به گزارش ایران اکونومیست، دکتر امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان که قرار بود در نشست شورای امنیت سازمان ملل در مورد غزه حضور یابد به دلیل تاخیر در صدور روادید هیات ایرانی از سوی آمریکا، امکان حضور نیافت.
متن سخنرانی حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در نشست عالیرتبه شورای امنیت راجع به اجرای قطعنامه شماره ۲۲۱۷ بدین شرح است:
« نیویورک، ۸ آذر ۱۴۰۲
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای رئیس، عالیجناب وانگ یی، وزیر محترم امور خارجه جمهوری دموکراتیک خلق چین،
هیئت های نمایندگی محترم حاضر در این جلسه،
سلام علیکم،
خوشحالم که در این نشست مهم شورای امنیت سازمان ملل متحد، به نمایندگی از جمهوری اسلامی ایران، نکاتی را با شما به اشتراک بگذارم.
برگزاری این نشست در امروز، یعنی روز ۲۹ نوامبر، که از ۴۶ سال قبل توسط مجمع عمومی سازمان ملل به عنوان «روز بینالمللی همبستگی با مردم فلسطین» نامگذاری شده است، را به فال نیک میگیریم. نفس برگزاری این نشست برای جلب توجه نسبت به فاجعه انسانی تحمیل شده بر غزه بسیار مهم و ارزشمند است، اما تنها در صورتی میتوان چنین جلساتی را واقعا مفید دانست که منجر به اقداماتی ملموس برای کاهش آلام مردم مظلوم فلسطین و توقف دائمی روند ادامه دار نسل کشی مردم فلسطین به ویژه در غزه شود.
باید با صراحت و شجاعت اعتراف کنیم که سازمان ملل متحد و به ویژه شورای امنیت تاکنون در ایفای مسئولیتهای قانونی و اخلاقی خود در قبال مساله فلسطین ناکام بوده است. این ناکامی بیش از همه ناشی از حمایت بیچون و چرای آمریکا از رژیم اشغالگر و ممانعت از هرگونه اقدام موثر برای پاسخگوکردن اسرائیل بوده است. این، یک شکست اخلاقی برای جامعه بینالمللی و نظام ملل متحد است اما مسئولیت اصلی آن بر عهده قدرتهایی است که مصرانه مانع از ایفای نقش شورای امنیت طبق منشور ملل متحد میشوند.
امروز بیش از هر زمان دیگری به قطعنامه ۲۲۱۷ ارجاع میشود، قطعنامهای که اگرچه بسیار دیرهنگام و با محتوایی ضعیف صادر شد، ولی گامی کوچک در مسیری درست به شمار میآید که لازم است با جدیت تقویت شود. انتظار طبیعی جامعه بینالمللی این بود که شورای امنیت بلافاصله بعد از شروع حملات بدون تفکیک علیه غزه، وارد عمل شده و مانع از استمرار کشتار انسانهای بیگناه شود. چه کسی میتواند کتمان کند که تجاوز تمام عیار رژیم اشغالگر به غزه به عنوان باریکهای که یکی از متراکمترین مناطق جمعیتی در دنیا محسوب میشود و طی ۱۷ سال گذشته در محاصره کامل قرار داشته است، و کشتار هزاران انسان بیگناه که بیش از ۷۰ درصد آنها زن و کودک هستند، تهدید کننده صلح و امنیت بین المللی نبوده است؟ شدت و حجم کشتار غیرنظامیان در طی ۵۰ روز حمله اسرائیل به غزه، بی سابقه بوده و تعداد کودکان و زنان کشته شده در غزه به تنهایی بیشتر از مجموع زنان و کودکانی است که در منازعات مختلف یک سال گذشته در سراسر جهان شامل منازعه اوکراین به قتل رسیدهاند. این در حالی است که ماشین سرکوب و کشتار رژیم نژادپرست، همزمان و طی همین دوره زمانی دو ماهه بیش از ۳۱۰۰ فلسطینی را نیز در کرانه باختری به قتل رسانده یا زخمی کرده است (بنا به توصیف روزنامه نیویورک تایمز (۲۵ نوامبر).
چه کسی میتواند این واقعیت را نادیده بگیرد که بمبارانهای کور و بدون تفکیک غزه با استفاده از بمبهای ۲۰۰۰ پوندی و دیگر سلاح های ممنوعه از جمله بمبهای فسفری، که هیچ مکانی شامل بیمارستانها و مساجد و کلیساها و مدارس را نیز مستثنی نکرد، همه عناصر تشکیل دهنده جنایات شدید بین المللی شامل جنایت جنگی، نسل کشی و جنایت علیه بشریت را دارا بوده است؟ چگونه میتوان بیعملی شورای امنیت در قبال فاجعه هولناک انسانی غزه را توجیه نمود؟
آقای رئیس،
اکنون شورای امنیت و اعضای آن در برابر یک آزمون بسیار خطیر قرار دارند. در وضعیتی که غزه تحت اشغال و محاصره ظرف ۵۰ روز زیر شدیدترین حملات نظامی قرار داشته و بیش از ۱۶۰۰۰ نفر از فرزندان خود که ۶۰۰۰ نفر آنها کودک و ۴۰۰۰ نفر از آنها مادر هستند را از دست داده و در شرایطی که بیش از نیمی از شمال غزه به تلی از خاک تبدیل شده است، هیچ چیزی جز تضمین توقف کامل حملات جنایتکارانه اسرائیل جبران کننده بخش کوچکی از شرمساری اخلاقی جامعه بینالمللی در برابر مردم فلسطین و دنیای اسلام نخواهد بود.
باید به هوش بود که وقفه انسانی علیرغم مفید بودن آن تبدیل به مستمسکی برای تطهیر جنایات گذشته و فرصتی برای تمهید جنایات جدید نشود.
آقای رئیس،
تراژدی فلسطین به عنوان یک مساله انسانی و اخلاقی و حقوقی با ابعاد جهانی، از ۷ اکتبر شروع نشد. نباید اجازه داد رژیم اشغالگر و حامیان و مدافعان آن با قلب واقعیت و دروغ پردازی، واقعیت طولانی اشغالگری، سرکوب، تحقیر و نسل کشی یک ملت را – که بیش از ۸ دهه به صورت مستمر ادامه دارد – به حاشیه برانند. خشونت و منازعه در خاورمیانه انتخاب مردم فلسطین و ملتهای منطقه نبوده است. خشونت، کالای تحمیل شده بر منطقه به واسطه اشغال و خود برتر پنداری نژادی ایدئولوژی صهیونیسم است.
اشغالگری ادامهدار و سرکوبگر که از ۱۹۲۰ شروع شد، در ۱۹۴۸ نهادینه گردید و موجب کوچ اجباری یک میلیون فلسطینی شد و در سالهای بعد از طریق تجاوز و زور نظامی گسترش یافت، و تا به امروز از طریق مصادره زمینهای فلسطینان و ساخت شهرکهای جدید ادامه یافته است، بازتاب یک ذهنیت برتری طلب و نژادپرست است که برای مردم تحت اشغال حقوق انسانی برابر قائل نیست.
جنایت و نسل کشی مردم فلسطین نباید عادی سازی شود. این یک تکلیف حقوقی و اخلاقی طبق ماده یک مشترک کنوانسیونهای چهارگانه ژنو ۱۹۴۹ و کنوانسیون مقابله با نسل کشی ۱۹۴۸ است. نباید اجازه داد جنایتکاران با مظلوم نمایی و مستمسک قراردادن جنایاتی که دیگران دههها پیش در قارهای دیگر علیه یهودیان مرتکب شدهاند، و یا با متهم کردن منتقدان به «ضد یهودیگری» (anti-semitism) از پاسخگویی در برابر جامعه بینالمللی طفره رفته و به نسل کشی ملت فلسطین ادامه دهند. مقاومت مشروع و قانونی ملت فلسطین برای کسب حق تعیین سرنوشت و دفاع از حقوق بشر و کرامت انسانی فلسطینیان، یک حق پذیرفته شده طبق منشور ملل متحد و حقوق بین الملل است و هیچ فرد یا کشور یا سازمانی نمی تواند این حق را از فلسطینیان سلب نماید. توصیف مبارزه مشروع ملت فلسطین برای احقاق حق تعیین سرنوشت به عنوان تروریسم، نقض آشکار و آگاهانه منشور ملل متحد و قواعد آمره حقوق بین الملل و عملی غیراخلاقی و مذموم است.
آقای رئیس،
همکاران محترم،
جمهوری اسلامی ایران در چارچوب سیاست اصولی خود مبنی بر مخالفت با تجاوز و استفاده از زور در روابط بین الملل، اشغالگری، نژادپرستی و تبعیض نژادی و نیز در راستای سیاست مسئولانه خود برای حراست از صلح و امنیت منطقهای و بینالمللی، به حمایت از حرکت مشروع و قانونی ملت فلسطین برای رهایی از اشغال و آپارتاید تحمیلی بر سرزمین فلسطین ادامه میدهد.
در شرایط کنونی، آنچه که باید به عنوان اولویت وجهه همت شورای امنیت سازمان ملل و کلیه دولت ها قرار گیرد، تضمین آتش بس دائمی در غزه، جلوگیری از اخراج فلسطینیان از موطن خود، رساندن فوری کمکهای بشردوستانه غذائی و دارویی به مردم غزه، وصل برق و سوخت است. همه فلسطینیان شامل ۷ میلیون آواره و فلسطینیان ساکن در کرانه باختری و نوار غزه، مستقیم و غیرمستقیم عزادار عزیزان از دست رفته خود هستند. اکثر جمعیت غزه خانه و داراییهای خود را در جریان حملات اسرائیل از دست دادهاند. جهان نمیتواند نسبت به این ظلم آشکار که نقض فاحش حقوق بشر و حقوق بشردوستانه و مصداق شدیدترین جنایات بینالمللی است، بی اعتنا بماند. بی کیفرمانی طراحان و مجریان و عاملان جنایات شنیع (atrocity crimes)، مجوز و محرکی برای تکرار این جنایات است. بر این اساس، باید محاکمه و اجرای عدالت در مورد مرتکبین این جنایات در دستورکار جدی جامعه بینالمللی قرار گیرد. دولتهایی که دههها است خود را مدعی خودخوانده حقوق بشر و حقوق بشردوستانه معرفی نموده و بارها به بهانه نقض حقوق بشر – در مقیاسهایی بسیار خرد و غیرقابل مقایسه با آنچه در غزه واقع شد – به استفاده ابزاری از سازوکارهای بینالمللی برای بدنام سازی کشورهای در حال توسعه مبادرت نمودهاند، در آزمون صداقت و باورمندی واقعی به ادعاهای خود مردود شدند. نفاق و استاندارد دوگانه در رابطه با حقوق بشر، کلیت حاکمیت قانون در روابط بینالملل را مخدوش نموده و عرصه را برای یکهتازی جنایتکاران و ناقضان حقوق بینالملل آمادهتر میکند.
این چیزی نیست که هیچ دولت مسئولیت پذیر و صلح طلبی بپسندد.
به امید آزادی مردم فلسطین از یوغ اشغال و سرکوب اشغالگران.
از توجه شما تشکر می کنم.»