به گزارش ایران اکونومیست، روزنامه ایران نوشت: اختلاف میان امریکا و رژیم صهیونیستی بر سر مسائلی مانند تداوم جنگ زمینی، راهبردهای اداره جنگ، هدفگذاری پایان جنگ و فشار افکار عمومی، آشکار شده است.
رؤسای دو سرویس اطلاعاتی امریکا و رژیم صهیونیستی درحالی به قطر سفر کردند که گفته میشود هدف اصلی از این سفر، تسهیل وساطت میان حماس و رژیم صهیونیستی برای دستیابی به توافقی برای تمدید آتشبس است. با این حال، فرامتن این خبر، متضمن دلالتهای دیگری هم هست که در ادامه ذکر و بررسی میشوند.
به گزارش واشنگتن پست به نقل از منابع آگاه، ویلیام برنز، رئیس سازمان اطلاعات مرکزی امریکا (CIA)، روز سهشنبه برای دیدارهایی محرمانه با دیوید بارنیا رئیس سرویس اطلاعات خارجی اسرائیل (موساد) و نخستوزیر قطر با هدف تسهیل میانجیگری بین اسرائیل و حماس برای دستابی به توافقی گسترده، وارد قطر شد. این دیدار در قطر در حالی برگزار میشود که ویلیام برنز نقش اصلی را در مدیریت بحران برای بایدن برعهده دارد.
چرا مقامات اطلاعاتی؟
روزنامه نیویورک تایمز در بررسی اینکه چرا بایدن در این مقطع، رئیس یک سازمان اطلاعاتی را برای یک اقدام دیپلماتیک مأمور کرده، به سوابق دیپلماتیک برنز در غرب آسیا و لزوم مخفی ماندن محتوای توافق اشاره کرد و مدعی شد « بایدن اغلب از برنز به عنوان یک مذاکره کننده مخفی استفاده کرده است. برنز بویژه برای مذاکرات فعلی مناسب است؛ چراکه او قبلاً سفیر پیشین امریکا در اردن بوده و سطح اعتماد عمیقی میان او و رهبران کشورهای عربی برقرار است.»
در مورد انتخاب دیوید بارنیا رئیس کنونی موساد برای رایزنی در قطر نیز باید خاطرنشان کرد اعتماد نتانیاهو به او یکی از دلایل گزینش او برای این مأموریت است. بارنیا که از سال ۱۹۹۶ عضو موساد شده، در سال ۲۰۱۹ نائب رئیس موساد شد و دو سال بعد به ریاست این سازمان رسید. به گزارش واشنگتن پست، ناتان ساکس، محقق اسرائیلی در مؤسسه بروکینگز، یک اندیشکده، گفت: «بارنیا چهره کلیدی اسرائیل برای این مذاکرات است. او از سوی نخست وزیر مأذون است تا مذاکره کند.»
واشنگتن پست در همین ارتباط نوشته است: برنز بر حماس و اسرائیل فشار خواهد آورد تا دامنه مذاکرات جاری برای تبادل اسرا را که تاکنون محدود به زنان و کودکان بوده، توسعه دهند تا آزادی مردان و پرسنل نظامی را نیز دربر گیرد.
روزنامه صهیونیستی «تایمز اسرائیل» هدف اصلی این گفتوگوها را «نهایی کردن طرحها برای آزادی سایر اسرا» خواند. این روزنامه همچنین مدعی شد دلیل دوم سفر بارنیا به قطر، زمینهسازی برای معاملاتی است که میتواند شامل آزادی نظامیان باشد که در توافق فعلی قرار ندارند.
خبرگزاری انگلیسی رویترز نیز مدعی شد، یک منبع آگاه به رویترز گفته، اسرائیل و حماس روز چهارشنبه در حال بررسی معیارهای جدیدی برای توافق آتشبس بودند که غیر از زنان و کودکان، شامل مردان و نظامیان هم میشود. با این حال، در ادامه این گزارش تصریح شده که تاکنون هیچ نشانهای مبنی بر تمایل حماس برای آزادسازی افراد یا نظامیان اسرائیلی در میان اسیر شدهها وجود نداشته است.
چرا امریکا به تمدید آتش بس نیاز دارد؟
هدف قرار گرفتن منافع ایالات متحده توسط محور مقاومت منطقه در صورت تداوم بمباران غزه توسط ارتش صهیونیستی نشان داد متحدان منطقهای فلسطین، از یک سو، امریکا را منبع اصلی حمایت از اشغالگران میدانند و از سوی دیگر، در عملی ساختن تهدیدات خود مصمم هستند.
ضمن اینکه ایالات متحده مخالفت صریح خود با تداوم عملیات زمینی در نیمه جنوبی غزه را به دلیل آسیبپذیر بودن ارتش اسرائیل دربرابر جنگ شهری و هدفگذاری غیرواقعی نتانیاهو برای پایان جنگ، به مقامات صهیونیست اعلام کرده است. به گزارش گاردین شامگاه سهشنبه جان کربی، سخنگوی شورای امنیت ملی کاخ سفید، پیام دولت را تکرار کرد که «ما از عملیات [زمینی] در جنوب غزه حمایت نمیکنیم.» در این گزارش آمده است: ایالات متحده به رژیم صهیونیستی گفته است که ارتش اسرائیل نمیتواند عملیات نظامی خود را در جنوب، به همان روشی که در نیمه شمالی انجام داد، اجرا کند و کل مناطق مسکونی را به بهانه تعقیب نظامیان و مخفیگاههای حماس با خاک یکسان کند. کربی گفت که اسرائیل «پذیرای این پیام» بوده است. اعزام برنز به قطر نیز در همین راستا قابل ارزیابی است.
در بخش دیگری از گزارش گاردین نیز به هشدارهای سازمانهای حقوق بشری و امدادی مبنی بر تداوم وخامت اوضاع انسانی در غزه اشاره شده و آمده است: سازمانهای امدادی و بشردوستانه اکنون نسبت به عواقب وخیم در صورت شروع مجدد درگیریها در جنوب غزه هشدار دادهاند. یکی از مسئولان سازمان آکسفام، میگوید: «شروع مجدد جنگ میتواند به سطح بیسابقهای از کشتار جمعی برسد.»
اما یکی از مهمترین متغیرهای تعیین کننده سیاست خارجی امریکا، تحولات و رویدادهای داخلی این کشور است. به عنوان نمونه، فشار افکار عمومی و محافل سیاسی و رسانهای داخل ایالات متحده برای توقف جنگ از یک سو و آزادی ۸ یا ۹ اسیر امریکایی در اختیار حماس از سوی دیگر، یکی از عواملی است که دولت امریکا را واداشته تا با فشار بر اسرائیل، روند جنگ را متوقف کند.
به هر تقدیر آنچه از متن و فرامتن این خبر میتوان استنباط کرد، در وهله نخست، اختلاف میان امریکا و رژیم صهیونیستی بر سر مسائلی مانند تداوم جنگ زمینی، راهبردهای اداره جنگ، هدفگذاری پایان جنگ و فشار افکار عمومی و سازمانهای حقوق بشری است. شایان ذکر است که تداوم عملیات زمینی در نیمه جنوبی غزه، مستلزم تخلیه منطقه از سکنه است که این مسأله با مخالفت اکید مصر و اردن و سایر کشورهای منطقه همراه بوده است؛ ضمن اینکه در خود کابینه جنگ رژیم صهیونیستی نیز درخصوص تداوم یا توقف جنگ، شکافهایی وجود دارد و بنا به اذعان سازمان رادیو و تلویزیون رژیم صهیونیستی، برخی اعضای کابینه جنگ رژیم، موافق توقف جنگ در غزه و بازگرداندن همه اسرای اسرائیلی هستند.
اما درخصوص انگارهای هم که توسط رسانههای غربی مبنی بر توسعه دامنه توافق برای آزادی نظامیان بازنمایی میشود، باید خاطرنشان کرد که تجربه تاریخی مقاومت تاکنون نشان داده که نسبت عددی اسرای نظامی تبادل شده میان رژیم صهیونیستی و مقاومت به هیچ وجه مانند نسبت زنان و کودکان تبادل شده نیست. تجربه آزادی گلعاد شالیت افسر صهیونیست در ازای آزادی بیش از هزار اسیر فلسطینی گواهی تاریخی بر این مدعا است.