در شرایطی که درگیریها میان حماس و اسرائیل در حال تبدیل شده به جنگی سراسری در خاورمیانه شده، بسیاری از ناظران به رویکرد منفعلانه و بی طرفانه دهلی نو و پکن اشاره کرده و بر این باورند که این دو بازیگر در آیندهای نه چندان دور ناچارند موضعی مشخص اتخاذ کنند. از منظرشان آنچه امروز در حال رخ دادن است، نقاب از چهره دو بازیگر انداخته
همزمان با حمله غافلگیرانه حماس، گروهی از سناتورهای آمریکایی در پکن بودند. حتی زمانی که وزارت خارجه چین در باب این حمله بیانیهای صادر کرد، تلاش داشت تا موضعی بی طرفانه اتخاذ کند، از همین رو صرفا بر برقراری «آرامش» و آتشبس فوری تاکید کرد. کار به جایی رسید که چاک شومر، رهبر اکثریت دموکرات سنا، با این که مهیمان پکن بود این بیانیه را به چالش بکشد. اما چین بر موضعش ایستاد، چنین رویکردی نشان از آن دارد که کشورهای آسیایی که در قامت دلالان قدرت در خاورمیانه فعالیت دارند، در بحرانیترین شرایط هم درگیر بازیهای سیاسی اند.
دیپلماسی چین حول محور اعتدال تعریف شده، از همین رو پکن به دنبال تعمیق روابطش هم با اسرائیل است و هم با فلسطین. محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین ماه ژوئن به چین سفر داشت و بنیامین نتانیاهو نیز اواخر سال جاری راهی این کشور شد. همین گزاره در باب هند نیز صدق میکند، بازیگری که تحت رهبری نارندرا مودی از منظر سیاسی به اسرائیل نزدیکتر شده است، اما به لحاظ تاریخی تاریخی رابطهای قوی با فلسطین دارد. به نظر میرسد چین و هند بر این باورند که میتوانند «از راه دور برنده بازی شوند»، به بیانی بهتر، این دو بازیگر به دنبال دستاوردهای دیپلماتیک هستند، اما از درگیر شدن در پیچیدگیهای خاورمیانه اجتناب میکنند.
آسیا تایمز در این باره نوشت: دهلی نو و پکن بر روی طناب محکم قدم برداشته و تلاش دارند از ورود به دور تازهای از درگیریها اجتناب کرده و در عین حال بر پیروزیهای سیاسی که معتقدند به دست آوردهاند، پایبند باشند. اما همانطور که جنگ تشدید میشود، ماندن بر روی طناب مستلزم توسل به اهرمی متعادل کننده و هوشمندانه است. هدایت سکان دیپلماسی چین بسیار دشوارتر از دیپلماسی هند خواهد بود، زیرا پکن به دنبال این است که خود را هم به عنوان ابرقدرت و هم به عنوان کشوری که دیپلماسی اش متفاوت از دیپلماسی ایالات متحده است، معرفی کند.
وقتی نقابها میافتند!
ناظران بر این باورند که اگر چین به دنبال ابرقدرت شدن است، باید به مناقشهها ورود کرده یا حداقل نشان دهد که توانایی شکل دادن به واقعیت سیاسی دیگر بازیگران را دارد. علاوه بر این، اگر این کشور میخواهد متفاوت از ایالات متحده عمل کند، نیازمند تعریف سیاستی دقیق است. تا به امروز هم پکن و هم دهلی نو در میانه درگیری اسرائیل و حماس، با گذاشتن نقاب بی طرفی، مشخص نکرده اند که در کدام طرف ایستاده اند. اما با شروع جنگ زمینی حفظ این بی طرفی دشوار است.
به باور ناظران، سناریوی آنچه رخ داده برای پکن غیرمنتظره بوده، بالاخص آن که با میانجیگری میان عربستان و ایران حس امنیت کاذبی به دست آورد. حالا با آغاز جنگ میان اسرائیل و حماس، معادلات با آنچه رهبران پکن تصور میکردند، متفاوت شده است. اگر اسرائیل درگیر حمله زمینی شود و تلفات انسانی افزایش یابد، این احتمال وجود دارد که هند نیز ناچار شود تا بالاخره در ارتباط با این مناقشه موضع گیری کند. چنین گزارهای ممکن است افکار عمومی را در داخل و در سراسر جهان تحت تاثیر قرار دهد - حتی این احتمال وجود دارد که به دلیل حمایت دهلی نو از تل آویو؛ کشورهای عربی موضعی سخت گیرانه اتخاذ کنند. چنین گزارهای با لحاظ کردن حضور تعداد زیادی از کارگران هندی در بازیگران عرب، معادلات را برای مودی دشوارتر خواهد کرد.
ماه گذشته، زمانی که در نشست گروه ۲۰ از تعریف کریدور تجاری جدید گفته شد؛ گذرگاهی که اروپا را به کشورهای عربی خلیج فارس و هند مرتبط میکند، مودی اعلام کرد که چنین ابتکار عملی "پایه تجارت جهانی برای صدها سال" خواهد بود. اکنون دهلی نو با مانعی بزرگ روبرو است. زیرا این کریدور نیازمند روابط خوب بین عربستان و اسرائیل است، گزارهای که جنگ طولانی میتواند آن را به خطر بیندازد. پس میتوان گفت، انفعال، معضل غولهای آسیایی است. برای اینکه یک دلال قدرت در خاورمیانه باشیم به چیزی بیش از دست دادن نیاز داریم. گاهی اوقات نیز باید درگیر در سیاست شد. برای چین، رقیب آمریکا، و هند، رقیب چین، برجسته شدن ردپای شان در خاورمیانه راهی برای نمایش قدرت در صحنه جهانی است. گزارهای که به نظر میرسد هیچ یک برای آن آماده نیستند.