به گزارش ایران اکونومیست، مهدی اشتری فعال فرهنگی در یادداشتی نوشت: در کمتر نقطهای از دنیا این میزان تضارب فرهنگی را شاهدیم، آنچنان که اگر مفاخر زبان و ادبیات فارسی و چهرههای علمی دو کشور را بر اساس مرزهای امروز جغرافیایی از هم جدا کنیم، چیزی از تمدن بزرگ ایران باقی نمیماند، کمااینکه مردم دو کشور این چهرهها را متعلق به خود و از خود میدانند و صرفاً زادگاهشان را در نظر نمیگیرند.
مردمان این سرزمینهای کهن، ادیبان و شعرایی چون رودکی و فردوسی و مولوی و دهلوی و عنصری و انوری و خاقانی و سنایی و بیدل و ناصرخسرو و حافظ و سعدی و عطار و صائب و جامی و انصاری و باباطاهر و دانشمندانی چون ابنسینا و ابوریحان و خواجهنصیر و جابربنحیان و زکریای رازی و غیاثالدین جمشید و خوارزمی و صدها چهره شاخص دیگر را از خود میدانند و برایشان اهمیت ندارد که مرزهای امروز سیاسی چه خطکشیهایی کرده است و متون تاریخی نیز موید این حرف است.
این پیکره واحد که با دخالت بیگانه و شیطنت استعمار از هم جدا افتاده، هزاران سال ریشه مشترک اعتقادی، فرهنگی و تمدنی دارد؛ لذا اگر در میان ملل جهان ما به یک ملت بتوانیم بهعنوان برادران و خواهران خونی و فرهنگی خود نگاه کنیم، آن ملت، افغانستانیهای عزیز هستند.
ایران بزرگ در سختیها، کنار ملت افغانستان ایستاده و در مصائب حافظ جان و ناموس برادرانش بوده، از سویی افغانستانیهای غیور، سالها در ایران نجیبانه و محترم زیستهاند و همه اذعان دارند که خواهران و برادران افغانستانی بیآزار و سختکوش و پرتلاش، با نان زحمتکشی و حلال خوری گذران کردهاند.
ایرانیان در شرایط ناگوار جنگ ۸ ساله با رژیم بعث و تحریمهای ظالمانه، خواهران و برادران خود را که به زخم تازیانههای دشمنان دو ملت رنجور بودند، در آغوش گرفته و التیام دادند، حالا چطور پس از این همهسال همدلی و برادری، عدهای در ایران و عدهای در افغانستان در جهت خواست دشمنان، بذر نفرت و تفرقه میافکنند؟!
این قابلباور نیست که برای مصلحت و خیرخواهی مطالبی بیان و منتشر میشود که جز کینه و جدایی ثمری ندارد.
بهجرئت میشود گفت، این اقدامات و گفتار یا پروژه احمقهایی است که در لباس دوست نادانسته، خصمانه رفتار میکنند، یا دسیسه دشمنان و بدخواهان دو ملت است.
تاریخ و سابقه ایران و افغانستان نشان داده، قرنها آمده و رفته، حاکمان و سلسلهها قلمروهایی مشخص کردهاند، ولیکن این دو از هم جدا نشدهاند و تن واحد بودهاند، لذا این روزها هم میگذرد و روسیاهی به ذغال میماند.
نگاه تمدنی خمینی کبیر (ره) و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی در رابطه با مردم شریف افغانستان از عمق نگاه و نظر ایشان ناشی میشود که دورهها میگذرد و ایام بهسرعت سپری میشود، ولیکن ما در کنار هم خواهیم ماند و نباید به بهانه منافع ظاهری زودگذر یا تهدید و تطمیع قدرتها، دو ملت یکدیگر را رها کنند؛ چهبسا در کوران روزهای سخت ابتدای انقلاب و جنگ تحمیلی، حضرت امام (ره) به هیچ قیمتی حاضر نمیشوند به پیشنهاد وزیر خارجه وقت شوروی مبنی بر قطع حمایت از مجاهدین افغانستان، جواب مثبت بدهند.
قطعاً کسی مخالف ساماندهی افغانستانیهای مقیم ایران نیست و اتفاقاً در این زمینه اقدامات اساسی بیش از حد طول کشیده و موجب برخی بلاتکلیفیها و گلایهها شده است، لذا تأسیس «سازمان ملی مهاجرت» میتواند راهگشا باشد، ازاینجهت که امروز متولی و مسئول سازماندهی و پیگیری امورات مهاجرین در کشور شفاف و مشخص نیست و وظایف بین دستگاههای مختلف توزیع شده است.
نگاه راهبردی جمهوری اسلامی ایران در موضوع افغانستان و کمکهای بیدریغ آن، مربوط به امروز و دیروز نیست و به دلیل برخی ناهماهنگیهای اداری نباید این نگاه در اذهان عمومی دو ملت مخدوش شود و نیاز به یک بازبینی اساسی در این بخش داریم که راههای سوءاستفاده را ببندد.
رسانههای بیگانه لندننشین، همانهایی که در دوره استعمار پیر دو ملت را از هم جدا کردند، امروز از سویی با پخش تصاویر تقطیع شده و یا جهتدار، قصد دارند بین ایرانیان و افغانستانیها، تفرقه و کینه ایجاد کنند و از آن سو اشکتمساح میریزند که ما حامی ملتها و حقوق آنها هستیم!
از یکسو خاک افغانستان را اشغال کردند و باعث قتل صدها هزار افغانستانی و آوارگی میلیونها نفر شدند و پای گروههای تروریستی را به این کشور باز کردند، از سویی دیگر میخواهند ایران را مسبب وضعیت امروز افغانستان نشان بدهند!
از طرفی با تصویرسازی دروغ و مخدوش از مردم نجیب افغانستان میخواهند انگارههای غلطی در ذهن ایرانیان بکارند و از سویی به مردم افغانستان در مورد تصورات مردم ایران نسبت به آنها آدرس غلط میدهند.
امروز، وظیفه نخبگان و چهرههای دلسوز دو ملت ایران و افغانستان بیان حقایق و شرایط و تبیین پیشینههای مشترک غنی دو ملت است. همچنین بیان دسیسههای و خدعههای دشمنان خارجی که قرنها اختلاف انداخته و منفعت بردهاند و معرفی گروههایی که آلت دست آنها هستند، در این مقطع مهم و ضروری است