ارزش تجارت بینالمللی به وسیله 105هزار کشتی کانتینری، نفتکش و کشتی باری که شبانه روز در اقیانوسها درحال جابهجایی هستند، انجام میشود. با این حال، رقابت ابرقدرتها و زوال قوانین و هنجارهای جهانی منجر به افزایش تنشهای ژئوپلیتیک شده است. نتیجه اجتنابناپذیر این وضعیت آن است که اقیانوسها برای اولینبار بعد از جنگ سرد به کانون مناقشه تبدیل شدهاند. از دهه90 میلادی، اوجگیری جهانیشدن در دنیای دریانوردی منعکس شد و بر کارآمدی بالا و متمرکزسازی فعالیتها تاکید شد. امروزه 62درصد بار دریایی توسط پنج شرکت آسیایی و اروپایی حمل میشود، 93درصد کشتیها در چین، ژاپن و کره جنوبی ساخته میشوند و 86درصد آنها در بنگلادش، هند و پاکستان اسقاط میشوند.
نقش آمریکا با استفاده از بیش از 280کشتی جنگی نیز تامین تقریبا انحصاری امنیت دریاها است. این سیستم گسترده و پیچیده با دو چالش روبهرو است. اولین موضوع تنشهای ژئوپلیتیک است. تجمع نیروی دریایی چین در اقیانوس آرام، برتری آمریکا را در این منطقه به چالش کشیده است. قانون دریاها رو به افول است. چین احکام دادگاهها را هنگامی که به آنها اعتراض دارد، نادیده میگیرد و استفاده زیاد غرب از تحریمها باعث رونق قاچاق شده است. اختلالات آب و هوایی و توسعه فناوری، توفان ژئوپلیتیک را تقویت کردهاند. چین با سرمایهگذاری در ساخت موشکهای ضدکشتی، ناوگان آمریکا را مجبور کرده است که از سواحل دورتر شوند. پیشرفت فناوری باعث شده است که گروههای شبه نظامی به موشکهای کروز دست پیدا کنند. اقتصاد دانش به شبکه کابلهای انتقال داده در بستر دریاها وابسته است و این شبکه نسبت به فعالیتهای خرابکارانه آسیبپذیر است. توسعه انرژیهای سبز نیز منجر به رقابت برای استخراج مواد معدنی از بستر دریاها شده است. درنتیجه، نابسامانی دریاها را فراگرفته است.
یکی از هزینههای این آشفتگی، مختل شدن بازرگانی است. ارزش تجارت دریایی معادل 16درصد تولید ناخالص داخلی جهان است. سیستم حملونقل دریایی تاحدی انعطافپذیر است و اغلب میتواند شوکهای منفرد را جذب کند. اما هنگامی که بازارها تحت فشار هستند و چند شوک همزمان رخ میدهد، چنین بینظمیهایی تبعات بیشتری خواهند داشت. گرچه هزینه حملونقل سهم کمی از قیمت نهایی محصولات را تشکیل میدهد؛ اما نااطمینانیها در پهنه دریاها میتواند زنجیرههای تامین را مختل کند و هزینههای تولید را افزایش دهد. تمام این موارد نیاز به مهار بازیگران سرکش و دولتهای متخاصم را برجسته میکند. با این حال، راه آسانی برای بازگشت به شرایط آرام دریاها در دهه90 میلادی پیش روی جامعه جهانی نیست. درخواست از بازیگران برای احترام گذاشتن به قوانین جهانی بعید است مثمر ثمر واقع شود.
چین که به تجارت بینالمللی وابسته است، چیزهای زیادی برای از دست دادن دارد؛ اما همچنان میخواهد با تحریمهای غرب مقابله کند و اهداف خود در دریای چین جنوبی را دنبال کند. آمریکا مهمترین پیمان بینالمللی درباره حقوق دریانوردی را تصویب نکرده است و این امر نیز کمکی به بهبود شرایط نمیکند. غرب هم با توجه به کمبود سرمایهگذاری مزمن، توانایی احیا سریع سیطره دریانوردی خود را ندارد. این شرایط مستلزم پاسخی متفاوت است. بهعنوان نمونه، همکاری دولتها و بخش خصوصی برای رصد وضعیت زیرساختهای دریانوردی ضروری است. همچنین نیاز است تا ائتلافهای دریایی برای تخصیص منابع بیشتر برای تامین امنیت دریاها، گسترش یابند. با توجه به درگیربودن منافع بخش بزرگی از بازیگران، حفظ نظم دریانوردی جایگاه مهمی در همکاریهای بینالمللی دارد. بدون تحقق این هدف، اقتصادی جهانی غرق خواهد شد.