به گزارش ایران اکونومیست، کوهنوردی یکی از ورزشهایی است که در سالهای اخیر خیلی مورد توجه قرار گرفته است و علاقمندان زیادی در قالب گروهها یا باشگاههای مختلف، صعود به ارتفاعات را تجربه میکنند. با فرارسیدن فصل زمستان و علاقه کوهنوردان به صعود در این فصل حوادث مربوط به آن هم افزایش پیدا میکند و هر ساله تعدادی از هموطنانمان کشته میشوند.
امیرحسین خلیلیفر، پزشک ورزشی و مدرس آسیبهای ورزشی کوهنوردی و اسکی در مورد دلیل بروز چنین اتفاقاتی و راهکارهای کاهش آن به ایران اکونومیست گفت: کوهنوردی عام را میتوان به دو بخش کوهنوردی و کوهپیمایی تقسیم کنیم و این جدای از رشتههای وابسته مثل سنگنوردی، اسکی تورینگ، اسکای رانینگ و غیره است. کوهپیمایی سبک مثل آنچه در ارتفاعات زیر ۲۵۰۰ متر در اطراف تهران انجام میگردد اصولا به طبیعتگردی و بخشی از ورزش همگانی نزدیکتر است و بهتر است در حوزه ورزشهای همگانی تقسیمبندی شود اما بین فدراسیون کوهنوردی و همگانی تاکنون تعاملی در این زمینه صورت نگرفته یا حداقل ما بیاطلاع هستیم. از طرفی کوهها از نظر ارتفاع تقسیمبندی دارند که از جهت نوع امدادرسانی به کوهنوردان اهمیت دارد. یک بخش از این گستره مثل ارتفاعات نه چندان بالا در اطراف شهرها و روستاها میتواند در حوزه امداد و نجات شهری و با امکانات آنها مثل آتشنشانی و هلال احمر باشد اما ارتفاعات بلند و خیلی بلند یعنی از ۲۵۰۰ متر به بالا قطعا نیاز به سازمان امداد و نجات حرفهای دارد. بهترین کار ابتدا تعیین تقسیمبندی حوزههاست که نیاز به هماهنگی بین فدراسیونها و سازمان امداد و نجات کشور دارد.
کوهنورد با کوهپیما متفاوت است
او با تفاوت قائل شدن بین کوهپیما و کوهنورد، تاکید کرد: کوهنوردان کسانی هستند که دورههای آموزشی متعدد را دیدهاند، آموزشهای فنی دارند و معمولا در قالب باشگاههای مجوزدار کار میکنند. فدراسیون باشگاهها را برای صعودهای زمستانی و غیرزمستانی فنی ملزم کرده که مربی برف و یخ، سنگنورد، سرپرست و موارد دیگر را داشته باشند. اینها بخشی از حوادث را کاهش میدهد. البته با این وجود هم برخی افراد از بیتجربگی و برخی هم بخاطر بیش از حد انگاشتن توانایی خود یا بروز شرایط پیشبینی نشده و مواردی دیگر در معرض خطر قرار میگیرند. بنابراین همه در معرض خطر هستند اما فیلترها آسیبها را کمتر میکند.
چرا پلیس کوهستان نداریم؟
خلیلیفر با بیان اینکه اگر کسی به دنبال صعود انفرادی باشد با هیچ گیت و مانعی حتی مرکزی که صرفا اطلاع رسانی صعود خود را انجام دهد، روبرو نمیشود، بر لزوم منضبط شدن مسیرهای کوهنوردی شناخته شده ایران تاکید کرد و گفت: کوهنوردان به هیچ وجه بدون هماهنگی امکان صعود انفرادی به ارتفاعات هیمالیا، آرارات، کلیمانجارو و کوههای شناخته شده آلپ را ندارند، چرا ما در دماوند، اشترانکوه، توچال و کوهای شناخته شده پر حادثه گیت و پلیس کوهستان نداریم و مسئولان محلی مثل هیاتهای کوهنوردی قدرت اجرایی در جلوگیری از صعودها را در شرایط خطرناک جوی ندارند. همانگونه که در حادثه اخیر اشترانکوه رییس هیات مربوطه به صراحت بیان کرد حداقل باید مانع صعود پرخطر باشگاههایی شویم که تحت تسلط خودمان هستند.
او در ادامه ایجاد سازمان امداد و نجات اختصاصی برای کوهستان را یکی از راهکارهای کاهش خطرات و حوادث کوهستان دانست و گفت: کشورهای مختلفی که این حوادث را به شدت کاهش دادهاند سازمان امداد و نجات کوهستان اختصاصی دارند. الزاما نیروی داوطلب نیستند بلکه حقوق بگیر دولت یا سازمانهای قوی و حرفهای پیمانکار امداد و نجات هستند هرچند افزون بر آن نیروهای داوطلب هم دارند. از طرفی دیگر برای صعودهای فنی و پرریسک، ورود به منطقه و برای برخورداری از کمکهای فنی و امدادی حتما کسب مجوز لازم است اما عدم رعایت این مسائل در ایران باعث شده تا حوادث بیشتر شود. هیچ متولی و نهادی هم وجود ندارد که گردن بگیرد. در هیچ واقعهای به یاد نداریم که مدعیالعموم پیگیر حوادث باشند.
تا امداد و نجات متولی رسمی نداشته باشد، تلفات داریم
خلیلی در مورد وضعیت امداد و نجات در ایران بیان کرد: سازمان هلال احمر سازمانی مبتنی بر نیروهای داوطلب است و اساس آن اینگونه شکل گرفته هر چند نیروهای رسمی هم دارد اما این سازمان قبول نکرده که متولی صرف باشد و با فدراسیون کوهنوردی اختلافات زیادی دارد و معتقد است فدراسیون باید متولی کوهنورد باشد و از ما کمک بخواهد. از طرف مقابل فدراسیون کوهنوردی هم هزینه و امکاناتش را ندارد. بنابراین هنوز متولی اختصاصی این کار را نداریم. اکثر اوقات نیروهای محلی کار را دست میگیرند و بقیه هم کمک میکنند. تا زمانی که امداد و نجات متولی رسمی نداشته باشد، تلفات خواهیم داشت. با توجه به کثرت حوادث و کوهستانی بودن فلات ایران و گرایش روز افزون به این ورزش، این خلاء سازمانی و قانونی باید اصلاح شود حتی اگر شده از طریق وزارت ورزش موضوع به مجلس برود.
نقش فدراسیون کوهنوردی چیست؟
او در مورد نقش فدراسیون کوهنوردی در این زمینه گفت: فدراسیون میتواند آموزشها را تقویت کند و هشدارها را بدهد که در زمانهای پرخطر صعود نکنند و به باشگاهها برای صعود در شرایط با ریسک بالا مجوز ندهد. از طرفی میتواند به نیروهای سازمانهای دیگر هم آموزش بدهد که برای امدادرسانی در نقاط مختلف کوهستان قویتر و فنیتر عمل کنند و مهمتر از همه فرهنگ صعود ایمن برای اقشار مختلف اعم از جوان، پیر، زن و مرد و کودک را تعریف کند. به عنوان مثال حد صعود ایمن برای یک کوهپیمای تفریحی چه ارتفاعیست و نصب تابلوهای هشدار با رنگهای مختلف در مسیر و موارد دیگر. قرار نیست فدراسیون از صفر تا ۱۰۰ کار را انجام بدهد اما میتواند نقش آموزشدهنده، پشتیانیکننده و هشداردهنده بسیار قوی داشته باشد و پیگیر ایجاد و تقویت پلیس کوهستان و موارد مورد نیاز در این زمینه باشد.
خلیلیفر با بیان اینکه برای سلامتی، بهداشت روان و نشاط ورزش میکنیم اما چیزی که در سالهای اخیر اتفاق افتاده این اهداف را تحتالشعاع قرار داده بیان کرد: از فوت کوهنورد تنها در توچال تا مرگ در اشترانکوه و دیزین و علم کوه جزو لاینفک اخبار ورزشی هر ساله ما شده و مسئولان امر باید به فکر باشند و جلوی این وضع بیسروسامان را بگیرند. به طور مثال طرح سیمرغ را گذاشتهاند که اگر هر کوهنوردی ۳۱ قله بلند استانها را صعود کند مدرک آن را بگیرد. این کار را کردند تا با توجه به ورود لیدرهای متفرقه و گروههای رسمی و غیر رسمی در حوزه کوهنوردی، شاید برای بهبود وضعیت اقتصادی باشگاهها موثر باشد اما آیا فرهنگ آن و زیر ساختهای آن از جمله امکانات امداد و نجات را فراهم کردهاند؟ ورود این حجم کوهنورد و کوهپیما فشار شدیدی به اکوسیستم جانوری، گیاهی و حتی بافت اجتماعی مناطق بکر ایران وارد کرده است. شاید این ماحصل نداشتن تعامل کافی فدراسیون کوهنوردی با اصحاب فن، کنشگران اجتماعی و زیستمحیطی و دانشگاهی باشد.
برای جان انسانها ارزش قائل شویم
او ادامه داد: کوهنوردی باید توام با اخلاق، حرفه و دانش باشد. با فرض احتمال صعود ایمن، بدون دانش، تجهیرات و تجربه کافی کوه نروید چون اصلا ورزشی نیست که بگوییم انشاءالله اتفاقی نمیافتد. ممکن است هوا در عرض ۱۰ دقیقه چنان تغییر کند که فکرش را هم نکنید. مرحوم جلال رابوکی اسطوره صعود به دماوند علیرغم داشتن تجارب بینظیر در اثر هوای طوفانی داخل دره یخار سقوط کرد و جان داد. بسیاری از بزرگان کوهنوردی چه در ایران و چه در فراسوی مرزها نیز جان به جان آفرین تسلیم کردهاند.
خلیلیفرد در مورد لزوم انتشار آمار برای بررسی حوادث و کاهش آنها و نیاز به انجام پروژههای تحقیقی گفت: به عنوان یک محقق چندین ماه است که با بخشهای مختلف تماس میگیرم اما کسی نیست که آمار حوادث کوهستان را به من بدهد. باید آمار را ارائه بدهند تا حداقل بررسی شوند و بر اساس آنها برای کاهش بروز حواث راهکار پیدا کنیم. این بخش کوچکی از مشکلات این حوزه است و امیدوارم با کاستن از منیتها و تمامیتخواهیها برای جان انسانها ارزش قایل شویم و دست همکاری به سوی یکدیگر دراز کنیم.