به گزارش ایران اکونومیست و به نقل از فست کمپانی، هوش مصنوعی آماده است تا بسیاری از افراد جامعه را تحت تأثیر قرار دهد و محدودیتهای انسانی را که در بسیاری از سیستمها وجود دارند، از بین ببرد. یکی از این محدودیتها، تنگناهای اطلاعاتی و استدلالی در تصمیمگیری است.
به طور سنتی، مردم همیشه مجبور شدهاند انتخابهای پیچیده را به تعداد انگشتشماری از گزینهها تقلیل دهند که به خواستههای واقعی آنها پاسخ نمیدهند. هوش مصنوعی میتواند این محدودیت را رفع کند و این پتانسیل را دارد که نحوه کارکردهای دموکراسی را به شدت تغییر دهد.
«بروس اشنایر»(Bruce Schneier) مدرس «مدرسه هاروارد کندی»(HKS) و «تانتوم کالینز»(Tantum Collins) پژوهشگر حوزه هوش مصنوعی، آن را «هوش مصنوعی غلبهکننده بر تنگناهای زیانبار» نامیدهاند. آنها در یک مقاله مشترک، پتانسیل هوش مصنوعی را در برطرف کردن محدودیتهای تصمیمگیری توضیح دادهاند.
کارآیی چندوجهی
تصور کنید برای شام بعدی خود بتوانید با یک سرآشپز در مورد وعده غذایی گفتوگوی طولانی داشته باشید. شما میتوانید براساس خواستههای خود، تواناییهای سرآشپز و مواد موجود، یک شام سفارشی داشته باشید. اگر در خانه آشپزی کنید یا میزبان دوستان خود باشید، باز هم این امکان وجود دارد.
این کار در یک رستوران معمولی غیرممکن است. محدودیتهای آشپزخانه، نحوه سفارش دادن مواد و واقعیتهای آشپزی رستوران، این نوع تعامل غنی بین مشتری و آشپز را غیرممکن میکند. شما در رستوران معمولی، یک فهرست غذا شامل چندین گزینه استاندارد را با امکان اعمال برخی تغییرات دریافت میکنید.
این یک تنگنای زیانآور است. خواستههای شما غنی و چندوجهی هستند. مجموعهای از نتایج آشپزی به همان اندازه غنی و چندوجهی است اما هیچ راه مقیاسپذیری برای اتصال این دو وجود ندارد. مردم باید از سیستمهای چندگزینهای مانند فهرستهای غذا برای سادهتر کردن تصمیمگیری استفاده کنند و در این فرآیند، اطلاعات زیادی را از دست میدهند.
مردم آن قدر به این تنگناها عادت کردهاند که حتی متوجه آنها نمیشوند. وقتی این کار را انجام میدهیم، تمایل داریم فرض کنیم که آنها هزینه اجتنابناپذیری را در مقیاس و کارآیی دارند.
تواناییهای هوش مصنوعی
هوش مصنوعی، توانایی غلبه بر محدودیت را دارد. سیستمهای هوش مصنوعی با ذخیره کردن اولویتها و سوابق افراد در تقاضا، همراه با قابلیتها، هزینهها و امکانات خلاقانه در عرضه، سفارشیسازی پیچیده را در مقیاس و هزینه کم امکانپذیر میسازند. تصور کنید به یک رستوران وارد میشوید و میدانید که آشپزخانه قبلا کار کردن روی یک وعده غذایی تنظیمشده برای ذائقه شما را آغاز کرده است یا یک فهرست شخصیسازیشده از انتخابها به شما ارائه میشود.
تلاشهای اولیه در این زمینه صورت گرفتهاند. مردم از ChatGPT برای طراحی وعدههای غذایی براساس محدودیتهای غذایی و موجودی یخچال استفاده کردهاند. هنوز روزهای اولیه این فناوریهاست اما زمانی که آنها کار کنند، امکانات تقریبا بیپایان خواهند بود. تنگناهای زیانآور همه جا هستند.
رفع تنگنای دموکراسی
این نمونهها همگی دگرگونکننده هستند اما تنگنای زیانآوری که بیشترین تأثیر را بر جامعه دارد، در حوزه سیاست است. این به همان مشکل رستوران شباهت دارد. به عنوان یک شهروند پیچیده، مواضع سیاسی شما احتمالا متفاوت است و تحت تاثیر گزینههای گوناگون قرار دارد. شما به برخی از مسائل بیش از سایرین و به برخی از کارها بیش از دیگران اهمیت میدهید.
اگر دانش و زمان کافی داشته باشید، میتوانید در روند مشورتی شرکت کنید و به ایجاد قوانین بهتر از آنچه امروز وجود دارد، کمک کنید اما شما این کار را نمیکنید و به هر حال، جامعه نمیتواند بحثهای سیاسی را با صدها میلیون نفر برگزار کند. بنابراین، شما بین دو نماینده سیاسی و گاهی چهار یا پنج نفر میتوانید یکی را انتخاب کنید.
سیستم هوش مصنوعی با در نظر گرفتن ظرایف موجود در اولویتهای سیاسی هر شخص و به روشی که سیستمهای رایگیری سنتی قادر به انجام دادن آن نیستند، میتواند به برقراری سیاستهایی بیانجامد که خواستههای رایدهندگان را بهتر منعکس کند. به عنوان مثال، میتوانید یک دستگاه مبتنی بر هوش مصنوعی را در جیب خود داشته باشید که نظرات و خواستههای شما را میداند و به طور مداوم به نام شما رأی میدهد.
این روش در ترکیب با سیستمهای هوش مصنوعی که آموزش سیاسی را شخصیسازی میکنند، میتواند افراد بیشتری را به مشارکت کردن در این فرآیند دموکراتیک و افزایش مشارکت سیاسی تشویق کند.
از سوی دیگر، نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی ناشی از دست یافتن یک هوش مصنوعی به دادههای شخصی، قابل توجه هستند. مهم است از دامی که فقط به هوش مصنوعی اجازه میدهد تا بفهمد چه کاری باید انجام دهد، اجتناب شود. مشورت انسان برای برقراری دموکراسی کارآمد بسیار مهم است.
همچنین، هیچ مسیر انتقال روشنی از دموکراسیهای انسانی امروزی به دموکراسیهای تقویتشده با هوش مصنوعی وجود ندارد و این هنوز یک ایده علمی-تخیلی است.
نخستین گامها
این فناوریها احتمالا برای اولین بار در حوزههای دیگر، کمتر از حوزه سیاسی مورد استفاده قرار میگیرند. سیستمهای پیشنهاددهنده برای رسانههای دیجیتال، اتکای خود به واسطههای سنتی را به طور پیوسته کاهش دادهاند. ایستگاههای رادیویی مانند گزینههای فهرست غذا هستند زیرا صرف نظر از اینکه سلیقه شما در موسیقی چقدر ظریف است، باید از میان گزینههای انگشتشمار انتخاب کنید. پلتفرمهای دیجیتال اولیه فقط کمی بهتر بودند. آنها میگفتند: این شخص سبک جاز را دوست دارد. بنابراین، ما موزیکهای جاز بیشتری را ارائه خواهیم کرد.
پلتفرمهای پخش زنده امروزی، از تاریخچه انتخاب شنوندگان و مجموعه گستردهای از ویژگیهای توصیفکننده هر آهنگ استفاده میکنند تا توصیههای شخصیسازیشده موسیقی را به هر کاربر ارائه دهند. سیستمهای مشابه، مقالههای دانشگاهی را با جزئیاتی بسیار بیشتر از نسخههای منتشرشده در یک مجله مشخص پیشنهاد میکنند و فیلمهایی را ارائه میدهند که براساس تحلیلهایی ظریفتر از ژانرها انتخاب شدهاند.
دنیای بدون تنگناهای مصنوعی با خطراتی مانند از دست دادن مشاغل همراه است اما این پتانسیل را نیز دارد که مردم را از محدودیتهای تصمیمگیری در مقیاس بزرگ رها کند. در برخی موارد مانند مثال رستورانها ممکن است تأثیر آن روی بیشتر افراد جزئی باشد اما در موارد دیگر مانند سیاست و استخدام، تأثیر آن میتواند عمیق باشد.
سیستمی را تصور کنید که در آن هوش مصنوعی این تنگنای زیانآور را از بین میبرد. به جای اینکه سعی داشته باشید اولویتهای خود را در گزینههای موجود جای دهید، تصور کنید که میتوانید اولویتهای سیاسی خود را همراه با جزئیات به یک سیستم هوش مصنوعی انتقال دهید که مستقیما از سیاستهای خاص شما دفاع میکند. این میتواند دموکراسی را متحول کند.