به گزارش ایران اکونومیست، روزنامه هاآرتص در سرمقاله خود با اشاره به تحولات قفقاز جنوبی و خروج هزاران ارمنی پس از کنترل دوباره باکو بر قرهباغ از طریق نظامی آورده است: «ارمنیهایی که به طور دستهجمعی از قره باغ فرار میکنند هنوز اولین سالهای پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی را به یاد میآورند؛ زمانی که جامعه آنها گرفتار جنگ و کشتار دستهجمعی شد. اما آنها همچنین تاریخ دورتر نسلکشی را که امپراتوری عثمانی علیه مردمانشان انجام داد، به یاد میآورند. در نتیجه، عدم تمایل آنها به تکیه بر لطف سرویسهای امنیتی آذربایجانی که در سالهای اخیر از حمله به غیرنظامیان و اهداف غیرنظامی ارمنی و ارتکاب جنایات جنگی در قرهباغ تردیدی نداشتهاند، درست است.
از دهه دوم قرن بیست و یکم، اسرائیل به جمهوری آذربایجان در ارتکاب جنایات جنگی و شکست ارامنیها در قرهباغ کمک میکند. اسرائیل یک رابطه استراتژیک با آذربایجانیها دارد که شامل معاملات تسلیحاتی به ارزش میلیاردها دلار است که هم ناشی از جنگ اسرائیل علیه ایران و هم این واقعیت است که تلآویو بخش قابل توجهی از نفت مورد نیاز خود را از جمهوری آذربایجان خریداری میکند.
در گذشته، روابط امنیتی بین دو طرف محتاطانه بود، اما در سالهای اخیر جمهوری آذربایجان با افتخار تسلیحات پیشرفته اسرائیلی از جمله موشکها و پهپادهای انتحاری را در رژههای نظامی خود به نمایش گذاشته است. باکو همچنین فاش کرده است که کارخانه تولید پهپادهای انتحاری اسرائیلی در خاک جمهوری آذربایجان وجود دارد و بار دیگر ویدیوهای رسمی را منتشر کرده که در آن نیروهایش از سلاحهای اسرائیلی استفاده میکنند.
در ۶ مارس هاآرتص گزارش داد که طی هفت سال گذشته، ۹۲ هواپیمای باری جمهوری آذربایجان در پایگاه هوایی اودا - تنها فرودگاهی که میتوان از آن مواد منفجره صادر کرد - فرود آمد. علاوه بر این، یک پهپاد انتحاری اسرائیلی در حمله به یک آتشبار ضدتانک در خود ارمنستان مستند شده است (هاآرتص، ۱۵ مارس ۲۰۲۱). هاآرتص همچنین گزارش داد که روزنامهنگاران جمهوری آذربایجان و فعالان اپوزیسیون هدف جاسوسی با جاسوسافزار پگاسوس قرار گرفتهاند (۲۵ مه ۲۰۲۳).
در طول این مدت، اسرائیل صرفا به جمهوری آذربایجان تسلیحات نداده است. تلآویو همچنین به تحریف تاریخ کمک کرده است. طی مراحل قانونی در سال ۲۰۲۰، وزارت امور خارجه تلآویو اعتراف کرد که امتناع اسرائیل از به رسمیت شناختن نسلکشی ارامنه - که آن را صرفا به عنوان یک «تراژدی» تعریف میکند - تا حدی ناشی از رابطه آن با دولت آذربایجان است.
در عین حال، اسرائیل همچنین به کمپین جمهوری آذربایجان برای به رسمیت شناختن بینالمللی «نسلکشی خوجالی» که گفته میشود ارامنه علیه آذریها مرتکب شدند، کمک میکند. مسلماً، داستانهای متناقضی در مورد آنچه در نبرد خوجالی در طول جنگ اول قرهباغ در سال ۱۹۹۲ رخ داد، وجود دارد اما یک نکته از سوی جامعه بینالمللی در مورد این موضوع مورد اتفاقنظر قرار گرفته، اینکه طبق تعریف پذیرفتهشده از این اصطلاح، هیچ نوع نسلکشی در آنجا رخ نداده است.
آنچه در قرهباغ اتفاق میافتد، اولین مورد پاکسازی قومی نیست که اثر انگشت اسرائیل روی آن است. آزار و شکنجه روهینجاییها در میانمار و مسلمانان در طول جنگ بوسنی تنها دو نمونه از موارد بسیار است. اسرائیل باید از تاریخ خود مردم یهود درس بگیرد که وقتی مقادیر انبوه تسلیحات را با تحریف تاریخ مخلوط میکنید، این یک دستورالعمل برای فاجعه است.»