به گزارش ایران اکونومیست، «اوا بارتلت» یک روزنامهنگار مستقل کانادایی که سالها به پوشش خبری جنگها در غرب آسیا به ویژه در سوریه و فلسطین پرداخته، در پایگاه «راشا تودی» نوشته است: طوفان دنیل دهم سپتامبر شمال شرق لیبی را درنوردید. بر اساس آماری که وزارت بهداشت لیبی تا ۱۷ سپتامبر منتشر کرد، سیلهای شدیدی که بعد از این طوفان رخ داد، به کشته شدن ۳۲۵۲ نفر انجامید. سازمان ملل اما در گزارش هایش گفت که احتمالا رقم این تلفات سه برابر بیشتر است. شهر درنه لیبی به دنبال فروپاشی دو سد متحمل یک فاجعه شد. طبق گزارشها ۴۰۰۰۰ تن دیگر نیز در لیبی آواره شدند.
بسیاری از همان رهبران غربی که فروپاشی اوضاع لیبی را رقم زدند حالا وانمود به نگران بودن خود برای مردم کشوری میکنند که در سال ۲۰۱۱ نابود ساخته و آنجا را مستعد یک دهه آشوب کردند. شاخصترین این چهرههای غربی «باراک اوباما»ست؛ بنیاد متعلق به این رئیسجمهور اسبق آمریکا مشغول گردآوری پول برای امداد و نجات در لیبی است. این تلاشهای مثلا خیرخواهانه اوباما در صورتی که ناتو زیرساختها در این کشور حوزه شمال آفریقا را از بین نبرده بود احتمالا لازم نمیشد. هر چه باشد این «هیلاری کلینتون» وزیر امور خارجه اسبق آمریکا در دولت اوباما بود که با قهقهه درباره کشتهشدن قذافی گفت: «ما آمدیم، ما دیدیم، او مرد».
ناتو صحنه را برای بحران فعلی لیبی فراهم کرد. تنها رهبران و رسانههای غربی میتوانستند این جسارت را داشته باشند که تنها وانمود کنند که انگار در سال ۲۰۱۱ کارزار بمبارانی در لیبی رخ نداده، بلکه همچنین خودِ لیبی را از بابت فروپاشی سدهای نزدیک به شهر درنه مقصر بخوانند.
تلاش رسانههای غربی برای مبران دانستن ناتو از تخزیب لیبی
یکی از این رسانهها واشنگتن پست بود که نوشت: «در پی بیثباتی سالهای اخیر در لیبی، رژیمهای جداگانه این کشور و مقامات کم اثر آنها زیرساختهای حیاتی این کشور را مورد غفلت قرار دادند. یکی از این زیرساختها همین سدها بودند و کارشناسان درباره احتمال اینکه آنها به زودی به مشکل بربخورند هشدار داده بودند». این روزنامه هر چند اشاره مختصری به بمباران طولانیمدت لیبی توسط ناتو کرد، اما محوریت آن بر مبران دانستن کشورهای ناتو از هرگونه مسئولیتی به خاطر این وضعیت بود.
پایگاه تحلیلی «مدیا لنز» اما در گزارش صادقانهتری نوشت که این سدها در سال ۲۰۰۷ تحت یک پروژه ترمیم و نگهداری قرار گرفته بوند که دقیقا به خاطر به اصلاح مداخله انساندوستانه غرب در لیبی این پروژه متوقف شد. این پایگاه تصریح کرد: «این سدها در دهه ۱۹۷۰ با هدف حمایت از مردم محلی ساخته شدند. مقامهای لیبی در سال ۲۰۰۷ با یک شرکت ترکیهای بر سر پروژه نگهداری از این سدها قرارداد امضا کردند. در پی کارزار بمبارانی که ناتو در سال ۲۰۱۱ به راه انداخت، این فعالیت متوقف شد. شرکت ترکیهای مسئول این پروژه، لیبی را ترک کرد، ماشین آلات این شرکت دزدیده شدند و همه فعالیتها به روی این سدها خاتمه پیدا کردند».
در همین مقاله موضوعی برجسته شد که تقریباً تمام رسانههای غربی از آن چیزی ننوشتند: «اینکه لیبی قبل از جنگ ناتو علیه این کشور یکی از پیشرفتهترین کشورها در آفریقا در حوزه بهداشت و درمان و آموزش بود و این وضعیت را بعد از آنکه ناتو آن را نابود کرد، از دست داد».
نقش ناتو در تخریب زیرساختهای لیبی
تفاوت زیادی بین تخمینهایی که از تلفات مربوط به جنگ و مداخله ناتو در سال ۲۰۱۱ در لیبی ارائه شده وجود دارند. برخی از محققان این تلفات را بیش از ۲۰۰۰۰ نفر شامل صدها غیرنظامی که در حملات هوایی ناتو کشته شدند، دانستهاند. موضوع بدتر این است که قدرتهای غربی بعد از سرنگون کردن و به طور غیرمستقیم، کشتن قذافی، خلأ قدرت در این کشور به وجود آورده و جرقه سالها جنگ داخلی را که لیبی را درگیر آشوب ساخت زدند؛ جنگی داخلی که باعث شد بسیاری از زیرساختهای مهم لیبی که قبل از آن هم در اثر همان حملات هوایی ناتو آسیب دیده یا تخریب شده بودند، نیازمند نگهداری و ترمیم شوند.
حالا آمریکا احتمالا در تلاش برای ماست مالی کردن جنایاتش علیه مردم لیبی، اعلام کرده ۱۱ میلیون دلار کمک انساندوستانه را برای این کشور میفرستد. مبلغی که در مقایسه با ۱.۶۵ میلیارد دلاری که آمریکا بر اساس گزارش ها در سال ۲۰۱۱ صرف از بین بردن لیبی کرد ناچیز و یک توهین دیگر به این کشور است.
ریاکاری ناتو در قبال لیبی
«دیمیتری لاسکاریس» وکیل و روزنامهنگار کانادایی خاطرنشان کرد که کانادا نزدیک به ۳۵۰ میلیون دلار را تنها برای مشارکت در عملیات ناتو برای نابودی لیبی هزینه کرده و حالا می خواند تنها مبلغ ناچیز پنج میلیون دلار را برای کمک به لیبیاییها حالا که نیاز شدیدی به کمک دارند هزینه کند.
ریاکاری کشورهای عضو ناتو در قبال لیبی اصلاً تعجب آور نبوده و کاملا قابل انتظاراست. «ایو انگلر» روزنامهنگار کانادایی توضیح داد که چرا رسانههای شرکتی غربی تا حد زیادی از اشاره به تخریب لیبی توسط ناتو خودداری کرده و یا آن را اتفاق چندان جدی تلقی نکردند..
انگلر توضیح داد: «برای ناتو این مهم است که در راستای حفظ حمایت مردم از جنگ نیابتی خود با روسیه، تاریخچه خشونتهای خود را پاک کند. امتناع رسانههای کانادایی از ذکر نقش ناتو در بیثبات ساختن لیبی تا حدی بازتابدهنده الزامات پروپاگاندا به نفع اوکراین است».
انگلر خاطرنشان کرد که رسانههای کانادایی دقیقا همینطور رفتار و تلاش کردهاند نقش ناتو در لیبی را سفیدنمایی کنند. به گفته انگلر، رسانه کاناداییِ سیبیسی اساسا تنها در یک گزارش ۱۰ دقیقهای خود لیبی را مقصر مشکلاتش دانست و حتی نخواست به جنگ ۶ ماهه ناتو در لیبی که در آن جنگندهها، رزمناوها و نیروهای ویژه کانادایی نیز شرکت کردند اشارهای کند.
انگلر توضیح میدهد که چرا تعداد زیادی از رسانههای جهانی و شخصیتهای عمومی نقش ناتو را از گزارشهای جاری درباره لیبی حذف کردهاند. او نوشته است: «آنها ما را با این ادعا که ناتو یک ائتلاف دفاعی بوده که تهدیدی را متوجه کسی نمیکند، بمباران کردهاند. شخصیتهای رسانهای شناخته شده غربی اعم از «اندرو چانگ» تا «جفری یورک» در ۲۰ ماه گذشته این ادعا را بیشمار تکرار کرده در حالی که جرأت نمیکنند به نقش ناتو در نابودی لیبی اشاره کنند.
پروپاگاندای ناتو در حمایت از جنگ نیابتی در اوکراین
برای ناتو حفظ این افسانه که این یک ائتلاف دفاعی است به پروپاگاندا در حمایت از جنگ نیابتی در اوکراین وابسته بوده است. پروپاگاندایی که طبق آن عملیات نظامی روسیه در اوکراین یک «تجاوزگری بدون تحریک» بود و قدرتهای غربی نیز هیچ تلاشی برای کمک به کییف در جنگ علیه مردم دونباس با ماموریت تبدیلکردن اوکراین به صحنه اجرای حملات علیه روسیه نکردند.
موضوع جنگهای غرب هرگز درباره حفاظت ادعایی از مردم کشوری که مورد حمله قرار گرفته و هرگز درباره به ارمغان آوردن دموکراسی در این کشور نبوده است. فقط کافی است نگاهی به عراق، لیبی، سوریه... یا اوکراین بیندازید.