به گزارش ایران اکونومیست، پایگاه خبری «امریکن کانزروتیو» در گزارشی به این مسئله پرداخته که اگر رژیم صهیونیستی به تلاش برای تحقق «رویای ناممکن» نابود کردن حماس ادامه دهد، هم تلآویو آسیب خواهد دید و هم واشنگتن. در این گزارش آمده است: "اسرائیل حمله خود به غزه را با این هدف آغاز کرد که تمامی ۲.۳ میلیون ساکن نوار غزه را به صحرای سینا در مصر براند؛ هدفی که در نهایت با مقاومت مقامات مصری و مخالفت تلویحی آمریکا با شکست مواجه شد. نخستوزیر مصر برای نشاندادن موضع خود در مخالفت با این طرح اسرائیل گفت: «حاضریم میلیونها تن را قربانی کنیم.»
اسرائیل همین حالا هم بخش اعظم شمال غزه را غیرقابلسکونت کرده و بخشهای جنوبی نوار غزه نیز رفتهرفته به همین وضعیت دچار میشوند.
آیا حماس تسلیم خواهد شد؟ بعید است. بیشک بیشتر نیروهای حماس در حال حاضر در بخشهای جنوبی نوار غزه مستقر هستند و آنها مرگ را به تسلیم اسرائیل شدن ترجیح میدهند.
ای. جی. پی. تیلور، مورخ مشهور انگلیسی زمانی درباره بنبستی که پس از جنگ جهانی اول بر سر آلمان ایجاد شده بود، گفت: «متفقین آلمان را تهدید به مرگ کردند و آلمانیها تهدید کردند که میمیرند!» این گزاره را میتوان به جنگ کنونی غزه هم بسط داد.
درعینحال، اسرائیل تمام مایحتاج مردان، زنان و کودکان غزه برای زندهماندن را قطع کرده است؛ از آب و غذا گرفته تا سوخت و دارو. غزه اکنون بدترین وضعیت بهداشتی جهان را دارد و دور نیست روزی که بیماریهای عفونی در این منطقه شایع شود. میزان کمکهای بشردوستانهای که از گذرگاه رفح از مرز مصر به غزه میرسد در برابر نیاز فلسطینیان ساکن در این منطقه ناچیز است. حتی حالا که وقفهای بشردوستانه برای تبادل اسرا صورت گرفته، باز هم این نیازها برآورده نمیشود.
آمار موردبحث، بسیار وحشتناک است. رسانههای در حال حاضر بر تلفات جنگ تا امروز تمرکز کردهاند؛ اما کسی جرأت پیشبینی تلفات آینده این جنگ را ندارد.
این آمارها از پنج عامل در حال تثبیت نشأت میگیرد: عزم اسرائیل برای نابودکردن حماس؛ محاصره ظالمانه غزه؛ ریشهدواندن مقامت فلسطین در غزه؛ خودداری فلسطینیان از تسلیمشدن و تهدید مصر به جنگ در صورت تلاش اسرائیل برای کوچاندن فلسطینیان. شاید بعضی از این عوامل بهمرورزمان دستخوش تغییر شوند، اما در حال حاضر به نظر نمیرسد که هیچکدام تغییر کنند. مردم غزه در محاصره هستند و آوارگی نزدیک است.
اسرائیل در هفتم اکتبر شکست سختی خورد، اما نامتناسب بودن اقدامات تلافیجویانه اسرائیل اشتباه است. این بدین معناست که آمریکا و اسرائیل در دادگاه اذهان عمومی جهانیان متحمل شکست بدی خواهند شد. دیپلماتهای غربی هم در پشت پرده مکرراً نسبت به این مسئله ابراز نگرانی کردهاند.
شاید برخی با خود فکر کنند که این مسئله از اهمیت چندانی برخوردار نیست و جهان بالاخره اینها را فراموش خواهد کرد. گرچه با اقدامات اسرائیل در لبنان در ۱۹۸۲ و ۲۰۰۶ و همچنین در غزه در ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ و همچنین ۲۰۱۴، جهان به وحشت افتاد، اما بعد از گذشت چند سال بسیاری در جهان به واقعیتهای جدید عادت کردند. اسرائیل با جنگهای لبنان و غزه نتوانست دشمنانش را سرکوب کند و سرافکنده شد؛ اما دیگر کشورها هم بهای گزافی به اسرائیل تحمیل نکردند.
اما ازآنجاکه جنگ جدید غزه از نظر ابعاد و مقیاس تخریب و تلفات احتمالی بزرگتر است، احتمالاً این بار چنین نخواهد شد. در ۱۹۸۲ جنگ لبنان به کشتهشدن ۲۰ هزار تن منجر شد که ۴۳ درصد از آنان غیرنظامی بودند. در حملات اسرائیل به غزه در ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ و همچنین ۲۰۱۴ کمتر از ۳۰۰۰ تن کشته شدند. گرچه اسرائیل حامیانی در واشنگتن، لندن، برلین و دهلینو دارد، اما عملاً در هیچ جای دنیا متحد دیگری ندارد. روابط اسرائیل با ترکیه، مصر، اردن و عربستان حالا شدیداً آسیب دیده و با افزایش آمار تلفات، بیشک وخیمتر خواهد شد. دیگر کشورهای خارج از جهان غرب هم چنین هستند و حتی کشورهایی در داخل بلوک قدرت غرب نیز رفتهرفته به تلآویو پشت میکنند.
در پی مشاهده بمباران و محاصره بیروت توسط اسرائیل در تابستان ۱۹۸۲ بود که ایده حملات ۱۱ سپتامبر به ذهن اسامه بن لادن، سرکرده گروه القاعده خطور کرد. از کجا معلوم که اقدامات امروز اسرائیل در آینده زمینهساز چه خواهد شد؟
تبعات اهداف جنگی کنونی اسرائیل هم برای تلآویو آسیبزاست و هم برای واشنگتن. انتقام اسرائیل از یک ملت در چنین مقیاسی نمیتواند به افزایش امنیت اسرائیل منجر شود. این تنها به انحطاط اخلاقی اسرائیل و همچنین کاشتهشدن بذر خشم و انتقام در ذهن فلسطینیان منجر خواهد شد. این اقدامات اسرائیل هم اشتباه هستند و هم مجرمانه.
اسرائیلیها میگویند که هیچ راه دیگری بجز از بین بردن کامل حماس ندارند؛ اما اینطور نیست. حماس با بهرهجویی از ضعف در مرز غزه و همچنین استقرار چندین گردان نظامی اسرائیل در کرانه باختری توانست به مواضع اسرائیل نفوذ کند.
حال مقامات اسرائیل به جای آنکه به فکر تقویت مرزهای غزه باشند، هدف خود را بر از بین بردن تماموکمال حماس متمرکز کردهاند. برای اسرائیل امنیتِ شرطی قابلپذیرش نیست و رویای ناممکن امنیت قطعی را در سر دارد. اگر اسرائیل بخواهد و بتواند واقعاً به هدف خود برای از بین بردن حماس دست یابد، باید در این راه از روشهایی استفاده کند که نفرتی خاموشنشدنی را در میان جمعیت باقیمانده از فلسطین ایجاد خواهد کرد.
چشمانداز کنونی دولت بایدن در قبال جنگ غزه در بهترین حالت مبهم و گنگ است. جو بایدن، رئیسجمهوری آمریکا شدیداً از تقابل و رویارویی با بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل گریزان است، اما در عین حال ظاهراً از واکنش تلافیجویانه نامتناسب اسرائیل راضی نیست. بایدن همواره حامی ۱۰۰ درصدی اسرائیل بوده و باقی خواهد ماند؛ اما اکثر کارکنان و اعضای حزب متبوع او از فاجعه انسانی که در غزه به وجود آمده خسته شدهاند.
رویکرد اصلی دولت بایدن در این جنگ مطرح کردن دستورات و فرامینی بوده که در عمل ناممکن هستند: حماس را نابود کنید؛ اما این کار را در چارچوب قوانین جنگی انجام دهید! بایدن در ۱۵ نوامبر در سانفرانسیسکو گفت که اسرائیل پیشتر به صورت کور غزه را بمباران میکرد؛ اما حالا جنگ بسیار انسانی است! حال آنکه هر کس ذرهای به وقایع جاری دقت کند، خواهد دید که چنین نیست.
همچنین آمریکا رفتهرفته توجه بیشتری به راهکار دو دولتی نشان میدهد. آنتونی بلینکن، وزیر خارجه ایالات متحده پیشتر گفت که اسرائیل باید پس از «از بین بردن حماس» راهکار دو دولتی را بپذیرد.
به گفته بلینکن، دیگر نباید شاهد «آوارگی فلسطینیان از غزه، اشغال دوباره غزه و تلاش برای محاصره این منطقه» باشیم. اما باتوجهبه ضعف آمریکا در برابر اسرائیل در جنگ کنونی، هیچ کس این تصور آمریکا از فردای جنگ را جدی نمیگیرد؛ مخصوصاً نتانیاهو. طبق معمول، امتیازاتی که آمریکا انتظار دارد اسرائیل بدهد، نه به امروز، بلکه به آینده مربوط میشوند. در این نقطه از این بحران، پرداخت به راهکار دو دولتی ما را از هدف اصلی که برقراری آتشبس دائمی و محدود کردن مقیاس فاجعه پیش رو باشد، دور میکند.
گزارشها حاکی از آن است که دولت بایدن مهلت محدودی را برای خاتمه دادن به عملیاتش داده است؛ اما آشکار است که اسرائیل نمیتواند تا پایان ماه میلادی جاری حماس را از بین ببرد! به نظر نمیرسد که این مهلت زمانی به معنای یک ضربالاجل از سوی آمریکا باشد، اما معلوم نیست که در آینده با نزدیک شدن به پایان ماه میلادی جاری چنین ضربالاجلی اعلام میشود یا خیر.
بایدن از درگیری با نتانیاهو فراری است و اگر از اهداف جنگی که از آنها حمایت کرده دست بکشد، شرمسار خواهد شد. با این وجود، اگر بایدن هم مانند آیزنهاور و ریگان نتواند با اهداف اعلامی اسرائیل مخالفت کند، نتیجهاش همراهی با ویرانگریهای اسرائیل خواهد بود که به تخریب مشروعیت قدرت آمریکا در جهان منجر میشود."